حجتالاسلام والمسلمین علی مراد کیانی، مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری ببنالمللی قرآن(ایکنا) از همدان اظهار کرد: حضرت زینب کبری(س) در روز پنجم جمادی الاول، سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه به دنیا آمد.
وی افزود: هنگام تولد ایشان، پیامبر اکرم(ص) در سفر بودند لذا حضرت فاطمه(س) از حضرت علی (ع)درخواست نمود تا نامی برای فرزندشان انتخاب کند، حضرت فرمود «من از پیامبر(ص) سبقت نمیگیرم، صبر میکنیم تا پیامبر از سفر بازگردد.»
حجتالاسلام کیانی اضافه کرد: وقتی پیامبر(ص) از سفر برگشت و خبر تولد نوزاد حضرت زهرا(س) را شنید فرمود «فرزندان فاطمه فرزندان من اند اما خداوند دربارهٔ آنان تصمیم میگیرد» پس از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام میرساند و میفرماید «نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشتهام.»
این مدرس دانشگاه ادامه داد: ایشان پس از آن که به سن ازدواج رسید، با پسر عموی خود عبدالله پسر جعفر طیار که ۵ سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد که ثمره آن تولد چهار پسر به نامهای، علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر بود، عون و محمد در واقعه کربلا در رکاب سید الشهداء به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه عقیله بنی هاشم(خردمند بنی هاشم)، عقیله الطالبین، صدیقه صغری، عقیله النساء، قهرمان کربلا و عابده آل علی از جمله القاب حضرت زینب(س) است، گفت: طبق کلامی از امام سجاد(ع) که فرمودند « اى زينب تو، بحمداللّه، عالمى هستى كه نزد كسى تعليم نديدى و دانايى هستى كه نزد كسى نياموختى» عالمه،فهمیده و دانا از مهمترین القاب این شیرزن کربلاست.
حجتالاسلام کیانی ابراز کرد: زینب کبری از دوران کودکی تحت تربیت پدر و مادرى معصوم چون حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(س) و جدش رسول الله(ص) قرار گرفت و با استعداد ذاتى که از آن بهرهمند بود از مدینه العلم نبی بهره جست و به مراتب عالى ازفضائل و کمالات انسانى دست یافت چنانچه در دوران کودکی روزی امام به دخترش زینب فرمود بگو «یک». گفت: یک.
فرمود: بگو «دو» زینب ساکت ماند. فرمود: نور دیده من! بگو دو.
ناگهان زینب زبان گشود و عرض کرد: پدر جان! زبانی که به گفتنِ یک گردش کرد، چگونه میتواند «دو» بگوید؟! امام که میدانست مراد فرزندش اذعان به توحید و یگانگی خدا است، او را به سینه چسبانید و بوسید.
حضور زنان کوفه و مدینه در کلاس درس تفسیر حضرت زینب(س)
این فعال فرهنگی عنوان کرد: وی که از نظر دانش و علم به مقام بالایی رسیده بود بسیاری از زنان کوفه و مدینه نزد ایشان میآمدند و از درس تفسیر او بهره میبردند، چنانچه گروهی از مردان کوفه نزد امیرالمومنین(ع) آمده و از او در خواست کردند تا به دخترش زینب بگوید برای زنان آنها درس تفسیر قرآن برپا نماید.
وی ادامه داد: البته دانش او برگرفته از مدرسه و مکتب نبود، بلکه چنان که امام سجاد(ع) در مسجد کوفه بعد از ایراد خطبه معروف حضرت زینب فرمودند، او دانشمندی الهی است و خداوند چشمههای زلال معرفت را بر قلب مبارکش جاری ساخته است، زینب(س) از نظر علمی به منبعی همچون پیامبر(ص) و ائمه اطهار وصل و از منظری میتوان گفت که او متصل به کلام وحی بود.
