کنفرانس مونیخ هر سال در ماه فوریه، در هتل بایریشرهوف مونیخ برگزار می شود. کنفرانسی که با حضور سران عالی رتبه کشورها و از طریق بخش خصوصی و با حمایت های مالی وزارت دفاع آلمان و شرکت های ساخت تسلیحات نظامی انجام می شود. در این کنفرانس تصمیم عملی اتخاذ نمی شود اما به جهت فرصت رایزنی و مذاکرات بین سران کشورها و فضای رسانه ای حاکم بر آن، هر ساله اهمیت خاصی پیدا می کند.

کنفرانس فوریه ۲۰۱۸، به لحاظ شفاف سازی سناریوی اسرائیلی_آمریکایی در قبال جهان اسلام و تثبیت گفتمان مقاومت حائز اهمیت خاصی بود.

چرا که در این کنفرانس بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر اسرائیل) و عادل الجبیر (وزیر امور خارجه عربستان) به واقع با سیاه نمایی و ایران هراسی خود ثابت نمودند که یک روح هستند در دو جسم. سران سعودی مع الاسف در دام توطئه و سناریوی آمریکایی_اسرائیلی مبنی بر تقابل و تنش اسلام شیعی در برابر اسلام سنی افتاده اند. عربستان بدون در نظر گرفتن تبعات برخورد مستقیم و تقابل با ایران و تنها جهت کسب مشروعیت اقدامات خود در یمن و سوریه و انتقام جویی شکست های اخیر در منطقه، بعنوان بازیگری موثر در صفحه شطرنج آمریکایی_اسرائیلی بازی می نماید.

در مونیخ ابتدا نتانیاهو در سخنرانی خود با اتهاماتی تکراری و از جنس اتهامات نیکی هیلی نماینده آمریکا در شورای امنیت (ایران هراسی تجسمی) اقدام به شانتاژ فعالیت و حضور مستشاری ایران در سوریه کرد و حزب الله را گروه تروریستی قلمداد کرد و در پایان تهدیداتی بی اساس نسبت به ایران را مطرح کرد.

نتانیاهو از فرصت بوجود آمده در این کنفرانس برای اعوجاج فکری جامعه جهانی از مسئله فلسطین و جنایات اخیر خود در غزه بهره برد، از طرفی فرض سناریوی ایجاد تقابل اسلام سنی در برابر اسلام شیعی را با تلاش جهت هم گرایی اعراب با اسرائیل اثبات نمود.

نتانیاهو در بخشی از سخنرانی خود در مونیخ با اشاره به خطرات بازیگری و نفوذ ایران در منطقه، پیش بینی کرد با ادامه این روند ائتلافی علیه ایران با مشارکت اعراب و اسرائیل شکل بگیرد.

سپس عادل الجبیر، همین اتهامات واهی در مورد ایران را تکرار کرد و بطور ناشیانه ای همه مشکلات منطقه جنوب غرب آسیا را از جانب ایران و به بعد از انقلاب اسلامی ایران مرتبط دانست. جبیر در بخشی از اظهارات خود جهت جلب توجه حاضران هتل بایریشرهوف اتهاماتی را پیرامون موضوع کنفرانس، تهدیدات سایبری ایران عنوان کرد و جمهوری اسلامی ایران را کشوری خطرناک در زمینه حملات سایبری قلمداد کرد.

به نظر می رسد، آمریکا با توجه به رقابت خود با چین و روسیه و از طرفی برای تاخیر و ایجاد چالش در پروسه انتقال قدرت، بدنبال کاهش نفوذ و بازیگری در منطقه جنوب غرب آسیا و بالتبع افزایش توان و نفوذ موثر در منطقه آسیا پاسیفیک و شرق آسیا خواهد بود.

سناریوی آمریکا برای منطقه جنوب غرب آسیا در این برهه زمانی تنش زایی و واگرایی در بین کشورهای منطقه از طریق ایران هراسی و حمایت از سران سعودی جهت تقویت ائتلاف عربی و ضد ایرانی است. با این حال به زعم نگارنده، وزیر امور خارجه کشور جناب آقای دکتر ظریف با اظهارات خود در کنفرانس مونیخ نشان داد تا از توطئه آمریکایی_اسرائیلی در منطقه به خوبی مطلع است و جمهوری اسلامی راهبرد صحیح مبنی بر عدم اتخاذ رویکرد تقابلی و تخاصمی نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس را اتخاذ کرده است.

نهایتا آنچه مسلم است، قطعیت سناریوی تقابل از جانب اسرائیل و عربستان سعودی نسبت به ایران میباشد، از طرفی جمهوری اسلامی باید بیش از پیش کشورهای منطقه را نسبت به خطرات و آسیب های احتمالی رویکرد تخاصمی در منطقه آگاه ساخته و بسمت تنش زدایی و همکاری های  منطقه ای در قالب رویکرد همگرایی و ابتدا به ساکن تامین منافع اقتصادی مشترک بازیگران پیش رود.

عربستان سعودی در کنفرانس مونیخ نشان داد در دام توطئه آمریکایی_اسرائیلی افتاده و در صورت عدم اتخاذ رویکردی صحیح از جانب ایران، تقابل و جنگ مستقیم با ایران را در راهبرد آینده خود دارد،از طرف دیگر خوشبختانه ترکیه نسبت به کنفرانس ۲۰۱۷ دیدگاه و رویکرد معقولانه تری را در کنفرانس ۲۰۱۸ در دستور کار داشت. تعدیل ترکیه اگر با هوشیاری ایران همراه شود تا حد زیادی میتواند سد راه اساسی و مانع اجرایی سناریوی مذکور باشد.

امید است کشورهای منطقه با رسیدن به فهم مشترک نسبت به درد مشترک، هر چه سریعتر روند همگرایی را در پیش گیرند و برای دستیابی به این مهم، ایجاد منافع مشترک اقتصادی و کاربرد نظریه هم تکمیلی مثمرثمر خواهد بود.