شناسهٔ خبر: 25121477 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

تحلیلی بر ساختار و آسیب شناسی جامعه نبوی -بخش اول

اهمیت عهد و میثاق‌ الهی

رابطه انسان با خدا و به تبع آن رابطه انسان با جامعه، از مهم‎ترین روابط انسان است که سهمی عمده از اعتقاد، رفتار و عملکرد وی را در طول دوران زندگی به خود اختصاص می‌دهد.

صاحب‌خبر -

 

چکیده

رابطه انسان با خدا و به تبع آن رابطه انسان با جامعه، از مهم‎ترین روابط انسان است که سهمی عمده از اعتقاد، رفتار و عملکرد وی را در طول دوران زندگی به خود اختصاص می‌دهد. جامعه نبوی یا آخرین الگوی دینی و اجتماعی بشریّت، تحت مدیریت مستقیم خداوند متعال شکل گرفته و به تصریح آیه 29 سوره فتح، چهار مرحله جوانه‌زدن، به‌شکل ‌نهال درآمدن، قوّت یافتن و در نهایت استوار شدن بر پایه‌های خود را از سر گذرانده است.

با عنایت به هدایت و تربیت بشر به عنوان هدف نزول قرآن‌کریم و راهبرد الگوسازی جامعه نبوی، قرآن‌کریم، شکل‌گیری و ترقی این جامعه را گام‌به‌گام ‌پیش برده و در این مسیر، باآسیب‌شناسی‌های به‌موقع، آن را از گذرگاه‌های حادثه خیز به سلامت عبور داده است.

در این میان، سوره بقره به عنوان نخستین سوره مدنی، در بخشی از مرحله استحکام‌بخشی به جامعه نبوی، در حوزه راهبری و آسیب‌شناسی، از ابتدای مرحله سوم شکل‌گیری؛ یعنی تنومندی و قوّت یافتن ایفای نقش نموده است. با توجه به شرایط ویژه ورود پیامبر به مدینه، شکل‌گیری رسمی جامعه و وضع قوانین الهی، همگام با نزول سوره بقره مشخص می‌شود.

در این سوره با یک آسیب‌شناسی هدفمند و ذکر مصادیق متعددی از نقض عهد مؤمنین گذشته، به اهمیّت و پایبندی مؤمنین به عهد و میثاق‎های الهی بسیار تأکید شده و انسجام و استحکام یافتن جامعه نوپای دینی و ترقی مؤمنان در تصحیح روابط اجتماعی و از طرفی عدم بروز آسیب اجتماعی نقض عهد جمعی یا مهم‎ترین آسیب جامعه نبوی در دوره سوم شکل‌گیری، مشروط به میزان پایبندی تک‌تک آنان به عهد و میثاق‌های الهی دانسته شده ‌است.

واژگان کلیدی

جامعه نبوی، آسیب‌شناسی، همگام با نزول، سوره بقره، عهد و نقض عهد، میثاق الهی

مقدمه

جامعه نبوی متشکل از اجتماع مؤمنینی بود که با ظهور اسلام در مکّه، به خداوند و آرمان‌های معرفی شده توسط پیامبر ایمان آورده و با ورود به مدینه، بر مبنای عهد و میثاق با خدا و پیامبر و پذیرش قوانین الهی، رسماً تشکیل حکومت داده‌اند. خداوند در خصوص پیامبر اسلام و یاران ایشان می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی  وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراه وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى  عَلى  سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَه وَ أَجْراً عَظیما» (فتح(48): 29)؛ محمد فرستاده خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.

پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‎بینی. آنها همواره فضل خدا و رضای او را می‎طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این توصیف آنها در تورات است و توصیف آنها در انجیل همانند زراعتی است که جوانه‎های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شود و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می‎دارد.

 این برای آن است که کافران را به خشم آورد. خداوند کسانی از آنها که ایمان آورده‎اند و عمل صالح انجام داده‎اند، وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است. با استناد به این آیه و تلاش برای ارائه گزارشی تفسیرگونه از آن، در می‎یابیم که چهار مرحله برای شکل‌گیری و رشد جامعه نبوی ترسیم شده‌ است:

1. رشد به صورت جوانه. 2. رشد به صورت نهال نوپا. 3. مرحله تنومندی و قوام یافتن. 4. مرحله استقلال و ایستادن بر پایه‌های خود. بررسی‌های تاریخی و تفسیری نشان می‌دهد که دو مرحله نخست شکل‌گیری جامعه نبوی در مکّه طی شده و هم‎زمان با ورود اسلام به مدینه و هجرت پیامبر، مرحله سوم شکل‌گیری و رشد جامعه نبوی آغاز می‌شود. شکل‌گیری و ساختاریابی جامعه نبوی در مرحله سوم نیازمند وضع قوانین جدید و تولید انسجام داخلی است و این دو مقوله نیز محصول سامان یافتن روابط مؤمنین در دو حوزه ارتباط با خداوند و جامعه نوپای دینی می‌باشد.

