شناسهٔ خبر: 25374034 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فردا قدیمی | لینک خبر

جدال این معلمان با مرگ در مسیر مدرسه +تصاویر

آقامعلم بیش از ۶۰ کیلومتر را هر روز از خانه تا مدرسه‌اش طی می‌کند و خم به ابرو نمی‌آورد؛ بچه‌های کلاسش می‌گویند «آقا معلم همیشه لبخند بر لب دارد حتی روزی که در میان راه با موتورش بر زمین خورده بود و به سختی می‌توانست راه برود».

صاحب‌خبر -
خبرگزاری فارس:  آقامعلم بیش از ۶۰ کیلومتر را هر روز از خانه تا مدرسه‌اش طی می‌کند و خم به ابرو نمی‌آورد؛ بچه‌های کلاسش می‌گویند «آقا معلم همیشه لبخند بر لب دارد حتی روزی که در میان راه با موتورش بر زمین خورده بود و به سختی می‌توانست راه برود».

 امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه و چهارمین روز هفته معلم است؛ روایت امروز مختص معلمانی است که برای درس دادن، فرسنگ‌ها راه را می‌پیمانند؛ قصه آدم‌هایی که زندگی‌شان را صرف گسترش دانش می‌کنند.

این قصه به معلمانی اختصاص دارد که به عشق چشاندن قطره‌های علم و دانش به دانش‌آموزان مناطق محروم، از خانه و کاشانه‌شان دل می‌کنند و مسیر‌های صعب العبور را طی می‌کنند تا دل‌هایی را به نور دانش روشن کنند.

چه واژه‌ای می‌تواند عظمت این معلمان را بیان کند؟ انسان‌هایی که از رفاه خود می‌گذرند تا رفاه را به انسان‌های دیگر هدیه کنند؛ انسان‌هایی که خوب بودن را چه زیبا به نمایش می‌گذارند.

آنقدر بی ادعا و خالصند که وقتی برای مصاحبه به سراغ یکی از آن‌ها رفتیم، اشک در چشمانم حلقه زد و مؤدبانه عذرخواهی کرد که از گفت‌وگو معافش کنیم.

مردی که بیش از ۶۰ کیلومتر را هر روز از خانه تا مدرسه‌اش طی می‌کند و خم به ابرو نمی‌آورد؛ بچه‌های کلاسش می‌گویند «آقا معلم همیشه لبخند بر لب دارد حتی روزی که در میان راه با موتورش بر زمین خورده بود و به سختی می‌توانست راه برود».

آن روز را بچه‌های کلاس به خوبی به یاد دارند؛ یک روز سرد زمستانی بود. برف همچنان در حال باریدن بود و بچه‌ها آن روز زودتر از آقا معلم به کلاس درس رسیده بودند. نیم ساعتی گذشته بود و از آقا معلم خبری نبود.

دیگر کم کم نگرانی به سراغشان آمده بود که آقا معلم رسید؛ به سختی می‌توانست قدم بر دارد و برخلاف همیشه که درس‌ها را روی تخته می‌نوشت، آن روز روی صندلی نشسته بود، اما مثل همیشه لبخند می‌زد.

مدارس دارای تعداد کم دانش‌آموز

۱۳ میلیون دانش‌آموز در بیش از ۱۰۵ هزار مدرسه در سراسر کشور درس می‌خوانند که بخشی از این مدارس دارای تعداد کمی دانش‌آموز هستند.

اسفندیار چهاربند رئیس مرکز برنامه‌ریزی، نیروی انسانی و فناوری اطلاعات آموزش و پرورش اظهار داشت: در حال حاضر ۲۱ هزار و ۵۳۲ مدرسه در کشور داریم که کمتر از ۲۴ دانش‌آموز دارند.

وی ادامه داد: از تعداد ۲۱ هزار و ۵۳۲ مدرسه، ۲۰ هزار و ۶۴۴ مدرسه در روستا‌ها و ۸۸۸ مدرسه در شهر‌ها دایر است و از مدارس روستایی هم ۱۷ هزار و ۹۱۳ مدرسه به دبستانی‌ها اختصاص دارد.

بر اساس آماری که اسفند ماه سال گذشته منتشر شد ۱۰۵ هزار مدرسه در آموزش و پرورش وجود دارد که از این تعداد ۱۰ هزار مدرسه با جمعیت ۱۰ نفر و پنج هزار مدرسه با جمعیت کمتر از ۵ دانش‌آموز و ۱۲۵ مدرسه یک نفره است.

