به نام تروريسم به کام ايالات متحده
تشکيل ناتوي عبري-عربي
صاحبخبر - رامين حسين آباديان مدتها است که زمزمههايي مبني بر تصميم کشورهاي عربي براي تشکيل «ناتوي عربي» براساس الگوي «پيمان آتلانتيک شمالي» شنيده ميشود؛ تصميمي که البته دونالد ترامپ، رئيسجمهور ايالات متحده آمريکا پس از به دست گرفتن زمام امور در اين کشور به شدت از آن حمايت و طرحهايي را نيز به منظور تحقق آن به شيخنشينان عرب ارائه کرد. هر چند متوليان اين طرح در مناسبتهاي گوناگون اعلام کردهاند که تشکيل ناتوي عربي تنها براي ايجاد همبستگي نظامي ميان کشورهاي عربي و دفاع از منافع مشترک آنها صورت خواهد پذيرفت، اما روشن است که اعراب، اهدافي فراتر از تحقق همبستگي نظامي را دنبال ميکنند و با طفره رفتن از بيان علتهاي اصلي متوسل شدن به طرح مذکور، به افکار عمومي آدرس غلط ميدهند. اين واقعيت برهيچکس پوشيده نيست که ايده تشکيل ناتوي عربي نه براي مقابله با تروريسم بلکه براي مقابله و مواجهه کشورهاي عربي با جمهوري اسلامي ايران مطرح شده و مي شود. اين مسئله در نشست حدود چهار ماه پيش اتحاديه عرب و به صورت تلويحي توسط «خالد بن احمد آل خليفه» وزير خارجه بحرين مطرح شده است.وي در سخناني در جريان نشست اتحاديه عرب ضمن متهم کردن ايران به دخالت در امور کشورهاي عربي، خواستار اقدام مشترک اين کشورها با جمهوري اسلامي ايران شد تا بار ديگر طرح تشکيل ناتوي عربي در اذهان تداعي شود؛ طرحي که به دليل عدم تمايل برخي از کشورهاي عربي، تاکنون عملا عقيم مانده و به هيچ نتيجه اي نرسيده است. با توجه به روند فعلي تحولات کشورهاي جهان عرب و تنش هاي جديدي که ميان عربستان سعودي با برخي دولتهاي عربي ايجاد شده است، حداقل در آينده نزديک شاهد تشکيل ناتوي عربي نخواهيم بود. از آنجايي که ترامپ طي ماههاي گذشته ثابت کرده که داراي يک رويکرد و نگاه تاجرمآبانه است تا سياستمدارانه، بنابراين کاملا واضح است که اصرار وي براي تشکيل ناتوي عربي با اين هدف صورت ميپذيرد که کشورهاي عربي با هزينهها و نيروهاي نظامي خود به مقابله با ايران بپردازند. در اين ميان، آمريکاييها از پشت صحنه به صورت غيرمستقيم از ناتوي عربي حمايت و صرفا در زمينههاي تبادل اطلاعات نظامي، ارائه خدمات مستشاري و همچنين آموزش نيروهاي نظامي، با اعضاي آن همکاري ميکنند. آمريکاييها همچنين به دنبال آن هستند تا از ظرفيت نظامي کشورهاي عربي براي مقابله با هر آنچه که منافع صهيونيستها در منطقه را در معرض تهديد قرار ميدهد، بهرهبرداري کنند. البته نبايد از اين مسئله نيز غافل شد که دولت ايالات متحده به رياست ترامپ با استراتژي افزايش لفاظيها عليه جمهوري اسلامي از يک سو و تشويق کشورهاي حاشيه خليج فارس به تشکيل ناتوي عربي از سوي ديگر، به صورت همزمان به دنبال ايجاد يک بلوک نظامي جديد جهت رونق بخشيدن هرچه بيشتر به بازار فروش تسليحات خود است؛ سياستي که ترامپ حداقل در جريان بحران اخير ميان دوحه و کشورهاي عربي، نشان داد که تبحر خاصي در پيادهسازي آن دارد و ميتواند به صورت همزمان، قراردادهاي تسليحاتي نجومي را با طرفين درگيري به امضاء برساند. آمريکاييها و متحدان منطقهاي آنها همچون سعوديها با مطرح کردن طرح ناتوي عربي، علاوه بر تلاش براي