شناسهٔ خبر: 25084004 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

تحلیل غلامرضا کاشی از منازعات محلی اخیر در کشور

سیاست صحنه منازعه است. منازعه اساساً جوهر حیات سیاسی است. منازعه در عرصه سیاست، یک زائده نیست، شرط زایندگی و شکوفایی این عرصه است.

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /گروه اندیشه:

ناآرامی‌هایی که در چند ماه اخیر در کشور جریان دارد، اغلب خصلتی محلی دارند. درست مثل آنچه دیروز در کازرون اتفاق افتاد، یا آنچه قبل از آن در اهواز یا اصفهان. آنچه امروز کازرونی‌ها به آن معترضند، به موضوع اعتراض اهوازی‌ها ربطی ندارد و این دو هیچ ارتباطی ندارند با آنچه اصفهانی‌ها به آن معترضند. درست مثل بی ارتباطی اعتراض معلم‌ها با مال باختگان و بی‌ارتباطی این دو با کارگرانی که ماه‌ها است حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. مطمئن باشید زیر پوست جامعه ما، صور تازه‌ای از اعتراض نهفته است که تازه‌گی خواهد داشت و به صور دیگر اعتراض بی ارتباط است. آنها به تدریج متولد خواهند شد. 

---
این طور نیست که پیش از این، بسترهای تعارضات محلی وجود نداشت. تعارضات محلی از تعارضات کلان سیاسی تبعیت می‌کرد. در سطح ملی، صحنه‌ای گشوده بود و همه با هیجان درگیر و دلمشغول آن بودند. کسانی از انقلاب و ارزش‌های دینی سخن می‌گفتند و دست به یقه بودند با کسانی که مدافع دمکراسی‌اند و این دو، گاهی خود را در نزاع با کسانی می‌یافتند که از عدالت دم می‌زدند. بسیاری از این تنازعات محلی کم رمق بود، و مردم هر یک منتظر بودند تا خواست‌هاشان در نتیجه غلبه این بر آن یا آن بر این تحقق پیدا کند. 
متاسفانه هیچ مرجعی نبود که بداند اعتبار این صحنه پرمنازعه نباید از دست برود. تداوم اعتبار آن صحنه منوط به آن بود که هر کدام در پیشبرد اهدافشان، تا حدی موفق باشند. به طوری که کسانی بتوانند با افتخار به عنوان پرچم دار اسلام و انقلاب شناخته شوند، کسانی با افتخار پرچمدار دمکراسی خواهی و کسانی پرچمدار عدالت. کسب این افتخارات نیز امکان پذیر نبود مگر آنکه برای تحقق آرمان‌های هر یک، بسترهای لازم گشوده شود. آنگاه بخش مهمی از خواست‌های محلی، پیرو تنازعاتی که در سطح ملی جریان داشت، حل و فصل می‌شد. 
سیاست صحنه منازعه است. منازعه اساساً جوهر حیات سیاسی است. منازعه در عرصه سیاست، یک زائده نیست، شرط زایندگی و شکوفایی این عرصه است. اما وقتی عرصه این منازعه می‌تواند در سطح ملی اتفاق بیافتد، مردم ضمن منازعه، خود را در هیکل بلند یک ملت تجربه می‌کنند. ضمن منازعه، با خود کلی و عامشان رویارو می‌شوند. ضمناً به این نکته هم پی می‌برند که برای تحقق خواست‌های به حق محلی و گروهی‌شان، لازم است مصالح کلی و ملی را رعایت کرد. اما وقتی هر گروه و بخشی از جامعه در محدوده چشم‌انداز محلی و گروهی‌اش، مطالباتش را تعقیب می‌کند، تشخص جمعی و کلی‌شان از دست می‌رود. با درکی پاره پاره از شخصیت ملی شان ملاقات می‌کنند. 
مطالبات محلی و گروهی، در فقدان احساس شخصیت کلی و ملی، هیچ توقف گاهی ندارد. هر روز چهره‌های تازه ای پیدا می‌کند و صحنه‌های تازه گشوده می‌شود./ صفحه شخصی نویسنده

نظر شما