حجتالاسلام کیانی بیان کرد: فضه خادمه حضرت زهرا(س) که حافظ قرآن بود و یک عمر با آیات قرآن صحبت میکرد یکی از شاگردان مکتب زینب کبری و حضرت زهرای(س) بود، به نظر بنده اگر خداوند از بین زنان پیامبرانی مبعوث میکرد زینب(س) شایستگی مقام نبوت را داشت اما آنچه در زندگی آن بانوی بزرگ اسلام ماندگار شد حضور حماسی او در واقعه خونین کربلا بود.
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه، نقش تربیتی حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا برای ابد در تاریخ ماندگار شد اظهار کرد: زینب کبری از آغاز حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از مکه به کربلا همراه حضرت سیدالشهدا بود و در این مسیر هر لحظه مسئولیت او سنگینتر میشد چنانچه امام سجاد میفرماید «شبى كه فرداى آن، پدرم شهيد شد، عمّه ام زينب از من پرستارى مى كرد».
وی گفت: او چون کوهی استوار و محکم در برابر سختیها و مصائب صبر کرد و برای جلب رضای الهی برادران ، فرزندان و بستگان نزدیک خود را تقدیم پرودگار نمود، زینب(س) در مناجات خود با پروردگار فرمود «خدایا این قربانی را از ما بپذیر»، او در راه خدا حسین و یارانش را قربانی کرد و زمانی که حضرت سید الشهدا در گودال قتلگاه به دست دشمنان دین خدا به شهادت رسیدند رسالت بزرگ احیاگری نهضت عاشورا بر دوش او و امام سجاد افتاد.
حجتالاسلام کیانی ادامه داد: سرپرستی زنان و کودکان و پرستاری از امام سجاد که در آن واقعه بیمار بود کار بسیار بزرگ و مشقت باری بود، اما مهمتر از آن، رسالت سنگین او در احیاء اسلام وخون سیدالشهدا و یارانش بود که با خطابههای سنگین زینبی در کوفه و شام پایههای حکومت اموی را ویران کرد.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: آن روز که زینب کبری(س) با عنوان اسیر وارد کوفه شد، لشگریان بنی امیه غرق در سرور و شادی و مردم کوفه به تماشای اسراء آمدند، سخنان کوبنده زینب(س) که انگار از زبان علی(ع) جاری بود، مردم کوفه را مورد خطاب قرار داد «سـپـاس بر خـداونـد مـتـعـال و درود بـر مـحـمـد صـلّى اللّه عـليـه و آله رسـول خـدا و آل او پاكان و اخيار».
ای کاش همیشه اشکتان جاری باشد...
وی افزود: حضرت زینب(س) ادامه دادند «اى مردم كوفه! اى مردم نيرنگ باز و فريبكار! اى بـىوفـايـان پـيـمـان شـكـن! آيـا بـر ما اشك ريخته، گريه مىكنيد؟ آيا بر ما افـسـوس مـى خـوريد؟! اى كاش! هميشه اشكتان جارى باشد و ناله شما آرام نگيرد، زيرا چـشـمـان مـا گـريـان و جـان مـا شـراره انـگـيـز اسـت، شـمـا مـثـل آن زنـى مـىمـانـيد كه رشته خويش را خوب مىتابد و پس از آن، هرچه بافته به ناگاه بازگشايد!»
حجتالاسلام کیانی خطبه حضرت را ادامه داد: «شما نيز با مكر و حيله و نيرنگ، ابتدا رشته خود را محكم بسته و پس از آن بـاز گـشـوديد، در بين شما غير از دروغ و خودستايى و فساد و دشمنى چيز ديگرى وجـود نـدارد، شـمـا مـثـل كنيزان، تملق مىگوييد و مانند دشمنان، نيرنگ مى ورزيد. شما درست گياهى را مىمانيد كه در مزبلهاى روييده يا نقرهاى كه زينت قبور شده است.»
