شناسهٔ خبر: 24582538 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

مدير موزه‌ي ملي در سال‌هاي 1358 تا 1359: باستان‌شناسان سال 1337 براي سامان‌دهي اشيا به موزه آمدند در زمان مديريتم در حال درست كردن خراب‌كاري مديران پيش بودم

صاحب‌خبر -

سيف‌الله كامبخش‌فرد گفت: براساس تعهدي كه آندره گدار در سال 1316 براي افتتاح موزه‌ي ايران باستان داده بود، اين موزه در آن زمان بدون داشتن هيچ شيء تاريخي افتتاح شد.

رييس موزه‌ي ايران باستان در سال‌هاي 1358 تا 1359 در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به مخدوش بودن وضعيت ميراث فرهنگي در آن زمان، اظهار داشت: با توجه به اين‌كه در آن سال‌ها، گروه‌هاي باستان‌شناسي آمريكايي، فرانسوي، انگليسي و آلماني در محوطه‌هاي تاريخي ايران فعاليت مي‌كردند، اشياي تاريخي را با شعار «نصف مال من، نصف مال تو» تقسيم مي‌كردند و سهم كوچكي از اشياي به‌دست آمده در محوطه‌ها را به ايرانيان مي‌دادند و بقيه را به خارج از كشور مي‌فرستادند.

او ادامه داد: وقتي به گروه‌هاي باستان‌شناس خارجي كه قصد انجام كار مطالعاتي در محوطه‌هاي تاريخي ايران را داشتند، اعلام شد، بايد تعهد دهند كه نسبت به اشياي تاريخي كه به‌دست مي‌آورند، هيچ نظري نداشته باشند و در صورت دادن تعهد، اجازه‌ي انجام كار مي‌گيرند، باستان‌شناسان خارجي دوپهلو كار كردند و هر اثري را كه ارزش تاريخي داشت، مي‌شكستند و سپس به‌عنوان شيء مطالعاتي با خود به خارج از كشور مي‌بردند.

وي بيان كرد: وقتي آندره گدار موزه‌ي ايران باستان را تحويل داد، دولت فرانسه براي رفع و رجوع اتفاق‌هاي گذشته، تعدادي شيء مولاژ را مانند قانون حمورابي و تعدادي شيء حقيقي را مانند كاسه و سفال به ايران فرستاد.

او گفت: در سال 1337، شش نفر از ليسانسه‌هاي باستان‌شناسي (محمود كردواني، ايرج مافي، جهانگير ياسي، علي‌اكبر سرفراز، منوچهر ايماني و سيف‌الله كامبخش‌فرد) به موزه‌ي ايران‌باستان فرستاده شدند تا كار سامان‌دهي اشيا را در اين موزه آغاز كنند.

وي با اشاره به وضعيت نامناسب اشياي تاريخي در انبارهاي موزه‌ي ايران باستان كه يا فرانسوي‌ها به موزه هديه كرده بودند يا اشيايي بودند كه از قاچاقچيان آثار تاريخي گرفته‌شده و در جعبه‌هاي مقوايي سيگار قرار داشتند، افزود: روي جعبه‌ها هيچ نوشته يا شماره‌اي درباره‌ي اطلاعات اشيا وجود نداشت.

كامبخش‌فرد وضع موزه را در آن زمان بسيار خراب دانست و ادامه داد: چون اشياي موزه به مردم متعلق بود، صاحب‌جمع كل آن وزارت دارايي محسوب مي‌شد. به همين دليل، اين وزارتخانه نماينده‌اي را براي رسيدگي به وضعيت موزه‌ي ايران باستان در آن زمان فرستاد. با بررسي نماينده‌ي وزارت دارايي قرار شد، ما شش باستان‌شناس با بررسي و ثبت اشيا، يك دفتر كل براي اشياي موزه‌ي ايران باستان تشكيل دهيم و اطلاعات اشيا را در آن ثبت كنيم.

وي موزه‌ي‌ ايران باستان را در آن سال‌ها شامل چهار بخش پيش از تاريخ، تاريخي، سكه و اسلامي دانست و به يكسري اتفاق‌ها و دزدي‌هايي كه در اوايل انقلاب توسط برخي مسؤولان و امين اموال‌ها در موزه‌ي ايران باستان پيش آمده بود، اشاره كرد.

اين باستان‌شناس كه از سال 1343 تا زمان برعهده گرفتن مديريت موزه‌ي ايران باستان، مسؤوليت بخش آرشيو اين موزه را برعهده داشت، با تأكيد بر اين‌كه بنيادي كه بد‌ گذاشته مي‌شود، نتايج بدي به‌دنبال مي‌آورد، گفت: در سال 1358 طرحي براي اضافه كردن يك طبقه‌ي ديگر به موزه به‌عنوان انباري در طبقه‌ي اول موزه‌ي ايران باستان به من داده شد؛ ولي چون تا پيش از زمان پايان اجراي طرح، رياست موزه‌ي ايران باستان از من گرفته شد، طرح به معاونت وزارت فرهنگ و هنر ارجاع داده شد.

كامبخش‌فرد ادامه داد: من در زمان مديريتم در موزه كه از اواسط سال 1358 تا اواخر سال 1359 بود، در حال درست كردن خراب‌كاري‌هاي مديران گذشته‌ي موزه‌ي ايران باستان بودم.

وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا در زمان مديريت شما در موزه‌ي ايران باستان، اشياي تاريخي به كشورهاي ديگر با هدف مطالعه و تحقيق فرستاده شدند كه آن كشورها آثار را پس نداده باشند؟ بيان كرد: قدرت رييس موزه در آن زمان در حدي نبود كه بتواند اين كار را انجام دهد، ‌قدرت او فقط در حد رياست موزه‌ي ايران باستان بود.

انتهاي پيام

نظر شما