به گزارش
جهان نيوز، حسین حسنلی قائم مقام واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در یادداشتی در خصوص مطرح شدن بحث رفراندوم از سوی روحانی نوشت: اولین بار که در انقلاب سخن از «بن بست» و «رفراندوم» به میان آمد، توسط رئیس جمهور نگون بخت یعنی بنی صدر بود. منافقین دور او را گرفتند و با القای شبهات، او را به کژراههای بردند که الان در پاریس دست حسرت به هم می ساید او به پاریس رفت تا دفاع از لیبرالیسم و ارزشهای منحط غربی را ترویج کند.
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
« اخیراً آقای رئیسجمهور با طرح مسأله همهپرسی گفت: «اصل 59 قانون اساسی میگوید در برخی موارد قانونگذاری و اعمال قوه مقننه در مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مراجعه به آرای مستقیم مردم است. اگر در دو مسأله اختلاف نظر داریم، جناحها اختلاف دارند، دعوا و شعار ندارد، صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل قانون اساسی هر چه مردم گفتند، به آن عمل کنیم، این ظرفیت قانون اساسی ماست و باید به ظرفیتهای قانون اساسیمان عمل کنیم.» این گفته ایشان نزد نیروهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب مناقشهانگیز شد و بحثهایی را به دنبال داشت.
اصل 59 قانون اساسی چه میگوید؟ این اصل میگوید: « در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد». قید «مسائل بسیار مهم» در اصل 59، نشان دهنده این مسئله است که قانونگذار مانع از آن شده تا روسای جمهور یا سایر مقامات ارشد کشور «مطالبات حزبی و دغدغههای جناحی » را با قید «فوریت یا استثنایی» تبدیل به مسئله اصلی کشور و منافع ملی را با مخاطره روبهرو کنند.
رفراندوم اگرچه میتواند تضمینگر مهمی برای اِعمال حاکمیت توسط مردم باشد و احساس مشارکت مردم را بهبود دهد اما باید توجه داشت که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همانند بسیاری از کشورها رجوع به همه پرسی، محدود به موارد استثنایی است و هر مسئلهای را نمیتوان در شمول اصل 59 قانون اساسی قرار داد.
آقای رئیس جمهور که یک حقوقدان با تجربه است لاجرم با این قیدها و موارد قانون اساسی آشنایی دارد. پس چه موضوع مهمی مدنظر ایشان است که خواستار برگزاری رفراندوم شده است؟ کدام دغدغه رئیس جمهور باعث شده است که در این روز مهم، یادآوری برگزاری رفراندوم شود و یک اصل قانون اساسی را شرح دهد؟
در همین سخنرانی، روحانی به نقد جدی نحوه برگزاری انتخاباتها و نحوه عملکرد شورای نگهبان می پردازد. شاید به جای نقد استفاده از واژۀ تخریب بهتر باشد.کدام انتخابات نتیجهاش بر وفق مراد روحانی و دوستانش نبوده است که مجبور هستند با تخریبهای خود، مشروعیت انتخابات و تصمیمات شورای نگهبان را زیر سوال ببرند؟
چهار انتخابات مهم کشور در سال های اخیر، شامل انتخاباتهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و مجلس خبرگان رهبری بوده است. آقای روحانی 5 سال است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. اصلاح طلبان و اعتدالیون مدعی پیروزی در انتخاباتهای مجلس سورای اسلامی و شورای شهر هم بوده اند. میماند مجلس خبرگان!
در نامه اخیر یکی از سران فتنه به رهبر معظم انقلاب، که چند روز قبل از سخنرانی روحانی در 22 بهمن منتشر شد، به شدت به مجلس خبرگان حمله میشود و اینطور القا میشود که این مجلس فرمایشی و دارای مشروعیت نیست. همچنین حواشی دیگری که در ماههای اخیر در مورد مجلس خبرگان درست کرده اند. آیا این حملات و ایجاد شبهات هماهنگ با برنامه قبلی صورت میگیرد؟
البته آقای رئیسجمهور در سخنرانی اخیر خود از مصادیق و عناوین مهمی که نیاز به مراجعه به آرای عمومی داشته باشد، یاد نکرد. آقای روحانی 5 سال است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. شورای نگهبان او را تایید کرده، مردم رای داده اند. او از چه بن بست سیاسیای سخن می گوید؟!
