مريم ترابی
ما ايرانيها دائم در حال تعارف كردن به يكديگر هستيم. تعارفاتي كه خيلي از آنها صرفاً كليشهاي و بر حسب عادت است و اصلاً واقعي و حقيقي نيست. غذا تعارف ميكنيم، در حاليكه اصلاً دوست نداريم كسي از غذاي ما بخورد، تعارف ميكنيم در حالي كه دوست نداريم كسي به خانه ما بيايد، دوست نداريم همسفر ما شود. اصلاً دوست نداريم به آن چيزي كه تعارف ميكنيم اتفاق بيفتد ولي فكر ميكنيم اگر تعارف نكنيم يك رفتار به دور از اخلاق انجام دادهايم و اينكه مردم درباره ما چه فكر ميكنند. اين رفتار ميتواند آسيبهاي بسياري را به شخصيت ما و روابط ما با ديگران وارد كند و چه بسا يك تعارف بيجا بتواند يك شانس را از ما بگيرد.
يك روز بهاري وقتي داخل يك سالن زيبايي شلوغ نشسته و منتظر بودم تا نوبتم شود و كارم را انجام دهند شاهد يك ماجراي جالب بودم. ماجرايي كه هم تلخ بود و هم خندهدار. خانمي با چهره خندان وارد سالن زيبايي شد و به خانمهاي صندوقدار خودش را برنده اين هفته قرعهكشي سالن زيبايي معرفي كرد. هر دو خانم صندوقدار متعجب يكديگر را نگاه كردند و رو به خانم برنده گفتند: برنده اين هفته ما خانم فلاني با شماره كد فلان امروز صبح تشريف آوردند و از امكانات جايزه خود استفاده كردند. خانم برنده كارت شناسايي خود را به آنها نشان داد و اصرار داشت كه او برنده اين هفته است و اينجا يك اشتباه و به عبارتي يك سرقت آرايشي رخ داده است. با خانمي كه صبح تشريف آورده بود و خودش را برنده اين هفته معرفي كرده بود تماس گرفتند و او هم خودش را با همان مشخصات فرد برنده شده معرفي كرد ولي وقتي خانم صندوقدار به او گفت شما برنده ما نبوديد و شما خودتان را جاي برنده اصلي جا زديد تلفن را قطع و گوشي همراه خود را خاموش كرد. خب مشخص شد يك اتفاق ناشايست رخ داده است به همين دليل مديريت سالن زيبايي به خانم برنده واقعي، اين امكان را داد كه با تخفيف ويژه از امكانات سالن استفاده كند. همه كساني كه شاهد اين اتفاق بودند درباره رفتار آن خانم و اينكه چه ريسكي كرده و خودش را جاي يك نفر ديگر جا زده حرف ميزدند. يكي گفت همه جور دزدي ديده بوديم آرايش دزدي نديده بوديم كه امروز اينم ديديم اما واقعيت آن چيزي نبود كه همه تصور ميكردند. با كارآگاه بازي يكي از كارمندهاي سالن واقعيت مشخص شد. مشخص شد كه اين خانم و آن خانم هر دو با هم دوست و رفيق چند ساله هستند و جالبتر اينكه هر دو يك اسم و فاميل مشابه دارند. روزي كه قرعهكشي اين سالن زيبايي انجام و اسم برنده مشخص ميشود، از سالن با فرد برنده تماس گرفته و به او خبر داده ميشود كه شما برنده خوش شانس اين هفته ما هستيد. دست بر قضا اين دو نفر آن روز با هم بودند. بعد از قطع تماس با سالن فرد برنده شروع ميكند به صحبت از اينكه من كه ديگه به اين سالن نميروم و آرايشگرم اگه بفهمه رفتم اين سالن از من دلخور ميشه و خلاصه از اين دست صحبتها به دوستش ميگويد اگر ميخواهي و دوست داري تو برو از اين جايزه من استفاده كن من كه نميروم. آنقدر اين تعارف غليظ و واقعي به نظر ميآمده كه دوستش با فكر اينكه «خودش گفته من برم» با خيال آسوده با استفاده از اسم و فاميل مشابه از جايزه استفاده ميكند.