نکته حائز اهمیت این است که طی سال‌های گذشته، در آموزش و پرورش در استفاده از نیروی انسانی، بومی گزینی به دلایل مختلف اجرا نشده و یا ناقص اجرا شده است ضمن اینکه در برخی مناطق نیز نیروی بومی دارای شرایط معلمی یا درخواست کننده شغل معلمی نبوده است و ماحصل این اتفاق، طی مسیر طولانی برای برخی معلمان جهت رسیدن به مدرسه را رقم زده است.

 اسکان اجباری این معلمان

مسیر‌های طولانی برای رسیدن به مدرسه و بازگشت از آن، در مواقعی آنقدر خسته کننده است که معلمان مجبور می‌شوند روز‌هایی در هفته در روستا بمانند؛ در برخی مسیر‌های صعب العبور و زمستان‌های سخت روستاها، معلمان کل زمستان را در روستا می‌مانند چرا که طی مسیر با خطراتی همراه است.

البته اسکان در روستا نیز برای معلمان با مشکلاتی همراه است؛ یکی از این معلمان، مجید غلامی، معلم روستای سپیددشت لرستان بود که در کانکس هم درس می‌داد و هم زندگی می‌کرد.
 

این معلم سختکوش اوایل آذرماه سال ۱۳۹۶ بر اثر برق گرفتگی در کانکس، برای همیشه چشمانش را بست.

در ۲۰، ۳۰ سال گذشته که فضای مجازی به این گستردگی نبود، داستان‌های تلخ معلمانی که در مسیر مدرسه تا خانه گرفتار برف و بوران یا حیوانات وحشی می‌شدند، سینه به سینه روایت می‌شد، اما این روزها، این ماجرا‌ها در برخی خبرگزاری‌ها، سایت‌ها و صفحات شخصی نوشته می‌شود و بعد از مدتی فراموش می‌شود.

روایت تلخ مرگ آقامعلم در مسیر منزل

علی بخش نوروزی یکی از همان معلمانی بود که با مرگ دست و پنجه نرم کرد و در نهایت به رغم آنکه بار‌ها و بار‌ها در چنین جدال‌های مرگ باری پیروز میدان بود، آذر ماه سال ۹۴ چهره در نقاب خاک کشید و برای همیشه چشمانش را بست.
 

مرحوم نوروزی معلم مدرسه شهیدان سروش نژاد روستای طسوج از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد بود که ۲۵ سال در مقطع ابتدایی به کودکان خواندن و نوشتن یاد داده بود.

او ۵ فرزند داشت و خانواده‌اش در شهر چرام زنگی می‌کردند؛ روستای طسوج بیش از ۶۰ کیلومتر از چرام مرکز شهرستان فاصله داشت ضمن اینکه حدود ۲۰ کیلومتر از جاده، خاکی و برف گیر بود
 


آقا معلم در طول هفته در روستا می‌ماند و در پایان هر هفته به منزلش در شهر چرام می‌رفت؛ آنروز هم عصر چهارشنبه ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۴ بود و او مانند هر هفته از روستا به سمت منزل حرکت کرد، اما این هفته با هفته‌های گذشته تفاوت داشت.

عصر چهارشنبه وقتی آقامعلم به همراه ۲ نفر دیگر راهی چرام بودند، خودروی آن‌ها در مسیر جاده خاکی و سرمای شدید، متوقف شد، تا آمدن نیرو‌های کمکی، آقامعلم و یکی از سرنشینان خودرو فوت کردند و نفر سوم نیز در بیمارستان دهدشت بستری شد.

 معلمانی که در تصادفات جان باختند

در مسیر طولانی مدرسه تا منزل، تعدادی از معلمان جان خود را از دست دادند؛ معلمانی که امروز جایشان در کلاس‌های درس‌شان خالست که به چند مورد اشاره می‌کنیم.

۵ معلم آذربایجان شرقی روز سه‌شنبه سوم اسفند ۸۹ دچار سانحه تصادف شدند و جان‌شان را از دست دادند؛ این معلمان در حال عزیمت به محل کار خود در حوالی هشترود بودند.

۱۹ آذر سال ۱۳۹۰ نیز همان ماجرا دوباره تکرار شد؛ باز هم ۵ نفر و این بار ۵ معلم جوان هنگامی که از میناب عازم محل کار خود در روستای گرکان در فاصله ۴۰ کیلومتری شهرستان میناب بودند، در میانه راه با یک دستگاه خودروی وانت که متعلق به قاچاقیان سوخت بود، تصادف کردند و هر پنج نفر آنان جان باختند.
 

صبح ۶ مهر ماه ۱۳۹۵ نیز بر اثر تصادف مینی‌بوس حامل معلمان با یک دستگاه تریلی در محور شازند،۲ نفر از معلمان فوت کردند.

