شناسهٔ خبر: 25076726 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه آفتاب یزد | لینک خبر

در گفتگوی آفتاب یزد با یوسف مولایی بررسی شد

اروپا تحریم نکرد، سرنوشت برجام چه می‌شود؟

صاحب‌خبر - آفتاب یزد- گروه سیاسی: سرنوشت برجام! این دو واژه شاید هزاران بار در رسانه‌ها در طول یکسال اخیر تکرار شده است. دونالد ترامپ با حضور در کاخ سفید روی تک تک دستاوردهای باراک اوباما خط قرمز کشیده و حالا می گویند نوبت به توافق هسته ای رسیده است. توافقی که روی 10 سال مناقشه هسته ای غرب و ایران و البته چهار دهه اختلاف و بی اعتمادی میان تهران و واشنگتن شکل گرفت. سرنوشت برجام شاید حالا به ضرب الاجل دونالد ترامپ گره خورده است. او در ژانویه بیانیه‌ای بلند بالا خواند و متحدان اروپایی‌اش را خطاب قرار داد که اگر برجام را می‌خواهید ایران را به برخی شروط ترغیب کنید! تهران اما می گوید مذاکره نخواهد کرد! سفر وزیر خارجه فرانسه در این زمینه را می‌توان شاهدی بر این مدعا دانست که اروپا و ایران در دو سوی یک مسیر قرار گرفته‌اند. اما اروپا فعلا برای حفظ توافق هسته‌ای بالا و پایین می‌پرد و همه راه ها را امتحان می‌کند حتی اگر به بهای تحریم‌های موشکی علیه ایران باشد تا ترامپ دست از سر برجام بردارد. برای همین راهکار هم در میان خود دچار اختلاف شده اند. دوشنبه نشست وزرای خارجه بدون نتیجه پایان یافت. گفته می‌شود اتریش و ایتالیا مخالف تحریم جدید علیه ایران هستند و فرانسه، بریتانیا و آلمان از چنین موضوعی حمایت می‌کنند. در همین زمینه گفت و گو کردیم با یوسف مولایی استاد دانشگاه تهران که در ادامه می‌خوانید. او در حوزه‌های حقوق بین‌الملل و سیاست خارجی صاحب‌نظر است. نشست اخیر وزرای خارجه درحالی که گمانه‌زنی درباره تحریم علیه ایران مطرح بود بدون اعلام تحریم پایان یافت. گفته می‌شود ایتالیا و اتریش مخالف بوده اند. ارزیابی شما چیست؟اتریش و ایتالیا همواره در سخت‌ترین دوره‌ها نیز به دنبال مناسبات خوب با ایران بوده اند و حتی در دوره تحریم ها نیز تا جایی که برای آنها مقدور بود سعی کردند همکاری اقتصادی خود را حفظ کنند. در واقع این دو کشور به دنبال منافع اقتصادی هستند و تحت تاثیر فضای سیاسی که ایجاد می شود تا حد ممکن قرار نمی‌گیرند. هرچند در موضوع تحریم‌های جدید علیه ایران خود اتحادیه اروپا در مجموع نمی‌خواهد که به سمت اجرای اهداف و برنامه‌های دولت ترامپ از سوی آنها پیش برود و سیاست‌های کاخ سفید علیه ایران به طور کامل اجرایی شود. در واقع آنها بدنبال ترغیب ایران برای تعدیل مواضعش هستند تا راهی بیابند ترامپ هم از مخالفت با برجام دست بردارد. با توجه به سیاست های کلان اتحادیه اروپا آنها به دنبال تشدید فشار علیه ایران نیستند، چرا که چنین مسیری موجب می شود ایران نیز به ادامه برجام بی انگیزه شده و تمایلی برای ادامه همکاری ها نداشته باشد. با توجه به اینکه گفته می‌شود تحریم علیه ایران فعلا اعمال نشده آیا بریتانیا، فرانسه و آلمان می توانند کشورهای مخالف چون ایتالیا را در ادامه با خود همراه کنند؟آنچه مشخص است ترامپ می خواهد از کارت اروپایی برای فشار به ایران برای رفع اختلافات و تعدیل سیاست‌های تهران استفاده کند. اروپا این نقش را با این انگیزه ایفا می‌کند که برجام باقی بماند اما برای ایران پذیرش خواسته هایی که ترامپ را راضی نگه دارد و در عوض برجام حفظ شود، قابل قبول نیست چرا که دستاورد با هزینه مطابقت نمی‌کند. در واقع اروپا در شرایط بسیار دشواری قرار دارد؛ از سویی تحت فشار کاخ سفید است که ایران باید تغییر رویکرد دهد از طرف دیگر نیز ایران چنین شروطی را قبول ندارد و از اروپا می‌خواهد طبق برجام