محمد اسماعیلی
«با قرار دادن مشوقهايي وارد مذاكره با ايران شويد» اين جديدترين پيشنهادي است كه روي ميز دولت دونالد ترامپ براي كشاندن ايران به ميز مذاكرات جديد در قالب موشكي و منطقهاي قرار گرفته است؛ پيشنهادي كه مشابه آن بارها در دستور كار امريكاييها قرار داده شده است تا جايي كه مبناي مذاكرات توافق هستهاي نيز بر پايه چنين تئوريای بنا شد.
مقامات مختلف دولت امريكا در دوران رياست جمهوري پيش از آغاز مذاكرات هستهاي ميان ايران و 1+5 طي سخنرانيهاي رسمي، به طرف ايراني توصيه ميكردند با پذيرش مذاكرات هستهاي و انجام يك توافق چندجانبه، اوضاع اقتصادي ايران را بهبود بخشند و كشورمان را در مسير توسعه قرار دهند.
آزادسازي همه پولهاي بلوكه شده ايران، برداشته شدن تحريمهاي هسته اي، برداشته شدن موانع بانكي و مالي براي ورود ايران به تعاملات بينالمللي و رونق اقتصادي داخلي با ورود سرمايه گذاران خارجي، اين گزارهها تنها بخشي از مشوقهایي بود كه سياستمداران غربي جهت ترغيب طرف ايراني در تريبونهاي رسمي اعلان ميكردند و در نهايت توانستند دولت يازدهم را به سمت مذاكرات هستهاي در سطحي متفاوتتر از گذشته بكشانند.
تأثيرپذيري سياستمداران داخلي از مشوقهاي امريكايي منجر به آن شد كه قبل از شروع مذاكرات هستهاي در پاييز سال 92، وابستگان يك طيف سياسي در داخل كشور براي باورپذير كردن اين مسئله كه مذاكره مستقيم با امريكا نتيجه بخش خواهد بود، همان حرفهايي را در داخل تكرار ميكردند كه امريكاييها در تريبونهاي مختلف (به عنوان مشوق ) آنها را ابراز ميكردند.
تكرار يك تجربه تلخ
به نظر ميرسد همان روند (ايجاد مشوق توسط امريكا براي تحميل مذاكرات به ايران و تكرار مشوقهاي امريكايي در تريبونهاي داخلي) در هفتههاي اخير نيز در حال تكرار است؛ آنجايي كه جماعتي در داخل كشور از لزوم مذاكرات موشكي و منطقهاي سخن به ميان آورده و انجام چنين مذاكراتي را ضرورت و حاوي دستاورد براي كشور عنوان ميكنند.
انديشكده شوراي آتلانتيك به دولت ترامپ پيشنهاد داده با مذاكره و استفاده از روشهاي ديپلماتيك تلاش كند برنامه موشكي ايران را متوقف سازد: «امريكا بايد براي توقف آزمايشهاي موشكي ايران، مشوق هايي پيشنهاد دهد. دولت ترامپ فشارها بر متحدان اروپايي را افزايش داد تا با اقدامات جديد عليه برنامه موشكي ايران موافقت كنند... كشورهاي اروپايي هم با امريكا و هم با ايران رايزني كردهاند اما هنوز مطمئن نيستند كه دولت ترامپ چه ميخواهد. اروپاييها همچنين نگرانند از آنها خواسته شود درخواستهاي جديدي را براي حفظ برجام از ايران مطالبه كنند.»
انديشكده امريكايي در ادامه قدرت موشكي ايران را عاملي بازدارنده ميداند كه كشورمان ميتواند به كمك آن در مقابل تهديدهاي احتمالي منطقهاي اقدامات تلافيجويانه انجام دهد و در عين حال به واشنگتن پيشنهاد ميدهد با متعادل ساختن خواستهها و قرار دادن مشوقهاي اقتصادي و غيراقتصادي براي ايران با اين كشور وارد مذاكره شود تا بتواند آزمايشهاي موشكي ايران را متوقف سازد.
پيشنهاد اخير انديشكده شوراي آتلانتيك همان سياست چماق و هويچ(Carrot and stick) است كه در واقع ارائه تشويق براي رفتار خوب و ارائه تنبيه براي رفتار بد و به عبارتي ديگر سياست تهديد و تشويق كاربرد دارد.
