حمیدرضا شکوهی
این روزها همه نگاهها به سرنوشت برجام دوخته شده است. دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا قرار است روز ۱۲ ماه می (۲۲ اردیبهشت) تصمیم خود را درباره برجام اعلام کند. پیش از این هم چند بار در موعد زمانی سه ماهه برای تایید برجام، گمانهزنیهایی درباره خروج آمریکا از برجام مطرح شده بود اما هر بار ترامپ ماندن در برجام را ترجیح داد. هرچند که این بار شاید اوضاع متفاوت باشد.
ترامپ آخرین باری که تعلیق تحریمهای مربوط به برجام را تایید کرده بود اعلام کرد دیگر در برجام نخواهد ماند مگر اینکه اصلاحات مورد نظرش اعمال شود. طبیعتا با توجه به پایبندی ایران به برجام که بارها در گزارشهای مرتب آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام شده و همچنین حمایت اتحادیه اروپا از برجام، قرار نبود اصلاحاتی در برجام اعمال شود و اصلاحاتی هم اعمال نشد. همین کافیست تا احتمال خروج ترامپ از برجام را بیش از پیش در نظر بگیریم. قرار است امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به طور جداگانه برای چانهزنی با ترامپ در دفاع از برجام راهی واشنگتن شوند اما اظهارات اخیر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران نشان میدهد او هم چندان به ماندن آمریکا در برجام امیدی ندارد چراکه گفته تلاش مکرون و مرکل برای راضی کردن ترامپ بیهوده خواهد بود. ایران گزینه از سرگیری غنی سازی ۲۰ درصدی را که پس از برجام تعلیق شده بود، جدیتر از گذشته روی میز قرار داده تا آمادگی خود را برای مقابله به مثل نشان دهد و شاید همین امر تکاپوی اتحادیه اروپا را برای ترغیب ترامپ به تمدید تعلیق تحریمهای هستهای ایران افزایش داده است.
مبادلات تجاری اتحادیه اروپا با آمریکا به مراتب بیش از مبادلات آن با ایران است و طبیعتا اگر قرار بر انتخابی تجاری باشد، اتحادیه اروپا باید در کنار آمریکا قرار گیرد. اما واقعیت این است که پایبندی کامل ایران به توافق هستهای و حمایت اتحادیه اروپا از برجام و تلاشهای اروپا برای رفع موانعی که آمریکا در مسیر اجرای توافق قرار داده نشانهای از موفقیت برجام به عنوان یک راهکار رفع مشکلات بینالمللی برای اروپا است و اتحادیه اروپا بیش از آنکه به برجام، به عنوان توافقی اقتصادی بنگرد، آن را توافقی سیاسی و نشانهای از موفقیت عملکرد سیاسی خود در عرصه بینالمللی میداند و به همین دلیل تلاش میکند برجام حفظ شود. اظهارات اخیر موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که گفته توافق برجام هیچ تغییری نمیکند و در صورت لزوم توافق بر سر مسایل غیرهستهای با ایران، باید مذاکرات جداگانه ای صورت گیرد، نشاندهنده رویکرد حمایتی اتحادیه اروپا از برجام است. اما با این وجود، خروج آمریکا از برجام، میتواند پایه توافق را آنقدر سست کند که ایران هم تعهدات خود را سست کند.
آمریکا یکی از پایههای اصلی توافق برجام بود و اگر حاکمیت در آمریکا از دموکراتهایی که با ایران توافق کردند، به جمهوریخواهان منتقل نمیشد، شاید برجام با موانع کمتری مواجه میشد. در زمان انعقاد توافق برجام، تضمینهای لازم برای متعهد ماندن طرفها به برجام در توافق در نظر گرفته شده بود، اما ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود ثابت کرده به هیچ تعهدی پایبند نیست. او ماهها قبل از آنکه بتواند از برجام خارج شود، از توافق آب و هوایی پاریس و سازمان علمی فرهنگی ملل متحد، یونسکو هم خارج شد و همین نشان میدهد برجام آنقدر قوت داشت که ترامپ به راحتی نتواند از آن خارج شود. اما با این حال هر آنچه توانست برای بیاثرکردن برجام انجام داد تا ایران از عواید برجام نتواند بهرهمند شود. مهمترین اقدامات تخریبی ترامپ هم در حفظ موانع پیشروی نقل و انتقالات مالی بین ایران و جامعه جهانی بود که مشکلات فراوانی را چه در سرمایهگذاریهای خارجی در ایران – از جمله در صنعت نفت – و چه در فاینانسهای خرید ایران – از جمله در خرید هواپیماهای جدید که بویژه در مورد ایرباس با تاخیرهای فراوان مواجه شده است – ایجاد کرد.
این که ترامپ در ۲۲ اردیبهشت چه خواهد کرد اگرچه مبهم است اما از دو حال خارج نیست. یا این بار تعلیق تحریمهای هستهای ایران را تمدید نمیکند و عملا از برجام خارج میشود که دیگر ایران هم به تعهدات خود پایبند نمیماند. یا اینکه رایزنیهای اروپا با ترامپ جواب میدهد و آمریکا سه ماه دیگر تعلیق تحریمها را تمدید میکند که در این صورت باز هم اقدامات تخریبی آمریکا علیه برجام ادامه خواهد یافت. این که در این شرایط اقتصاد ایران به طور اعم، و صنعت نفت ایران به طور اخص چه راهکاری را باید در دستور کار قرار دهد موضوعی است که در یادداشت جداگانه ای به آن میپردازم.
نظر شما