این مینی‌بوس حامل ۱۱ معلم بود که این معلمان با همراهی یکدیگر برای رسیدن به مدرسه (دبیرستان) خود در بخش روستایی بازنه مینی‌بوس را اجاره کرده بودند.

معلمانی که مرگ نجات یافتند

برخی معلمان در مسیر طولانی و صعب العبور دچار حادثه شدند که خوشبختانه نجات یافتند و البته برخی هم دچار صدمات جبران ناپذیر شدند.

۱۳ بهمن ماه سال ۱۳۹۰، تعداد ۱۴ معلم گرفتار در برف و سرما توسط امدادگران هلال احمر و راهداری شهرستان چاراویماق از توابع آذربایجان شرقی از مرگ نجات یافتند.

این معلمان در راه برگشت به خانه‌های خود بودند که براثر بارش سنگین برف وکولاک شدید به مدت هفت ساعت در مسیر گرفتار شده بودند.

بهمن ماه ۱۳۹۲ رسانه‌ها نوشتند که معلم جیرفتی گرفتار در برف توسط تیم امداد کوهستان این جمعیت نجات یافت.

این معلم در روستای کوهستانی ˈگویگانˈ از توابع بخش جبالبارز در محاصره برف قرار گرفته و به دلیل بیماری دچار تشنج شده بود که توسط تیم امداد کوهستان نجات پیدا کرد.

این معلم به دلیل بارش شدید برف چند روز گذشته و مسدود شدن راه روستا و بیماری در این روستا نتوانسته بود به مرکز درمانی مراجعه کند.

اما معلم دیگری، در سانحه تصادف آسیب شدیدی دید؛ این معلم محمدرضا حاجی‌پور معلم مازندرانی است که در هنگام مراجعه به مدرسه در سانحه تصادف دچار ضایعه نخاعی شد.

این آقا معلم به رغم آنکه آموزش و پرورش با انتقال وی به ساری موافقت کرده است، اما داوطلبانه در مدرسه «یحی ملا» چالوس تدریس می‌کند.

معلمان سختکوش

مازیار دارابی آقای معلمی است که هر روز به همراه پسرش برای رسیدن به مدرسه محل کارش یعنی مدرسه امام علی (ع) روستای "شرتایی" ماسال از توابع گیلان مسافت طولانی را طی می‌کند.
 

آن‌ها بعد از طی مسافت ۱۰ کیلومتری از ماسال، به جاده خاکی ناهمواری می‌رسند که ۶ کیلومتر ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن یک ربع در مسیری کوهستانی و صعب العبور که در روز‌های پرباران سال حتی عبور حیوانات نیز با مشکل صورت می‌گیرد را پیاده طی می‌کنند تا به مدرسه برسند.

مقداد باقرزاده آموزگار منطقه عشایری در استان گلستان است که در منطقه مراوه تپه حوالی روستای نارلی، در دره‌ای به نام «قوشی‌دره» به دانش‌آموزان عشایر درس می‌دهد.

فاصله محل کار تا منزل آقامعلم ۳۳۰ کیلومتر است و او باید هر هفته این مسیر را طی کند.

معلم دیگر علیرضا هادی نژاد است که در فاصله بیش از ۷۰ کیلومتری از مرکز استان در مدرسه روستای دولاب بخش خضرآباد شهرستان اشکذر از توابع استان یزد در رفت و آمد است.
 

این آقا معلم در کنار مسیر طولانی که هر روز طی می‌کند، هوای دانش‌آموزانش را نیز دارد؛ او همان روز‌های اول مدرسه متوجه شد که یک دانش آموز مدرسه از ناحیه پا دچار معلولیت است و به سختی به مدرسه می‌آید و این شد که مسئولیت آموزشی و امور درمانی دانش‌آموزش را بر عهده گرفت.
 


محمدرضا نداف یکی از معلمان است که از شهرستان قوچان، مسیر صعب العبور و جاده خاکی و ناهموار را طی می‌کند تا به منطقه شیخ‌کانلو برسد و به دانش‌آموزان درس دهد.

معلم دیگر، عزیز محمدی منش معلم لرستانی است که در مدارس عشایری درس می‌دهد؛ او برای رسیدن به مقصد باید ۸ ساعت پیاده‌روی کند و ماه‌ها از خانواده دور باشد تا بتواند دانش‌آموزان محروم و عشایری را آموزش دهد.
 


این داستان گوشه‌ای از سختکوشی و تلاش معلمان برای علم آموزی است که متأسفانه نادیده گرفته می‌شود؛ امیدواریم اجرای طرح بومی گزینی و ایجاد شرایط و امکانات ویژه برای معلمان مناطق محروم و مسیر‌های صعب العبور اجرا شود تا معلمان مجبور نباشند برای تدریس، مسیر‌های طولانی را طی کنند.

نظر شما