به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بلاغ، پس از شورش اخیر دراویش قطبی، بابا قطبی، پدر قطب کنونی و قطب اسبق به دیدار قطب آمده و به وی چنین گفت:
بابا قطبی: هووووووو.....هووووو....هو هو
قطب: کیه؟ سردته یا سوختی که هو هو میکنی؟ بذار بخوابم نصف شبی، و گرنه طول و عرضت رو یکی میکنم، دایره.
بابا قطبی: نوری... نوری پاشو... .
قطب: اِواااا... شیطون بلا... تو کی هستی... بیا بیرون ببینمت، فرشتهای؟؟ کدومشونی؟ نازل شدی؟؟
بابا قطبی: هووو بکش نوری، منم بابا قطبی، فکر کردی کیه؟
قطب: بابایی، سلام... من چش و چالم درست نمیبینه، فکر کردم از اون خانمهای خوب هستن، از همون فقرا، اومدن پرستاری مو بکنن.
بابا قطبی: خموش باش، هو بکش، اجداد قطبیمون از دستت کفری هستن.
قطب: هووو بابایی هوووو.... چرا؟؟ آخه... هوووو
بابا قطبی: این فقرا کیا بودن که انداختیشون به جون مردم؟ هووووو بکش...هووووو .
قطب: هوووو...هووووو... بابایی من ازشون اعلام برائت کردم، یکیشون ثلاث بود داداش رباع، راننده بیابونه، الان چیکارش کنم، اعدامش کنم میگی؟ هووووو .... بابایی از روزی که رفتی ما وضعمون خراب شد، خیلی فقیر شدیم، دیگه زیاد هووو نمی کشن، اعتقاداتشون رو از دست دادن.
بابا قطبی: خاک بر سر ما! هوو نمیکشن؟؟ واسه چی؟
قطب: نفس ندارن آخه، پای بساط که میشینن هودونشون خراب میشه.
بابا قطبی: تبر زین چی؟ تبرو که دارن؟هوووو.
قطب: دیگه اینقدر بیاعتقاد نشدن بابایی، هرجا دعوا بشه یه هووو میکشن تبرها رو درمیارن، من خیلی رو اعتقاداتشون کار کردم، الان شلنگ میخو بمبهای دستساز و بمب اتم مد شده ولی من تاکید کردم فقط تبر زین!
بابا قطبی: هوووو بکش... هوووو... آفرین بابایی، آفرین...هوووو
قطب: هووووو...هوووو... بابایی یادم میره... عه بابایی چرا خیسی؟ مگه روح هم خیس میشه؟ سردته که هووو هووو میکنی تو این زمستونی؟؟
بابا قطبی: پسرم... تا حالا اینجا نیومده بودم، یه حوض بزرگ بود افتادم توش، خیس شدم، عجب جایی داری، خیلی فقیری، هوووو... احسنت... .
قطب: بابایی اون حوض نبود، استخر بود، آره بابایی فقط تو می فهمی من چقدر فقیرم، همه می گن من وضعم خوبه.
بابا قطبی: بقیه هم انقدر فقیرن؟ هوووو... هووووو.
قطب: نه بابایی من خیلی فقیرم، اونها یه کم وضعشون بهتره، یکی دوتاشون شرکت بزرگ دارن، یکیشون وزیر شده، یکیشون وکیل شده... یکیشون هم شده ثلاث افتاده به جون مردم، یکیشونم ماشین میدزده، همه چی توشون پیدا میشه.
بابا قطبی: هووو بکش.... هوووو ... آفرین... دزد؟؟.... ای هوووو.... فقیر مگه دزد میشه؟؟ مگه تو قطبشون نیستی؟ زمون ما درویش دزد نبود.
قطب: بابایی وضع جامعه عوض شده، اینا دیگه قطب نُما ندارن، هووو نمی کشن، بیاعتقاد شدن رفتن...هووووو... اما لیلا حاتمی خیلی معتقده، زبانش افتضاحه ولی معتقده بابایی.
بابا قطبی: پسرم من دیگه میرم... تو هم هووو بکش هووو، به اون خانومهای فقیر هم سلام برسون، به لیلا هم بگو حتماً هوووو بکشه، واسه زبانش خوبه.
قطب: باشه بهش میگم ....هووووووو. عه رفتی بابایی... هوو هوو... آخیششش.
انتهای پیام/
نظر شما