 برای دست‌یابی به این هدف، قرآن ‌کریم در جایگاه وحی الهی، مبنای قانون‌گذاری و راهنمای دعوت اسلامی، گام ‌به‌گام جامعه نبوی را آسیب‌شناسی نموده و به سمت ترقی و پیشرفت سوق داده ‌است. به اتفاق مفسران و بررسی گزارش‌های موجود، سوره بقره نخستین سوره مدنی است که با هجرت پیامبر به مدینه، به تدریج نازل شده است. در این مقال پژوهشگر همگام با نزول و گزارشی تفسیری از این سوره، روند ساختاریابی و آسیب‌شناسی جامعه نبوی در مرحله سوم شکل‌گیری جامعه نبوی، یعنی دوران غلظت و قوام یافتن را مطالعه نموده تا در این مسیر، نخستین و مهم‎ترین آسیب شکل‌گیری جامعه ‌نبوی را کشف نماید.

 این مطالعه تفسیری همچنین می‌تواند به تولید رویکرد اجتماعی جدیدی در تفسیر قرآن ‌کریم بیانجامد؛ چراکه که نگاه آسیب‌شناسانه به جامعه نبوی همگام با نزول، راه‌کارهای قرآنی مقابله با آسیب‌ها و تقویت جامعه‌نبوی را ترسیم نموده و دستاوردهای کاربردی و مفیدی را برای امروز جامعه اسلامی در حوزه کیفیّت رفتارسازی فردی و جمعی مؤمنین ارائه می‌نماید.

 در نمایی کلی، بررسی فرآیند جامعه سازی دینی همگام با نزول و با نگاهی کاشف از آسیب‌شناسی، به ما می‌نمایاند که پیامبر در پرتو وحی و مدیریت الهی چگونه این حرکت گسترده و اثرگذار اجتماعی را در قلب یک مجموعه قبیله بدوی که اعتقادات جاهلی، پایبندی به نظام قبیله‌ای، بی‌دولتی و فقدان جامعه‌ای متّحد بر مدار آرمان‌ها و باورهای مشترک، مهم‎ترین شاخصه‌ آن به‎شمار می‌رفته، شکل داده و با انتقال آن به مدینه با چه آسیب‌هایی دست و پنجه نرم کرده و با چه راه‌کارهایی آن را از چالش‌ها عبور داده که تا عصر حاضر، امّت اسلامی بخشی مهم و تأثیرگذار از جامعه، تاریخ و فرهنگ بشریت را به خود اختصاص داده است.

طرح مسأله

بی‎تردید سقوط و اعتلای جوامع محصول تلاش آحاد جامعه، همدلی آنها با یکدیگر، دشمنی با دشمنان، اعتماد و باورشان به قوانین و مقررات، مراقبت و مواظبت بر حرکات دشمنان و منافقین، ایمانشان به مسئولین و رهبران آن جامعه و میزان پایبندی‌شان به عهد و میثاق‌های فردی و اجتماعی است. مدینه نقطه آغاز تشکیل رسمی جامعه اسلامی قلمداد می‌شود. در مکّه تلاش وافری شد تا گروهی قوی، معتقد، خداترس، پایبند به عهد و میثاق‌های الهی و در معیّت پیامبر، شکل ‌بگیرد. می‌توان از این افراد به گروه پیشرو تعبیر نمود که در مکّه شکل گرفته و مبنای شکل‌گیری جامعه اسلامی در مدینه ‌گردید.

سوره‌های نازل شده در مدینه که به بیست و هشت سوره بالغ می‌شود، هر یک به ابعادی از ویژگی‌های جامعه پیشرو اسلامی اشاره کرده است. شکل‌گیری جوامع نوبنیان، رخدادی سریع بوده و در مقابل اگر این اجتماع بر پایه‌هایی مستحکم بنا نشده باشد، به سرعت رو به زوال می‌نهد. در این میان، عملیات آسیب‌شناسی در فرآیند شکل‌گیری جامعه‌ نبوی، از مهم‎ترین اقدامات انجام شده جهت استحکام بخشی و انسجام‌دهی به جامعه ایمانی به‎شمار می‌رود.

 سؤال اصلی پژوهش آن است که با استناد به آیه 29 سوره فتح در نوع ساختاریابی جامعه نبوی و همگام با سوره بقره، به عنوان نخستین سوره مدنی، چه نوع آسیب‌شناسی‌هایی در فرآیند تحوّل و شکل‌گیری جامعه ایمانی انجام شده است.

روش تحقیق

برای پاسخ به این پرسش‌، نخست همگام با روند ساختاریابی جامعه نبوی و نزول سوره بقره، اهمیّت پایبندی به پیمان‌های الهی و مصادیق عهد و نقض عهد مؤمنین اقوام گذشته و سپس نقش آن را در قوام بخشی یا آسیب‌رسانی به جامعه نبوی مطالعه خواهیم کرد. همچنان که خواهیم کوشید با شناسایی و چینش بسترهای اجتماعی و انسانی موجود جامعه مدینه در امکان وقوع نقض عهد جمعی، راه‌کارهای راه‌گشای سوره بقره در ممانعت از وقوع این آسیب بنیان‌کن اجتماعی در جامعه نبوی را بازکاویم.

