جنوب نیوز-
دکتر محمود محمدی کیان: در استانداری فارس هفتهای نیست که نشستی پیرامون بحث اشتغال برگزار نشود؛ حال از جلسات ستاد اقتصاد مقاومتی گرفته تا نشستهای شورای اداری، برنامه ریزی، حتی آب و کشاورزی و... که هرکدام به فراخور حال خود گریزی به مسئله اشتغال زده و مباحثی از جانب مسؤولان در این خصوص مطرح میشود؛ مباحثی همچون طرحهای اشتغالزایی فراگیر، جلب و جذب سرمایهگذار و پرداخت تسهیلات بانکی به صاحبان طرحها و... که همگی در نگاه اول امیدوارکننده است اما ناگهان واقعیتی از پس پرده سر باز میزند و همهچیز را نقش برآب میکند!
در نشست شورای عالی بانکها که روز چهارشنبه گذشته در استانداری برگزار شد، عبدالناصر بذرافشان رئیس شورای هماهنگی بانکهای استان فارس در سخنانی جالب اظهار داشت: از اواخر سال 96 حدود 53 طرح اشتغالزای فراگیر به بانکها معرفیشده که از میان آن تنها 6 نفر مراجعه کرده! و همان 6 نفر نیز صورت مدارک لازم را گرفته و دیگر برنگشتهاند!
بذرافشان معتقد است که بانک، افرادی را که برای طرح فراگیر اشتغال معرفی میشوند را نمیشناسد زیرا آنها مشتری بانک نیستند و دستگاههای معرفی کننده باید در این راستا، مدیران بانک را توجیه کنند وگرنه پرداخت تسهیلات با مشکل مواجه خواهد شد، در غیر این صورت این طرح که قرار بوده تا خرداد 97 به سرانجام برسد تا اسفندماه نیز به نتیجه نخواهد رسید!
سخنان این مدیر بانکی هرچند تلخ، اما به نظر میرسد واقعیتر از سخنان شعاری جلسات در مورد ایجاد اشتغال است، مباحثی که بعضاً با آمارهای کاغذی و مبهم چنان در بوق و کرنا میشود که انسان فکر میکند عنقریب مشکل بیکاری مملکت درآنواحد حل خواهد شد اما حقیقت چیز دیگری است.
حال شما بااینهمه سروصدا و طرحهایی که به نتیجه نرسیدهاند، در خوشبینانهترین حالت وام بانکی با سودهای بالا را هم در نظر بگیرید. تازه اینجا آغاز ماجراست، چراکه تولیدکننده باید وامی را بگیرید که برای تولید و بهره بردن از منافع آن هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد و به گفته یکی از فعالان اقتصادی این وامها که با هزار منت و گرفتن ضمانتهای سفتوسخت به افراد پرداخت میشود تنها بدهکاری به بدهکاران بانکی اضافه خواهد کرد و بس! و این است فرجام غمانگیز طرحهایی که هنوز حتی به بانک هم نرسیده و قرار است تا 2 ماه دیگر تعیین تکلیف نیز شوند!
هرچند که هرگز نمیخواهیم بر طبل ناامیدی بکوبیم و چنین عادتی هرگز نخواهیم داشت اما به نظر میرسد امید واهی دادن نیز مبتنی بر اصول انسانی نیست چراکه نجات تولید و ایجاد اشتغال با وضعیت فعلی وامهای پرسود بانکی، چیزی شبیه یک رؤیای دستنیافتنی است و تصمیم سازان و تصمیم گیران مملکت، نخست باید فکری به حال این ربای بانکی بکنند که در اصول عقاید مسلم ما مسلمانان «جنگ با خدا» عنوانشده است و بعدازآن موارد دیگر را سامان دهند؛ زیرا خانه از پایبست ویران است و نقش ایوان مسلماً دردی را دوا نخواهد کرد!
مسئله مشکلات ایجادشده حاصل از ربای بانکی در زندگی افراد را باید از کسانی که این وامهای پرسود را گرفته و بیچاره شدهاند پرسید، کسانی که زندگیشان با این وامها بر باد فنا رفته و در زندان ها برای آزادی منتظر الطاف ستاد های دیه و مشابه آن هستند!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
∎
در نشست شورای عالی بانکها که روز چهارشنبه گذشته در استانداری برگزار شد، عبدالناصر بذرافشان رئیس شورای هماهنگی بانکهای استان فارس در سخنانی جالب اظهار داشت: از اواخر سال 96 حدود 53 طرح اشتغالزای فراگیر به بانکها معرفیشده که از میان آن تنها 6 نفر مراجعه کرده! و همان 6 نفر نیز صورت مدارک لازم را گرفته و دیگر برنگشتهاند!
بذرافشان معتقد است که بانک، افرادی را که برای طرح فراگیر اشتغال معرفی میشوند را نمیشناسد زیرا آنها مشتری بانک نیستند و دستگاههای معرفی کننده باید در این راستا، مدیران بانک را توجیه کنند وگرنه پرداخت تسهیلات با مشکل مواجه خواهد شد، در غیر این صورت این طرح که قرار بوده تا خرداد 97 به سرانجام برسد تا اسفندماه نیز به نتیجه نخواهد رسید!
سخنان این مدیر بانکی هرچند تلخ، اما به نظر میرسد واقعیتر از سخنان شعاری جلسات در مورد ایجاد اشتغال است، مباحثی که بعضاً با آمارهای کاغذی و مبهم چنان در بوق و کرنا میشود که انسان فکر میکند عنقریب مشکل بیکاری مملکت درآنواحد حل خواهد شد اما حقیقت چیز دیگری است.
حال شما بااینهمه سروصدا و طرحهایی که به نتیجه نرسیدهاند، در خوشبینانهترین حالت وام بانکی با سودهای بالا را هم در نظر بگیرید. تازه اینجا آغاز ماجراست، چراکه تولیدکننده باید وامی را بگیرید که برای تولید و بهره بردن از منافع آن هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد و به گفته یکی از فعالان اقتصادی این وامها که با هزار منت و گرفتن ضمانتهای سفتوسخت به افراد پرداخت میشود تنها بدهکاری به بدهکاران بانکی اضافه خواهد کرد و بس! و این است فرجام غمانگیز طرحهایی که هنوز حتی به بانک هم نرسیده و قرار است تا 2 ماه دیگر تعیین تکلیف نیز شوند!
هرچند که هرگز نمیخواهیم بر طبل ناامیدی بکوبیم و چنین عادتی هرگز نخواهیم داشت اما به نظر میرسد امید واهی دادن نیز مبتنی بر اصول انسانی نیست چراکه نجات تولید و ایجاد اشتغال با وضعیت فعلی وامهای پرسود بانکی، چیزی شبیه یک رؤیای دستنیافتنی است و تصمیم سازان و تصمیم گیران مملکت، نخست باید فکری به حال این ربای بانکی بکنند که در اصول عقاید مسلم ما مسلمانان «جنگ با خدا» عنوانشده است و بعدازآن موارد دیگر را سامان دهند؛ زیرا خانه از پایبست ویران است و نقش ایوان مسلماً دردی را دوا نخواهد کرد!
مسئله مشکلات ایجادشده حاصل از ربای بانکی در زندگی افراد را باید از کسانی که این وامهای پرسود را گرفته و بیچاره شدهاند پرسید، کسانی که زندگیشان با این وامها بر باد فنا رفته و در زندان ها برای آزادی منتظر الطاف ستاد های دیه و مشابه آن هستند!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نظر شما