در داخل کشور اما این پیشنهاد با واکنشهای متفاوتی در بین چهرههای سیاسی همراه بود. اولین واکنشها انتقادی به ادعای روحانی درباره برگزاری همهپرسی، توسط فعالان سیاسی نزدیک به جریان اصولگرا انجام شد که فصل مشترک همه تحلیلها این طیف از طرح همهپرسی روحانی، "اقدامی سیاسی با هدف فرار از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت" بود.
اما اشخاص حامی و نزدیک به دولت طور دیگری با این پیشنهاد برخورد کردند. فصل مشترک اکثر این تحلیلها القای این است که روحانی نه برای سیاستهای جاری کشور بلکه برای یک موضوع فراتر، رفراندوم را مطرح کرده است.
عباس عبدی از چهرههای اصلاحطلب در اظهاراتی نسبت به طرح همهپرسی، از پیشنهاد روحانی حمایت و تاکید میکند که همه پرسی یک از روشهای اعمال قوه مقننه است و میتوان درباره موضوعات مهم کشور از آن استفاده کرد. همچنین نعمت احمدی، حقوقدان، در سرمقاله شرق نوشت: " ... لابد مسئله مهمی مدنظر چهره باتجربهای مانند دکتر روحانی است که به هر علت خواستار برگزاری رفراندوم شده است.یا اینکه رئیسجمهور در سالروز پیروزی انقلاب بهعنوان حقوقدان به شرح یکی از اصول قانون اساسی پرداخته است. اما کدام دغدغه، باعث شد در یک روز مهم، موضوع برگزاری رفراندوم مطرح شود؟ بر این باورم بعد از طرح موضوع رفراندوم بهوسیله رئیسجمهور وظیفه سنگینی برعهده رسانهها و فعالان سیاسی قرار گرفته است.دومین مقام عالی کشور لابد به بنبستهایی در برخی امور و مسائل مبتلابه رسیده که بعد ازچند سال مسئله رفراندوم را دوباره مطرح کرده است..."
سعید حجاریان از دیگر چهرههای شاخص جریان اصلاحات طی یادداشتی که در اختیار جماران قرار داد، نوشت:" ... وانگهی، در بند هشتم اصل یکصد و دهم قانون اساسی آمده است: «حل معضلات نظام که از طرق عادی [مجمع تشخیص مصلحت نظام] قابل حل نیست، بر عهده رهبری است» لذا باید این پرسش را مطرح کرد که اساساً اصل پنجاه و نهم قانون اساسی به چهکار آقای روحانی میآید؟ ... ."
از مجموع مواضع و پیشنهادهای اینطور بر می آید که رئیس جمهور و حامیانش به دنبال القای این موضوع به مردم هستند که در تصمیمات مهم آینده کشور که به اختلاف نظر کشیده میشود باید خلاف ساختار تصمیم گیری در قانون اساسی، و بی اعتباری مرجع تصمیم گیری مرتبط، آن تصمیم را به رفراندم بکشیم.
آقای روحانی باید از تاریخ درس بگیرد و اشتباهات گذشتگان را دوباره مرتکب نشود. اولین بار که در انقلاب سخن از «بن بست» و «رفراندوم» به میان آمد، توسط رئیس جمهور نگون بخت یعنی بنی صدر بود. منافقین دور او را گرفتند و با القای شبهات، او را به کژراههای بردند که الان در پاریس دست حسرت به هم می ساید او به پاریس رفت تا دفاع از لیبرالیسم و ارزشهای منحط غربی را ترویج کند.