پیشینه

حضور پیامبر در مدینه و تشکیل حکومت دینی از نقاط عطف تاریخ اسلام به‎شمار رفته که مملو از پدیده‌های اجتماعی(1)  و گذارِ اعتقادی ـ سیاسی جامعه عرب آن‌ روز از شرک و بت‌پرستی به توحید و خداپرستی و از ساختار سیاسی ـ اجتماعیِ قبیله‌ای به تشکیل قدرت مرکزیِ منسجم می‌باشد. هرچند رخدادها و ویژگی‌های جامعه نبوی از دید مورخان و مفسران پوشیده نمانده است؛ اما مطالعه‌ای هم‌جهت با هدف و مسیر این پژوهش که همگام با نزول، به مطالعه ساختاریابی و آسیب‌شناسی جامعه نبوی پرداخته باشد، توسط نگارنده یافت نشده‌ است.

با این‌حال منابع متعددی وجود دارد که تاریخ حیات پیامبر را بعضاً مطابق با نزول آیات قرآن کریم نگاشته‌اند.(2)  همچنین مفسران سبک تنزیلی، همگام با سیر نزول، به تفسیر قرآن‌ کریم همراه با بیان نکات تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه عصر نزول پرداخته‌اند.

در برخی موارد محققان به بررسی روش‌های مقابله با هنجار شکنی در جامعه نبوی،(3)  یا سیر تاریخی انقلاب، جهاد و مبارزه، تشکیل دولت و حکومت نبوی همگام با تاریخ جامعه اسلامی و نزول قرآن ‌کریم پرداخته(4)  و با معرفی دولت و حکومت نبوی، آن را الگویی از آخرین انقلاب و جامعه‌ تشکیل شده تحت رهبری و مدیریت خداوند متعال دانسته‌اند که باید سایر انقلاب‌های اسلامی مانند انقلاب اسلامی ایران نیز مطابق آن طی مسیر نماید.(5)   نکته‌ مغفول در تمام پژوهش‌های انجام‌شده، محور اصلی این پژوهش یعنی نبود نگاه کاشف از آسیب‌شناسی جامعه نبوی همگام با نزول قرآن است.

مفهوم شناسی

1. آسیب‌شناسی

آسیب به معنای زخم، عیب و نقص، آفت و صدمه (دهخدا، 1377، ج1، ص144؛ معین، 1380، ج1، ص58؛ انوری، 1381، ج1، ص108) و آسیب‌شناسی(6)  در اصل واژه‌ای مربوط به حوزه علوم پزشکی که به منشأ، ماهیّت، علّت و سیر بیماری‌ها می‌پردازد و به معنای مرض‌شناسی و علم امراض نیز به‎کار می‌رود (انوری، 1381، ج1، ص109؛ حییّم، 1385، ص726). این واژه بعداً به سایر حوزه‌های علوم نیز راه‌ یافته است؛ مانند آسیب‌شناسی فرهنگی و آسیب‌شناسی اجتماعی.(7)جامعه ‌شناسان اصطلاح آسیب‌شناسی اجتماعی را شاخه‌ای از دانش دانسته‌اند که هدف از آن شناخت بیماری‎های روانی ـ‎ تنی و اجتماعی و نحوه تکوین، رشد و دگرگونی آنها (ساروخانی، 1380، ج2، ص571) و یا معالجه اختلالات اجتماعی است. هر چند برخی معتقدند اصطلاح «آسیب‌شناسی اجتماعی» قدمتی حدود هشتاد سال داشته (رجبی و دیگران، 1390، ص41) و هدف آن مطالعه و شناخت علل پیدایش آسیب‌ها، پیش‌گیری از وقوع انحرافات اجتماعی یا درمان آنهاست (آقایی، 1380، ش51، ص106).

آسیب‌شناسی را می‌توان عملیاتی جهت شناخت و جلوگیری از بروز یا درمان آسیب‌های به‎وجود آمده همراه یک پدیده دانست. البته می‌توان گفت هدف آسیب‌شناسی تنها درمان یک آسیب نیست، بلکه ممکن است آسیب‌شناس با تشخیص موقعیت بروز یک آسیب و نوعی پیشگیری اجتماعی،(8)  هم‎زمان با جلوگیری از بروز، آن را تبدیل به یک فرصت جهت رشد و پیشرفت یک پدیده نماید.