امان از تعارفي كه الكي باشد. هميشه گفتهاند «تعارف اومد نيومد داره» با يك تعارف الكي كه اصلاً فكر نميكرد طرف مقابل آن را جدي گرفته باشد اتفاق بدي رخ داد. همه چه قضاوتهاي نادرستي درباره آن خانم كردند در حاليكه او فقط تعارف الكي دوستش را جدي گرفته بود. اين تعارف بيجا و اين اتفاق براي مشتري دائمي آرايشگاه خيلي سنگين بود. اين موضوع به حدي براي او ناراحت كننده بود كه شرمگين از اين اتفاق بد هيچ كاري انجام نداد و حتي بدون خداحافظي از سالن زيبايي بيرون رفت.
تعارف كردن بد نيست به شرط آنكه واقعاً و از روي اشتياق باشد. بسياري از مردم جوامع ديگر نه تعارف و نه رودربايستي با كسي دارند. خيلي رك و صريح با طرف مقابلشان بر خورد ميكنند. طرف مقابل هم تكليفش با او مشخص است. برخي از ما نه تكليفمان با خودمان مشخص است و نه با طرف مقابلمان. مثلاً همين خانم برنده؛ هم خوشحال از اينكه برنده شده و قند توي دلش آب ميشده و هم در ظاهر نشان ميداده كه اصلاً اتفاق مهمي نيفتاده و دلش هم نميخواهد از اين جايزه استفاده كند. اين خانم يك نمونه از كل جمعيت تعارفي و شايد بهتر است بگوييم غير روراست است. آناني كه در ظاهر يك جور هستند ولي در باطن يك جور ديگر. كساني كه خوشحالي واقعي خود را زير ماسكي از بيتفاوتي نشان ميدهند يا برعكس ناراحتي خود را در ظاهري خوشحال پنهان ميكنند. كساني كه با تعارفات بيجاي خود فقط دوست دارند خود را پيش ديگران عزيز كنند.
واقعيت اين است كه تعارف كردنهاي الكي فقط به شخصيت ما لطمه ميزند. همه ما را انسان دورويي قضاوت ميكنند كه شجاعت راستگويي نداريم. صرفاً براي اينكه فردي خوش برخورد و متشخص به نظر برسيم احساسات واقعي خود را سركوب ميكنيم و تمام عمر از كساني كه اصلاً خوشمان نميآيد تعريف و رفتار زشت آنها را تحمل ميكنيم و اين چقدر به ما و شخصيت ما آسيب وارد ميكند! بهتر است به اين وضعيت خاتمه دهيم و ابتدا با خودمان و بعد با ديگران روراست باشيم. هركس كه فكر ميكند ركگويي و روراستي باعث منفور شدنش ميشود بايد بگوييم كه سخت در اشتباه است. ما ميتوانيم در عين مراعات كردن حال مردم، از جاي خود برخيزيم و صريحاً نظرات خود را اعلام كنيم. در واقع با اين كار نه تنها در حق كسي بدي نميكنيم، چه بسا كه از برخي جهات لطف هم ميكنيم.
بياييم در سال جديدي كه شروع كردهايم با خودمان عهد ببنديم با هيچ كس تعارف نداشته باشيم. اگر از چيزي خوشمان نميآيد بدون آنكه دچار بيادبي شويم رك و پوست كنده بگوييم. اگر از چيزي خوشحال ميشويم اين شادي خود را نشان دهيم و آن را با ديگران شريك شويم. بدون شك هيچ چيزي بهتر از روراستي نيست.
مرور يك ماجرا از دردسرهاي تعارف كردن
تعارف الكي يعني روراست نيستي
روزنامه جوان
ما ايرانيها دائم در حال تعارف كردن به يكديگر هستيم. تعارفاتي كه خيلي از آنها صرفاً كليشهاي و بر حسب عادت است و اصلاً واقعي و حقيقي نيست.
صاحبخبر -
∎
نظر شما