عمل کند. در اتحادیه اروپا اگرچه تصمیمات به صورت اتفاق آرا گرفته می‌شود و هر کدام از اعضا به نوعی حق وتو دارند اما اگر کشورهای تاثیر گذار سه گانه بر سیاست‌های خود مصر باشند معمولا دیگر اعضای اتحادیه اروپا نیز با آنها همراه خواهند شد. به نظر می‌رسد در نشست اخیر سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز قویا به دنبال تحریم ها نبودند و به نوعی دنبال بهانه بودند تا اعلام کنند به دلیل مخالفت‌ها تحریم‌ها شکل نگرفت. یک فرضیه در مورد عدم تصمیم در نشست اخیر این است که آنها هنوز امیدوارند تا فرصت باقی مانده با ایران به توافقاتی برسند. این موضوع چقدر قابل اتکا است؟ذهن‌خوانی بازیگران درحالی که شاهد بازی های بسیار پیچیده در نظام بین‌الملل هستیم دشوار است و با معادلات چند مجهولی مواجه هستیم. باید گفت در چنین شرایطی زمان خریدن، یک فرصتی ایجاد می کند. در واقع از یک طرف پیغامی به ایران داده شد که اروپا به دنبال تحت فشار قرار دادن تهران با شرایط جدید است و از سوی دیگر پیامی به ترامپ ارسال شد که اروپا در حال تلاش برای تشدید فشار علیه تهران است اما مخالفت هایی وجود دارد و چنین امری به سادگی قابل اجرا نیست. به هرحال این پیام‌ها از این جلسه بیرون آمده، حالا باید دید بازیگران چگونه نتایج نشست را تحلیل و چه مسیری را برای منافع خود دنبال می کنند. نباید فراموش کرد متغیرهای بسیاری وجود دارد که در لحظه تغییر می‌کنند. در چنین شرایطی که ایران شروط را نمی‌پذیرد و اروپا نیز نتوانسته راه‌حلی بیابد تکلیف ترامپ و ضرب‌الاجلی که داده چه می‌شود؟ آیا باید منتظر خروج آمریکا باشیم؟دونالد ترامپ و دولت او باید طبق برجام این اطمینان را برای بازار و کنشگران اقتصادی بین المللی ایجاد کنند که فعالیت و سرمایه گذاری در ایران ریسک نیست. اگر این اقدام را نکنند به نوعی برجام دچار مشکل می شود حتی اگر کاخ سفید دست به هیچ اقدامی نزند و خروج رسمی هم نداشته باشد. این سیاست با ایجاد بی‌اعتمادی و تردید و یا در انتظار گذاشتن سرمایه موجب می شود تهران از منافع اقتصادی برجام بهره‌مند نشود. در این صورت برای ایران سوال خواهد شد که چرا باید به برجام متعهد بماند؟ در واقع ایالات متحده می‌تواند با عدم اتخاذ سیاست اطمینان دهی به فعالان اقتصادی برجام را زمین گیر کند. از نشانه‌ها و علائم، روشن است که ترامپ نشان داده به تحت فشار قرار دادن ایران مصمم است. حال اینکه استفاده از برجام برای فشار بیشتر خواهدبود یا خروج از آن، مسیرهایی است که باید این سه هفته را صبر کرد تا تکلیف آن مشخص شود. این سیاست که واشنگتن به کنشگران اقتصادی اطمینان سرمایه‌گذاری در ایران را ندهد همین سیاستی است که در یک سال گذشته پی گرفته شده یا مسیر جدیدی خواهد داشت؟بخشی از این رویکرد در یک سال اخیر انجام شده است اما این سیاست می‌تواند ابعاد جدیدی به خود بگیرد. به عنوان نمونه برخی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران همچون توتال کم و بیش فعالیتی را در ایران انجام داده اند و روزنه‌هایی از برجام برای فروش و نقل و انتقال پول نفت وجود دارد. اگر سیاست عدم اطمینان ادامه یابد می تواند این روزنه‌ها را هم ببندد. این موضوع می‌تواند بی‌انگیزگی ایران از ماندن در برجام را موجب شود و اینکه کم کم تهران به خروج از این توافق مایل شود. در واقع باید نام آن را فروپاشی ساختار برجام نامید بدون اینکه به لحاظ حقوقی و رسما لغو شود. در هر دو سیاست امریکا با توجه به برنامه هایی که طراحی از منافعی بهره‌مند خواهد شد. هرچند ایران نیز دچار ضرر خواهد شد اما هزینه‌های ماندن در برجام با هزینه‌های خروج تهران از آن متفاوت است. اگر در برجام باقی بمانیم به لحاظ سیاسی و حقوقی در جایگاه بهتری در نظام بین‌الملل خواهیم بود و احتمالا اروپا نیز تلاش خواهد کرد راه‌هایی برای بهبود شرایط بیابد. در واقع باید گفت ابعاد هزینه‌های ایران بستگی به تاکتیک‌هایی خواهد داشت که مقامات برای پاسخ به تاکتیک های کاخ سفید انتخاب می‌کنند. بخشی از برجام مربوط به قطعنامه 2331 بود که در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید. تکلیف این قطعنامه و کارایی آن چه می‌شود؟ ایالات متحده یک عضو دائم شورای امنیت است و قدرت مانور مناسبی در این زمینه دارد، حتی می توان گفت آنها مصونیت اقدام علیه حقوق بین الملل دارند چرا که در عمل با توجه به موقعیت عضو دائم هزینه ای را متحمل نمی شوند. قطعنامه 2331 به اعتبار خود باقی است حتی بعد از خروج احتمالی ایالات متحده، اما آثار از میان خواهد رفت. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد اینکه به لحاظ حقوقی وضعیت پیچیده ایجاد خواهد شد. در واقع اگر ایران نیز از برجام خارج شود ناقض این قطعنامه خواهد بود و احتمالا برای تهران تبعاتی خواهد داشت اما آمریکا با توجه به جایگاه سیاسی خود از این موضوع استثناء می‌شود. به همین دلیل ضروری است که تهران در مورد تصمیمات احتمالی ترامپ با استفاده از نشست های کارشناسانه و بررسی همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و حقوقی برجام تصمیم‌گیری کند. نمی توان بدون بررسی‌های دقیق از الان اعلام کرد اگر آمریکا خارج شود ما نیز در برجام نمی‌مانیم و به وضعیت قبل از توافق باز می گردیم. در اروپا به نظر می رسد فرانسه در ماه‌های اخیر بیش از دیگران فعال است و تلاش می کند در موضوعات مختلف به ویژه در خاورمیانه نقش‌آفرینی کند. ارزیابی شما از این رویکرد پاریس چیست؟به نظر می رسد همانطور که ترامپ در امریکا سطح ریاست جمهوری را تقلیل داده امانوئل مکرون نیزدر فرانسه چنین شرایطی را پدید آورده است. به همین دلیل است که این دو به لحاظ فکری و رفتاری به هم نزدیک شده‌اند. از طرف دیگر در شرایطی که امریکا کمتر اشتها و انگیزه حضور در خاورمیانه و بازیگری دارد، پاریس به دنبال افزایش نقش خود است. از آنجایی که فرانسه پیش از این در دوران استعمار در بخش‌هایی از خاورمیانه همچون سوریه و لبنان بازیگر اصلی بود آنها تصور می‌کنند با کمبود انگیزه واشنگتن بار دیگر به منطقه باز خواهند گشت و در معادلات تاثیرگذاری خود را افزایش می دهند. برخی سیاست‌های مکرون را شاید بتوان تحت تاثیر پترو دلارهای عربستان سعودی دانست که موجب شده آنها از ایران فاصله بگیرند. در واقع در شرایط فعلی چندان حسن نیتی از سوی آنها در مواجهه با مناقشات منطقه دیده نمی‌شود. این کشور تا چند ماه پیش بر اجرای تمام کمال برجام تاکید داشت و حتی سازوکارهایی را برای تشویق شرکت‌های فرانسوی در سرمایه‌گذاری در ایران فراهم کرده بود. نباید از این موضوع نیز غافل شد که بخشی از این رویکرد جدید فرانسه به خود ما مربوط است. در واقع تغییر در رویکرد پاریس و نزدیکی بیشتر به آمریکا را در دو ماه اخیر شاهد هستیم. در حالی که به نظر می رسید سفر وزیر خارجه فرانسه به تهران موفق نبوده است. بعید نیست بخشی از سیاست جدید موجه این باشد که آنها چشم‌انداز روشنی از سیاست خارجی روحانی و نتایجی که می تواند برای منافع آنها داشته باشد، ندارند. در واقع با مشاهده تنش‌ها و اختلافاتی که در سیاست داخلی ایران وجود دارد و مخالفت‌هایی که با نوع سیاست‌ خارجی روحانی دیده می‌شود، فرانسه و اروپا خوشبین به آینده نیستند و نمی‌خواهند روی شرایطی سرمایه‌گذاری کنند که ریسک دارد و می‌تواند آنها را متحمل هزنیه کند.

نظر شما