2. عهد و نقض عهد

«عهد»، مصدر و جمع آن عهود و آن را به وصیّت، میثاق (فراهیدی، 1410ق، ج1، ص102)، حفظ و نگهداری چیزی و مراعات آن در همه احوال (راغب اصفهانی، 1412ق، ص591) و یا میثاق و پیمان‌های میان مردم معنا کرده‌اند (ابن منظور، 1414ق، ج3، ص311). برخی نیز عهد را التزام و عقد قلبی بر چیزی (طباطبایی، 1417ق، ج1، ص429) و یا نوعی پایبندی خاص نسبت به مسأله‌ای میان فرد و سایرین و عقد، قسم و وصیّت را از اسباب این پایبندی دانسته‌اند (مصطفوی، 1360، ج8، ص246).

در فارسی این واژه به معنای پیمان بستن، میثاق و همچنین به معنای روزگار و دوره (دهخدا، 1377، ج11، ص16450؛ معین، 1380، ج2، ص236) یا قراردادی که بر سر امری بین دو یا چند طرف بسته می‌شود، آمده است (انوری، 1381، ج5، ص5120). عهد از مفاهیم پرکاربرد قرآنی است که در بیشتر موارد به معنای پیمان و میثاق است. این واژه تنها در سوره بقره نُه بار به‎کار رفته (بقره(2): 27، 40، 80، 100، 124، 125و177) و در موارد متعددی نیز از مترادف این واژه، یعنی میثاق، برای دلالت بر عهد و پیمان استفاده شده است (بقره(2): 27، 63، 83 ،84 و93؛ آل عمران(3): 81و187؛ نساء(4): 21، 91، 92، 154و155؛ رعد(13): 20و25).

مفهوم مخالف عهد و میثاق، یعنی نبذ و نقض عهد و میثاق نیز مورد کاربرد و تأکید قرآن ‌کریم است (بقره(2): 27و100؛ انفال(8): 72؛ رعد(13): 20و25؛ حدید(57): 25). در یک دورنمای کلّی، قرآن ‌کریم در موارد متعددی به ارزش و حفظ عهد و میثاق و نیز مذمّت شدید نقض عهد و میثاق تأکید نموده (مائده(5): 7، 12، 13، 14و70) و عموماً به برخی اعمال و رفتار بنی‌اسرائیل به عنوان مصادیق بارز عهد شکنی مؤمنین گذشته اشاره شده است (بقره(2): 27؛ مائده(5): 13و70؛ انفال(8): 56؛ رعد(13): 20و25).

3. جامعه(9)  نبوی

«جامعه» اسم فاعل مؤنث از مصدر جمع و به معنای گرد هم کردن، فراهم آوردن یا بر هم افزودن است (فراهیدی، 1410ق، ج1، ص239؛ معین، 1380، ج1، ص1208). معادل عربی آن، مجتمع و اجتماع که ضد افتراق است (طریحی، 1375، ج4، ص314؛ معین، 1380، ج3، ص3872)، به جمع یا گروه؛ خصوصاً گروهی از انسان‎ها اطلاق می‌شود که جهت مشترکی مانند نژاد، زبان، دین و مذهب، ملیّت و... با هم داشته و به اعتبار همان جهت مشترک یک جامعه را تشکیل داده‌ و برای رسیدن به اهداف مشترک سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و مانند آن به طور مشترک فعالیت می‌کنند (معین1380، ج1، ص1208؛ انوری، 1381، ج3، ص2072-2071؛ مصباح یزدی، 1391، ص9و340). علی‎رغم این تعاریف و کاربردهای بسیار مفهوم جامعه، برخی معتقدند این مفهوم هنوز تعریفی مورد اتفاق جامعه ‌شناسان نیافته است (ساروخانی، 1380، ج2، ص807-806).

جامعه‌ نبوی نیز در آغاز، اجتماعی از مؤمنین پیشرو بود که با ظهور اسلام در مکّه به خدا و آرمان‌های اسلامی ایمان آورده و با تحمّل مشقّت‌های فراوان، با هجرت به مدینه، پایه‌های اصلی اجتماعی نوین بر پایه ایمان به خدا را بنا نهادند. این جامعه بر اساس وجه اشتراک دین و عقیده شکل‌گرفته و با وضع قوانین الهی، در جهت اصلاح رابطه افراد با خداوند گام برداشته و با نهادینه کردن اصل پایبندی به عهد و میثاق‌های الهی و رفتار‌سازی دینی ـ اجتماعی، به سوی انسجام و ترقی پیش رفته است.