تشديد موج ايرانهراسي به دنبال منحرف کردن افکار عمومي از خطرات رژيمصهيونيستي براي امت اسلامي نيز هستند. آنها در صددند تا ايران را به جاي رژيم صهيونيستي، بزرگترين خطر براي ملتهاي اسلامي جلوه دهند. در واقع، تأمين منافع صهيونيستها يکي از اهداف اصلي ناتوي عربي خواهد بود، چراکه واشنگتن ارائه هرگونه حمايت به اين سازمان نظامي را به عدم تعارض ميان منافع آن و مصالح تلآويو، مشروط کرده است. طبق آنچه که سران کشورهاي عربي اعلام کردهاند، سازمان «ناتوي عربي» قرار است از ۴۰ عضو تشکيل شود که البته پاکستان و مالزي و برخي دولتهاي اسلامي در آفريقا نيز يکي از اين اعضاء خواهند بود. پاکستان نيز در کنار کشورهاي عربي فوق الذکر، ازجمله اعضايي است که در سازمان ناتوي عربي قرار است نقش محوري ايفا کند. يکي از اهداف اصلي ناتوي عربي به جز مقابله با جمهوري اسلامي ايران به صورت ويژه، تغيير موازنه قدرت در منطقه و مواجهه با ائتلاف سهجانبه تهران، مسکو و دمشق است؛ ائتلافي که به ويژه پس از سلسله پيروزيها و دستاوردهاي گسترده در اراضي سوري بيش از هر زمان ديگري تقويت شده است. درهمين ارتباط، استروکان، کارشناس روسي باز هم معتقد است که مهندس اصلي ناتوي عربي، ايالات متحده آمريکا و شخصِ دونالد ترامپ است. ترامپ در اين زمينه حتي رايزنيهاي گستردهاي را نيز با همپيمانان خود در پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) صورت داده است. با تمامي آنچه که گفته شد، واقعيت اين است که تشکيل «ناتوي عربي» در وهله اول يک خيالپردازي به نظر ميرسد تا واقعيت. علت اين امر نيز به اين مسئله بازميگردد که ما با يک «جهان عرب يکپارچه» با «اهدافي يکسان» مواجه نيستيم، بلکه برعکس، شاهد آن هستيم که کشورهاي عربي مختلف بر سر مسائل گوناگون با يکديگر در حال مناقشه و نزاع هستند. اين مناقشه و نزاع به خوديِ خود حاکي از وجود تعارض در منافع و مصالح کشورهاي عربي با يکديگر است. اين نکته را نيز در نظر بگيريد که امروز کشورهاي عربي درقبال تحولات مهم در سوريه، عراق، يمن، ليبي و فلسطين موضع واحدي ندارند و هريک براي تحقق منافع خود در اين کشورها تلاش ميکنند. لذا بديهي است که تشکيل ناتوي عربي براي تحقق اهداف سياسي و نظامي واحد در سايه چنين شرايطي، تنها يک خيالپردازي است. در همين ارتباط، «رياض الصيداوي» مدير مرکز عربي پژوهشها در ژنو معتقد است که ناکارآمدي نظامي هرگونه ائتلاف احتمالي اعراب در قالب «ناتوي عربي» يکي از مهمترين موانع در مسير تشکيل اين ائتلاف و يا حتي پس از تشکيل آن است. وي معتقد است: «واضح است که هدف اصلي از تشکيل ناتوي عربي برخلاف ادعاهاي واشنگتن و رياض، تحقق اهداف ايالات متحده آمريکا در منطقه است». واشنگتن به دنبال تشديد تنش ها ميان عربستان و ايران و به تبع آن، فروش تسليحاتش به رياض است و براي تحقق اين هدف، تشکيل ناتوي عربي را در دستور کار خود قرار داده است. از آنجايي که آمريکا، عربستان سعودي را به عنوان فرمانده ناتوي عربي در نظر گرفته، اين مسئله واضح است که ناکارآمدي نظامي، ناتوي عربي را به شدت تهديد مي کند و مانع اصلي در برابر آن است. براي پي بردن به اين ناکارآمدي نظامي تنها کافي است نگاهي به تحولات يمن بيندازيم».∎
نظر شما