این فعال فرهنگی ادامه داد: «بـه راسـتـى كـه تـوشه بدى جهت جهان ديگر خويش اندوخته ايد، زيرا خداى را به خشم آورده و عـذاب جـاويـد را براى خويش آماده كرديد. آيا پس از آنكه ما را كشتيد، به حالمان گريه مى كنيد؟! به خدا قسم! كه به گريه كردن سزاواريد، فراوان گريه كنيد و اندك بخنديد؛ زيرا شـمـا لكـه نـنـگ ابـدى را بـر دامـن خـود آلوده كـرديد كه به هيچ آبى هرگز پاك نشود.»
وی افزود: «چـگـونـه كـشـتـن جـگـرگـوشـه خـاتـم پـيـامـبـران و مـعـدن رسـالت و سـيـد جـوانـان اهـل بـهـشـت، مـلجـاء و پـنـاهـگـاه نـيـكـوكـارانـتـان را تـلافـى خـواهـيـد كـرد؟! در هـرحـال و هـر حـادثـهاى بـه او پـناه مىبرديد و سنّت شما را جارى مىساخت، در موقع احـتـجـاج بـا دشـمـنـان، هـادى شـمـا بـود، در هـنـگـام نـاراحـتـى، بـدو متوسل مى شديد و او بزرگ و گوينده شما بود و احكام شريعت را از وى آموختيد.
حجتالاسلام کیانی ادامه داد: «اى مردم! بد گناهى را مرتكب شديد و براى روز قيامت خويش بد اندوختهاى ذخيره كرديد. هلاكت و مـرگ از آن شـما باد! كوشش شما ديگر فايدهاى نخواهد داشت، دستهاى شما بريده باد! كـه زيـان و ضـرر بـراى خـويـش بـه بار آورديد، به خسران دنيا و آخرت دچار شديد و مستحق عذاب الهى گرديديد و خوارى و فقر بر شما غلبه كرد.
این فعال سیاسی یادآور شد: واى بـر شـمـا اى مـردم كوفه! آيا مىدانيد كه از پيامبر خدا چه جگرى را شكافتيد و چه خـونـى را از او بـه زمـيـن ريـخـتـيـد؟! و چه پيمانى را شكستيد؟! و چه حرمتى از پيامبر را نـاديـده گـرفـتـيـد؟! و چـگـونـه پرده نشينان عصمت را بى پرده، بيرون افكنديد و به اسارت كشيديد؟! اى مـردم ! بيدادى بزرگ و كارى بى نهايت قبيح انجام داديد.»
وی اضافه کرد: «نزديك است از كار زشت شما آسـمـانهـا شـكافته شوند و زمين از هم پاره شود و كوهها فرو ريزند رسوايى و زشتى كـار شـنـيـع شـمـا، آسـمـان و زمـيـن را فـرا گـرفـت، آيا تعجب مىكنيد كه از آسمان خون بـاريـدن گـرفت، ولى بدانيد كه عذاب آخرتتان سخت خواركنندهتر و رسـوا كـنندهتر خواهد بود و كسى شما را كمك نخواهد كرد و اين مهلتى كه خدا به شما داده، هـرگـز عـذاب شـمـا را تـخـفـيـف نـخـواهـد داد، زيـرا خـداونـد عـزّوجـل ، هيچگاه در كيفر گناهكاران شتاب نخواهد كرد و بيم ندارد كه هنگام انتقام بگذرد؛ بدانيد كه پروردگار شما در كمين و به انتظار گناهكاران است ...».
حجتالاسلام کیانی اظهار کرد: آری سخنان زینب(س) در کوفه سرور و شادی مردم آن دیار را به عزا تبدیل و کوس رسوایی آنان را به صدا در آورد و همه را از خواب غفلت بيدار نمود، چيزى نمانده بود كه انقلابى عظيم درکوفه به وجود آيد، اما از سر ترس اسـرا را وارد دارالخلافه كردند.
ادامه دارد...
نظر شما