4. دولت شهر(10)   و دولت وحیانی نبوی

«دولت ـ شهر» را شکلی از یک جامعه یا نظام سیاسی دانسته‌اند که قلمرو، محدوده فعالیت و رهبری سیاسی آن یک شهر و پیرامون آن را در بر می‌گیرد (انوری، 1381، ج4، ص3423؛ آشوری، 1384، ج11، ص167-166؛ غرایاق زندی، 1387، ش42، ص734). از آنجا که تشکیل نظام سیاسی و به تبع آن دولت و حکومت اسلامی از مهم‎ترین اهداف دین اسلام و یک هدف عام و ضروری در زندگی اجتماعی اسلامی است که در سایه آن از مظلوم در برابر ظالم دفاع شده و عدالت اجتماعی در گستره‌ جامعه ‌دینی پابرجا می‌شود (قرشی، 1398ق، ص126)، در بدو ورود پیامبر به مدینه ابتدا نظام سیاسی در قالب دولت ـ شهر شکل می‌گیرد؛ چراکه حوزه فعالیت آن در ابتدا تنها شهر مدینه بوده، سپس با پیشرفت و گسترش اسلام و فتوحات مسلمین، به شکل دولت و حکومت نبوی بروز می‌کند. این گذارِ سیاسی در حالی رخ می‌دهد که گزارش‌های تاریخی حاکی از عدم وجود هرگونه نظم سیاسی فراتر از نظام قبیله‌ای در سرزمین حجاز پیش از ظهور اسلام است (برزگر، 1392، ص87-83).

روند ساختاریابی جامعه نبوی

محقق برای فهم جامع و دقیق‌تر وقایع می‌بایست با سیر شکل‌گیری آنها هم‌قدم شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد شکل‌گیری، نوع ارائه جهان‌بینی، مکتب و گسترش جامعه نبوی از مهم‎ترین رخدادهای زندگی بشر به‎شمار می‌آید. همان‎گونه که از نظر گذشت با استناد به آیه 29 سوره فتح، جامعه نبوی چهار مرحله گذار را پشت سر نهاده تا به درختی تنومند تبدیل شده است. این مراحل عبارتند از: الف: رشد به صورت جوانه و شاخه‌های کوچک؛ این مرحله مربوط به ابتدای دعوت پیامبر در مکّه است که قرآن ‌کریم از آن به «أَخْرَجَ شَطْأَهُ» تعبیر کرده است. واژه «شَطْأَ» جمع آن اشطاء، به شکافتن دانه از زمین (جرجانی، 1377، ج9، ص153)، شاخه‌های کوچک (فراهیدی، 1410ق، ج6، ص276) که تازه از درخت بیرون زده و یا جوانه‌هایی که تازه از زمین روییده‌اند، معنا شده است (قرشی، 1371، ج4، ص31). ب: درآمدن به صورت یک نهال نوپای در حال تقویت که قرآن کریم برای این مرحله تعبیر «فَآزَرَه» را به کار می‌برد. این واژه را به معنای بزرگ شدن، تقویت یافتن و قدرت شدید معنا کرده‎اند (راغب اصفهانی، 1412ق، ص74).

ج: تنومندی و استحکام یافتن که در آیه فوق با عبارت «فَاسْتَغْلَظ» از آن تعبیر شده است. «فَاسْتَغْلَظ» نقطه مقابل سستی و به معنای غلظت و استحکام بوده (طبرسی، 1372، ج9، ص192؛ مصطفوی، 1360، ج7، ص250) و برخی نیز آن را مستحکم شدن گیاه و درخت و استوار گشتن آن را بر ساقه‌های خود دانسته‌اند (ابن‌منظور، 1414ق، ج7، ص449). د: مرحله استقلال و استوار شدن جامعه مؤمنین بر پایه‌های خود، که قرآن ‌کریم از آن به عبارت «فَاسْتَوى  عَلى  سُوقِهِ» تعبیر نموده است. در این مرحله، جامعه نبوی به مدد تلاش‌های پیامبر و اصحاب ایشان، بر پایه‌‌های خود استوار شده است (طوسی، بی‌تا، ج9، ص337).

این آیه تصویر کاملی از سیر تکاملی جامعه نبوی را ترسیم نموده است که با ظهور اسلام و پیوستن مؤمنان به پیامبر اکرم(ص)، چگونه نهال دین سر بر آورده و اندک اندک تقویت شده است (ابن عاشور، بی‎تا، ج26، ص176). بدیهی است که فرآیند استحکام و استقلال و ایستادن بر پایه‎های خود، تا حدودی محصول ایمان و عزم راسخ مؤمنین و اصحاب و پشتیبانی آنان از پیامبر اکرم و معارف ناب اسلامی بوده است (سید قطب، 1412ق، ج6، ص3333-3332؛ دروزه، 383ق، ج8، ص617).

 آنان مؤمنینی هستند که می‎توان از آنان به گروه پیشرو یاد نمود. در آیه فوق، پنج وصف عمده شامل جوانه زدن، کمک کردن براى پرورش، محکم شدن، بر پاى خود ایستادن و نمو چشم‎گیر اعجاب انگیز، برای مؤمنان و یاران پیامبر ذکر شده است. در حقیقت این اوصاف بیان‎گر حرکت و نمو و رشد آنها در جنبه هاى مختلف است؛ چراکه آنها انسان‎هایى هستند با صفات والا که آنى از «حرکت» باز نمى ایستند، همواره جوانه مى زنند و جوانه ها پرورش مى یابند و بارور مى شوند (مکارم شیرازی، 1374، ج22، ص117).