منافقین هم به بغداد رفتند تا صدام را در کشتار ملت ایران یاری رسانند. مقوله رفراندوم را از طریق کشتار مردم پی گرفتند. میلیونها ایرانی در سراسر کشور روز 22 بهمن به خیابانها آمدند. با این امت عظیم آیا بن بستی باقی میماند تا از رفراندوم سخن به میان آید؟
منبع: فارس
∎
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
« اخیراً آقای رئیسجمهور با طرح مسأله همهپرسی گفت: «اصل 59 قانون اساسی میگوید در برخی موارد قانونگذاری و اعمال قوه مقننه در مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مراجعه به آرای مستقیم مردم است. اگر در دو مسأله اختلاف نظر داریم، جناحها اختلاف دارند، دعوا و شعار ندارد، صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل قانون اساسی هر چه مردم گفتند، به آن عمل کنیم، این ظرفیت قانون اساسی ماست و باید به ظرفیتهای قانون اساسیمان عمل کنیم.» این گفته ایشان نزد نیروهای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب مناقشهانگیز شد و بحثهایی را به دنبال داشت.
اصل 59 قانون اساسی چه میگوید؟ این اصل میگوید: « در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد». قید «مسائل بسیار مهم» در اصل 59، نشان دهنده این مسئله است که قانونگذار مانع از آن شده تا روسای جمهور یا سایر مقامات ارشد کشور «مطالبات حزبی و دغدغههای جناحی » را با قید «فوریت یا استثنایی» تبدیل به مسئله اصلی کشور و منافع ملی را با مخاطره روبهرو کنند.
رفراندوم اگرچه میتواند تضمینگر مهمی برای اِعمال حاکمیت توسط مردم باشد و احساس مشارکت مردم را بهبود دهد اما باید توجه داشت که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همانند بسیاری از کشورها رجوع به همه پرسی، محدود به موارد استثنایی است و هر مسئلهای را نمیتوان در شمول اصل 59 قانون اساسی قرار داد.
آقای رئیس جمهور که یک حقوقدان با تجربه است لاجرم با این قیدها و موارد قانون اساسی آشنایی دارد. پس چه موضوع مهمی مدنظر ایشان است که خواستار برگزاری رفراندوم شده است؟ کدام دغدغه رئیس جمهور باعث شده است که در این روز مهم، یادآوری برگزاری رفراندوم شود و یک اصل قانون اساسی را شرح دهد؟
در همین سخنرانی، روحانی به نقد جدی نحوه برگزاری انتخاباتها و نحوه عملکرد شورای نگهبان می پردازد. شاید به جای نقد استفاده از واژۀ تخریب بهتر باشد.کدام انتخابات نتیجهاش بر وفق مراد روحانی و دوستانش نبوده است که مجبور هستند با تخریبهای خود، مشروعیت انتخابات و تصمیمات شورای نگهبان را زیر سوال ببرند؟
چهار انتخابات مهم کشور در سال های اخیر، شامل انتخاباتهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و مجلس خبرگان رهبری بوده است. آقای روحانی 5 سال است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. اصلاح طلبان و اعتدالیون مدعی پیروزی در انتخاباتهای مجلس سورای اسلامی و شورای شهر هم بوده اند. میماند مجلس خبرگان!
در نامه اخیر یکی از سران فتنه به رهبر معظم انقلاب، که چند روز قبل از سخنرانی روحانی در 22 بهمن منتشر شد، به شدت به مجلس خبرگان حمله میشود و اینطور القا میشود که این مجلس فرمایشی و دارای مشروعیت نیست. همچنین حواشی دیگری که در ماههای اخیر در مورد مجلس خبرگان درست کرده اند. آیا این حملات و ایجاد شبهات هماهنگ با برنامه قبلی صورت میگیرد؟
البته آقای رئیسجمهور در سخنرانی اخیر خود از مصادیق و عناوین مهمی که نیاز به مراجعه به آرای عمومی داشته باشد، یاد نکرد. آقای روحانی 5 سال است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. شورای نگهبان او را تایید کرده، مردم رای داده اند. او از چه بن بست سیاسیای سخن می گوید؟!