پيشنهاد انديشكده شوراي آتلانتيك در حالي است كه به نظر ميرسد اروپا از هفتهها قبل نقش واسطهاي را ايفا ميكند كه به نمايندگي از امريكا بستههاي جديدي را با هدف ترغيب طرف ايراني به مذاكرات موشكي و منطقهاي تحويل داده، به همين دليل است كه در روزهاي اخير برخي از رسانههاي معتبر و از جمله رويترز از نشست محرمانه ميان نمايندگان ايران و كشورهاي اروپايي با هدف تأمين شروط چهارگانه دونالد ترامپ سخن به ميان آوردهاند.
در حالي اروپا نقش پيشنهاددهنده مشوقهاي امريكايي را دارد كه طيفي در داخل كشور نيز نقش بسته بندي مشوقهاي امريكايي را با قالب و طرح جديد و با هدف همراهسازي افكار عمومي داخلي براي آغاز مذاكرات موشكي ميان ايران با طرفهاي غربي بر عهده دارد؛ پافشاري و مطالب پراكندهاي كه جريان مورد اشاره داخلي طي روزهاي اخير با محوريت اين نكته كه «مذاكرات موشكي با غرب يك ضرورت است» مورد تأكيد قرار دادهاند نيز با اين هدف صورت ميگيرد كه جامعه ايراني بعد از اقناع سازي، نقش ابزار فشار را عليه حاكميت براي تن دادن به خواسته امريكا بازي كند.
ارائه مشوق به ايران راهكاري متبوع است
همانطور كه اشاره شد پيش از اين نيز امريكاييها در مقاطع مختلف زماني و از جمله در دوران باراك اوباما چنين رويكردي را با هدف كشاندن ايران به پاي ميز مذاكره و با هدف نظاممند ساختن رفتار كشورمان مورد توجه قرار داده بودند و حداقل در يك دوره زماني(مذاكرات هسته اي) نتيجه داده است، كمااينكه پيش از اين مؤسسه كارنگي تأكيد کرده بود مسير مذاكره با ايران نبايد با پرخاشگري ترامپ مسدود شود چراكه ارائه مشوق به ايران براي وادار كردن آنها به مذاكرات جديد تنها با حفظ خط مذاكره امكانپذير است.
كارنگي مينويسد: «برجام، هرچند بايد حفظ و به صورتي مؤثر اجرا شود، اما نبايد پايان مسير ديپلماتيك با ايران باشد. اين فقط آغاز و سنگ بنايي براي راهبردي گستردهتر و بلندمدتتر جهت ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هستهاي و كاهش و مهار رفتار تهديدآميز ايران - از زرادخانه رو به رشد موشكهاي بالستيك گرفته تا استفاده خطرناك اين كشور از نايبان منطقهاي و نقض حقوق بشر در داخل كشور - است.»
اين مؤسسه در ادامه همچنين يادآور ميشود: « تعامل ايالات متحده با ايران، به همراه فشار به عنوان يك مكمل، براي انتقال پيامهايي روشن، ممانعت از تداخل فعاليتها، رفع تنش در صورت بروز، يافتن راهكارهايي ديپلماتيك براي مسائل منطقهاي و هستهاي، نمايش عقلانيت به شركاي ايالات متحده و نيروهاي عملگرا در داخل ايران و ايجاد مشوق براي ايران جهت محدود كردن فعاليتهاي نگرانكننده منطقهاي و هستهاي، مسئلهاي ضروري است.»
«مشوق» واژهاي است كه اين انديشكده نيز همانند انديشكده شوراي آتلانتيك آن را به عنوان پيشنهاد ضروري با دولت امريكا ارائه ميدهد: « در نبود مشوقهايي قدرتمند، بعيد است كه ايران به صورت داوطلبانه با انجام چنين معاملهاي موافقت كند... احتمالاً به فشار و اجبار هم نياز خواهد بود... بعيد است كه تمركز انحصاري بر استفاده از فشار، به خصوص در صورتي كه صرفاً از سوي ايالات متحده باشد، بتواند به موفقيت برسد.»
آنچه مهم ميباشد اين مسئله است كه امريكاييها صرف فشار و تهديد را فاقد اثرگذاري لازم ميبينند و احاله نقش امريكا به اروپا در هفتههاي اخير نيز نمايانگر همين مسئله است كه امريكاييها موازي با تهديد نظامي و تهديد خروج اين كشور از برجام، اروپا و جريان غرب باور داخلي را دو بازوي فشار خود براي وادار كردن نظام به مذكرات جديد تعيين كرده و نقشهاي مهمي را به آنها سپردهاند.
نظر شما