بررسی‌ها نشان می‌دهد دو مرحله رشد دانه‌ای و نهال‌گونه جامعه‌نبوی در مکّه رخ می‌دهد. دوره تنومندی و استحکام یافتن، و استوار شدن بر پایه‌ها نیز در مدینه طی می‌شود. این پژوهش مرحله سوم، یعنی دوره تنومندی و استحکام یافتن جامعه نبوی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. سوره بقره، نخستین سوره مدنی است که از همان ابتدا جریان غیر همراه با مؤمنین را متذکر شده و نیز رسالت آسیب‌شناسی جامعه نبوی و عبور آن از آسیب‌های موجود را در سال‎های نخست مدینه ایفا نموده است.

 آسیب‌شناسی جامعه نبوی، همگام با نزول، هماهنگ با سبک تفسیری مفسران تنزیلی برای فهم بهتر و جامع آیات قرآن کریم بوده و تاکنون آثار تفسیری و پژوهشی متعددی بر مبنای آن نگاشته‌اند. قابل توجه است که این نگاه به جامعه نبوی و ترسیم چهار مرحله فوق و تقسیم آن به محیط مکه و مدینه، نکته‌ای است که تاکنون در پژوهش‌های تفسیری و قرآنی به آن توجه نشده است.

عهد و نقض در جامعه عرب عصر نزول و جامعه نبوی

بررسی‌ها نشان می‌دهد عهد و پیمان در جامعه عرب جاهلی و عصر نزول و همچنین ساختار قبیله‌ای جایگاه ویژه‌ای داشته و دو یا چند قبیله می‌توانستند در سایه‌ انعقاد یک پیمان‌نامه، سال‎ها در امنیت، آرامش و رونق اقتصادی زندگی کنند و از طرفی جنگ‎های خونین چندین ساله، می‌توانست ارمغان کوچک‎ترین عهد شکنی قبایل با همدیگر باشد. قرآن‌ کریم آکنده از توصیه به پایبندی به عهد و پیمان و مذمّت شدید نقض آن است (بقره(2): 27، 40، 63 ،80 ، 83 ، 84 ، 93 ، 100، 124، 125و177؛ آل عمران(3): 81 و187؛ نساء(4): 21، 91، 92، 154و155؛ انفال(5): 72؛ رعد(13): 20و25؛ حدید(57): 25). پیامبر نیز با ورود به مدینه تاکید ویژه‌ای بر عهد و پیمان دارند تا جایی که در پایان نخستین خطبه‌ای که در مدینه می‌خوانند می‌فرمایند: «خداوند از شکستن عهد و میثاق با او خشمگین می‌شود» (ابن‌هشام، 1383ق، ج2، ص348-347).

مطالعه رخدادهای ورود پیامبر و مهاجران به مدینه، بیانگر انعقاد پیمان‌نامه‌ای توسط پیامبر است که تقریباً تمام قبایل ساکن در مدینه و نیز هم‎پیمانانشان در حوالی مدینه را نیز در بر می‌گرفت (ابن‌هشام، 1383ق، ج2، ص351-348؛ حمیدالله، 1407ق، ص63-57). پیامبر جهت قوام بخشی بیشتر به جامعه نوپای دینی، بین مهاجرین و انصار نیز عقد اخوّت برقرار می‌نمایند (ابن هشام، 1383ق، ج2، ص353-351).

«اوس» و «خزرج» و «یهود» به عنوان ساکنان اصلی مدینه مدام با هم درگیر بودند. پس از هجرت و با پذیرش اسلام توسط تعداد زیادی از اقشار مختلف اجتماعی مدنیه، جغرافیای جمعیّتی، هویّت دینی و شرایط اجتماعی جدیدی در مدینه شکل می‌گیرد. در این شرایط، در صورت عدم انعقاد پیمان‌نامه‌ها، با اینکه مدینه فاقد قدرت مرکزی و نظام سیاسی مستقل بود، زمینه بروز حوادث تلخ و جبران ناپذیری وجود داشت.

 به همین جهت پیامبر با انعقاد پیمان نامه مدینه، یکی از مؤلفه‌‌های جامعه نبوی یعنی اتّحاد را بین افراد و قبایل مدینه برقرار ساخت. طبیعتاً این پیمان نامه در امنیت بخشی به جوّ عمومی مدینه بسیار تأثیرگذار بود. ظاهراً اهل ‌کتاب نخستین کسانی بودند که در همان سال نخست هجرت، پیمان ‌نامه را شکسته و به فعالیت سیاسی و تبلیغی علیه اسلام پرداختند (العلی، 1391، ص176).