در داخل کشور اما این پیشنهاد با واکنشهای متفاوتی در بین چهرههای سیاسی همراه بود. اولین واکنشها انتقادی به ادعای روحانی درباره برگزاری همهپرسی، توسط فعالان سیاسی نزدیک به جریان اصولگرا انجام شد که فصل مشترک همه تحلیلها این طیف از طرح همهپرسی روحانی، "اقدامی سیاسی با هدف فرار از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی دولت" بود.
اما اشخاص حامی و نزدیک به دولت طور دیگری با این پیشنهاد برخورد کردند. فصل مشترک اکثر این تحلیلها القای این است که روحانی نه برای سیاستهای جاری کشور بلکه برای یک موضوع فراتر، رفراندوم را مطرح کرده است.
عباس عبدی از چهرههای اصلاحطلب در اظهاراتی نسبت به طرح همهپرسی، از پیشنهاد روحانی حمایت و تاکید میکند که همه پرسی یک از روشهای اعمال قوه مقننه است و میتوان درباره موضوعات مهم کشور از آن استفاده کرد. همچنین نعمت احمدی، حقوقدان، در سرمقاله شرق نوشت: " ... لابد مسئله مهمی مدنظر چهره باتجربهای مانند دکتر روحانی است که به هر علت خواستار برگزاری رفراندوم شده است.یا اینکه رئیسجمهور در سالروز پیروزی انقلاب بهعنوان حقوقدان به شرح یکی از اصول قانون اساسی پرداخته است. اما کدام دغدغه، باعث شد در یک روز مهم، موضوع برگزاری رفراندوم مطرح شود؟ بر این باورم بعد از طرح موضوع رفراندوم بهوسیله رئیسجمهور وظیفه سنگینی برعهده رسانهها و فعالان سیاسی قرار گرفته است.دومین مقام عالی کشور لابد به بنبستهایی در برخی امور و مسائل مبتلابه رسیده که بعد ازچند سال مسئله رفراندوم را دوباره مطرح کرده است..."
سعید حجاریان از دیگر چهرههای شاخص جریان اصلاحات طی یادداشتی که در اختیار جماران قرار داد، نوشت:" ... وانگهی، در بند هشتم اصل یکصد و دهم قانون اساسی آمده است: «حل معضلات نظام که از طرق عادی [مجمع تشخیص مصلحت نظام] قابل حل نیست، بر عهده رهبری است» لذا باید این پرسش را مطرح کرد که اساساً اصل پنجاه و نهم قانون اساسی به چهکار آقای روحانی میآید؟ ... ."
از مجموع مواضع و پیشنهادهای اینطور بر می آید که رئیس جمهور و حامیانش به دنبال القای این موضوع به مردم هستند که در تصمیمات مهم آینده کشور که به اختلاف نظر کشیده میشود باید خلاف ساختار تصمیم گیری در قانون اساسی، و بی اعتباری مرجع تصمیم گیری مرتبط، آن تصمیم را به رفراندم بکشیم.
آقای روحانی باید از تاریخ درس بگیرد و اشتباهات گذشتگان را دوباره مرتکب نشود. اولین بار که در انقلاب سخن از «بن بست» و «رفراندوم» به میان آمد، توسط رئیس جمهور نگون بخت یعنی بنی صدر بود. منافقین دور او را گرفتند و با القای شبهات، او را به کژراههای بردند که الان در پاریس دست حسرت به هم می ساید او به پاریس رفت تا دفاع از لیبرالیسم و ارزشهای منحط غربی را ترویج کند.
منافقین هم به بغداد رفتند تا صدام را در کشتار ملت ایران یاری رسانند. مقوله رفراندوم را از طریق کشتار مردم پی گرفتند. میلیونها ایرانی در سراسر کشور روز 22 بهمن به خیابانها آمدند. با این امت عظیم آیا بن بستی باقی میماند تا از رفراندوم سخن به میان آید؟
منبع: فارس
نظر شما