شناسهٔ خبر: 24708414 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

عبدالرحمن عالم، مصطفی انصافی

بازشناسی گذار ساختارگرایی به پساساختارگرایی

این مقاله از جریان فکری ساختارگرایی سخن در میان می‌نهد و پس از آن با تعریف ساختارگرایی و شرح گونه‌های آن، از جمله زبان‌شناسانه، انسان‌شناسانه و مارکسیستی، فهم ساختارگرایان از غیرذاتی بودن، ارتباطی بودن و متمایز بودن ساخت‌ها را بررسی می‌کند.

صاحب‌خبر -

چکیده

این مقاله از جریان فکری ساختارگرایی سخن در میان می‌نهد و پس از آن با تعریف ساختارگرایی و شرح گونه‌های آن، از جمله زبان‌شناسانه، انسان‌شناسانه و مارکسیستی، فهم ساختارگرایان از غیرذاتی بودن، ارتباطی بودن و متمایز بودن ساخت‌ها را بررسی می‌کند. ساختارگرایی بینشی خاص نسبت به هویت بود و از این منظر هویت‌ها برساخته‌‌هایی گفتمانی و درون ساخت‌ها ساکن‌اند. این بینش ضد‌ذات‌گرایانۀ ساختارگرایان دربارۀ هویت سوژه، نقطۀ برگشتگاه کار فکری پساساختارگرایان شد و آنها در این راه به فهم جدیدی از هویت سوژه دست یافتند؛ سوژه به‌مثابۀ هویتی کدر و آغشته به (دیگری). دیگر‌خواهی پساساختارگرا، این جریان فکری را به شالوده‌شکنی روابط فرادستی و فرودستی مسلط بر جریان اصلی سیاست و همچنین واسازی ساخت‌های اقتدارگرایانۀ موجود در جوامع انسانی مصمم کرد.

کلیدواژه‌ها: پساساختارگرایی؛ ذاتزدایی؛ ساختارگرایی؛ شالوده شکنی؛ هویت سوژه

نویسندگان:

عبدالرحمن عالم: استاد گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

مصطفی انصافی: دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی

فصلنامه سیاست - دوره 48، شماره 1، بهار 1397.

برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.   

نظر شما