اهمیّت عهد و میثاق الهی و بررسی مصادیق آن در سوره بقره

1. اهمیت عهد و میثاق‌ الهی

ایمان، نوعی پذیرش عهد و عقد میثاق با خداوند متعال است. قرآن ‌کریم وفای به عهد را در کنار ایمان به خدا، روز قیامت، برپایی نماز و دادن زکات آورده (بقره(2): 177)؛ چراکه نقض عهد و میثاق رشته اطمینان و اعتماد را پاره کرده و زیربناى روابط اجتماعى را سست مى نماید (مکارم شیرازی، 1374، ج1، ص600). قرآن کریم همچنین پایبندان به عهد و میثاق الهی را از مصادیق «اولوالالباب» و داخل شوندگان در بهشت معرفی نموده است (رعد(13): 20-24) و در مقابل، ناقضان آن را از مفسدان، زیان دیدگان (بقره(2): 27)، مورد لعنت خداوند و از اهالی جهنّم (رعد(13): 25) معرفی می‌نماید. هر چند برخی مفسران، پایبندی به عهد و میثاق در آیات فوق را پذیرش ایمان به خدا دانسته‌اند (طباطبایی، 1417ق، ج11، ص342؛ ابن عاشور، بی‎تا، ج12، ص172).

با عنایت به دو مرحله نخست شکل‌گیری جامعه دینی؛ یعنی مرحله جوانه زدن و به شکل نهال در آمدن، بررسی نمایی کلی از اهداف سوره‎های مکّی نشان می‎دهد در مکّه تأکید بر سامان‌دهی ارتباط و تقویت عهد و میثاق فردی تازه مؤمنین با خداوند است. این روند در مدینه و با تشکیل جامعه نبوی، پی گرفته شده و پایبندی به عهد و میثاق الهی جلوه جمعی و اجتماعی نیز به خود گرفته و مراقبت عمومی بر وحدّت جامعه است؛ چراکه در صورت بروز نقض عهد، جامعه مؤمنین در معرض آسیب فروپاشی قرار می‌گیرند.

پی نوشت:

Social Phenomena.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: ابن قرناس، احسن القصص تاریخ الاسلام؛ دروزه، تفسیر الحدیث، ج8؛ نیازمند، شرحی بر آیات قرآن به ترتیب نزول آیات.
ر.ک: بختیاری، «راهبردهایی برای مقابله با هنجارشکنی در عهد نبوی»، فصلنامه تاریخ اسلام و ایران،  ش51، 1390.
ر.ک: فارسی، پیامبری و انقلاب؛ همو، پیامبر و جهاد؛ همو، پیامبری و حکومت.
ر.ک: فارسی، «انقلاب اسلامی و دولت وحیانی نبوی؛ سیر تکامل دولت و قانون اساسی برای تحقق ولایت نبوی»، ماهنامه سوره اندیشه، ش49و48، 1389.
. Pathology
. Social Pathology
. Social Prophlaxis
community society.
. city-state

منابع و مآخذ

1. قرآن کریم.

2. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ج11، تهران: مروارید، 1384.

3.   آقایی، محمدرضا، «آسیب شناسی جامعه دینی و نقش حکومت در آسیب زایی از آن از منظر نهج البلاغه»، فصلنامه معرفت، ، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، ش51، اسفند1380.

4. ابن اثیر، ابی الحسن علی‎بن‎ابی‎الکرم، الکامل فی التاریخ، ج1، بیروت: دار صادر، 1385ق.

5. ابن ادریس، عبدالله عبدالعزیز، جامعه مدینه در عصر نبوی، ترجمه شهلا بختیاری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1392.

6. ابن قتیبه، عبدالله‎بن‎مسلم، تفسیر غریب القرآن، بیروت: مکتبه الهلال، بی تا.

7. ابن قرناس، احسن القصص تاریخ الاسلام کما ورد من المصدر مع ترتیب السور حسب النزول، بیروت: منشورات الجمل، 2010م.

8. ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، البدایه و النهایه، تحقیق علی شیری، ج2، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1408ق.

9. ابن عاشور، محمدبن‎الطاهر، التحریر و التنویر، ج12، بی‎جا: مؤسسه التاریخ، بی تا.

10. ابن منظور، محمدبن‎مکرم، لسان العرب، ج3و7، بیروت: دار صادر، 1414ق.

11.   ابن هشام، ابو محمد عبدالملک‎بن‎هشام‎بن‎ایوب حمیری، السیره النبویه، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، ج2، قاهره: مکتبه محمد صبیح علی و اولاده، 1383ق.

12. العلی، صالح احمد، دولت رسول خدا9، ترجمه هادی انصاری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391.

13. انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج1، 3، 4و5، تهران: انتشارات سخن، 1381.

14. بختیاری، شهلا، «راهبردهایی برای مقابله با هنجار شکنی در عهد نبوی»، فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، تهران: جامعه الزهراء3، ش51، 1390.

15. برزگر، ابراهیم، تاریخ تحول دولت در اسلام و ایران، تهران: سمت، 1392.

16. بهجت پور، عبدالکریم، تفسیر به ترتیب نزول؛ مبانی، اصول، فوائد و قوائد، قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1393.

17. ---------------، همگام با وحی، ج1، قم: مؤسسه تمهید، 1390.

18. ---------------، شناخت‌نامه تنزیلی سوره‌های قرآن کریم، قم: موسسه تمهید، 1394.

19. بهرامیان، علی، اوس و خزرج، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج1، تهران: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1367.

20. الجابری، محمدعابد، فهم القرآن الحکیم التفسیر الواضح حسب ترتیب النزول، بیروت: مرکز الدراسات الوحده العربیه، 2008م.

21. جرجانی، ابوالمحاسن حسین‎بن‎حسن، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، تهران: دانشگاه تهران: 1377.

22. حمیدالله، محمد، مجموعه الوثائق السیاسیه للعهد النبوی و الخلافه الراشده، بیروت: دارالنفائس، 1407ق.

23. حییّم، سلیمان، فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی، تهران: فرهنگ معاصر، 1385.

24. دروزه،‌ محمد‌عزّت، سیره الرسول صور مقتبسه من القرآن الکریم، بیروت: المکتبه العصریه، بی تا.

25. دروزه، محمد عزت، تفسیر الحدیث، ج8، قاهره: دار احیاء الکتب العربیه، 1383ق.

26. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج1و11، تهران: دانشگاه تهران، 1377.

27. راغب اصفهانی، حسین‎بن‎محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق: دارالعلم دارالشامیه، 1412ق.

28. رجبی و دیگران، محمود، تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام، تهران: سمت، 1390.

29. ساروخانی، باقر، دائره ‌المعارف علوم اجتماعی، ج2، تهران: کیهان، 1380.

30. سید قطب، سیدبن‎قطب‎بن‎ابراهیم شاذلی، فی ظلال القرآن، ج6، بیروت ـ قاهره: دارالشرق، چ17، 1412ق.

31. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد النبوی، قاهره: دارالفکر العربی، بی‎تا.

32. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج9و19، قم: جامعه  مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.

33. طبرسی، فضل‌بن‎حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج9، تهران: ناصر خسرو، 1372.

34. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، ج4، تهران: کتاب‎فروشی مرتضوی، 1375.

35. طوسی، محمدبن‎حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج9، بیروت: دار احیاء التراث العربی، بی‎تا.

36.   غرایاق ‌زندی، داود، «مفهوم امنیت در قالب گونه‌های مختلف دولت، قبیله، دولت ـ شهر، امپراتوری»، فصلنامه مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ش42، 1387.

37. فارابی، ابونصر، فصول متنزعه، تحقیق و تعلیق فوزی متری نجّار، تهران: مکتبه ابوزهراء، 1364.

38. فارسی، جلال‌الدین، پیامبری و انقلاب، تهران: انجام کتاب، 1361.

39. -------------، پیامبری و جهاد، تهران: انجام کتاب، 1363.

40. -------------، پیامبری و حکومت، تهران: انجام کتاب، 1369.

41.   -------------، «انقلاب اسلامی و دولت وحیانی نبوی؛ مسیر تکامل دولت و قانون اساسی برای تحقق تام ولایت نبوی»، ماهنامه سوره اندیشه، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ش48و49، 1389.

42. فراهیدی، خلیل‎بن‎احمد، کتاب العین، ج1و6، قم: هجرت، 1410ق.

43. فیرحی، داود، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران: دانشگاه باقر العلوم7 و سازمان سمت، 1393.

44. قرشی، باقر شریف، النظام السیاسی فی الاسلام، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1398ق.

45. قرشی، سیدعلی‎اکبر، قاموس قرآن، ج4، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371.

46. کلینی، محمدبن‎یعقوب‎بن‎اسحاق، الکافی، ج8، تحقیق و تصحیح علی‎اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1407ق.

47. مصباح یزدی، محمدتقی، جامعه و تاریخ از نگاه قرآن، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1391.

48. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج7و8، تهران: بنگاه نشر و ترجمه کتاب، 1360.

49. معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج1، 2، 3، تهران: امیرکبیر، 1380.

50. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج1، 22، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1374.

51. المیدانی، عبدالرحمن حسن حبنکه، معارج التفکر و دقائق التدبر، دمشق، دارالقلم، 1420ق.

52. ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1382.

53. نیازمند، سیدرضا، شرحی بر قرآن به ترتیب نزول آیات، اصفهان: بنی هاشم، 1390.

54. واحدی، علی‎بن‎احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1411ق.

55. یعقوبی، احمدابن‎واضح، تاریخ الیعقوبی، ج1، بیروت: دارصادر، بی‎تا.

56. یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعه التاریخ الاسلامی، ج1، قم: مجمع الفکر الاسلامی، 1417ق.

نویسندگان:

عبدالکریم بهجت‎پور: دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم.

مجید چهری: دکترای علوم قرآن و حدیث.

فصلنامه حکومت اسلامی شماره 81

ادامه دارد...

نظر شما