شناسهٔ خبر: 23650112 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شیرازه | لینک خبر

نقد آیت‌الله کلانتری نسبت به سخنان رئیس‌جمهور:

چگونه رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار می دهید؟!

صاحب‌خبر -
چگونه رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار می دهید؟!به گزارش شیرازه ، متن نامه آیت‌الله علی‌اکبر کلانتری درباره نقد معصومین(ع) به حسن روحانی به شرح زیر است:

باسمه‌تعالی

رئیس‌جمهور محترم حجت‌الاسلام جناب آقای روحانی

سلام‌علیکم

بنده فارغ از همۀ تائید و تکذیب‌ها و صرفاً با استماع دقیق فایل صوتی حضرت‌عالی در جمع مسئولان اقتصاد و دارایی در تاریخ 19 دی‌ماه 96، متوجه شدم ابراز داشته‌اید: وقتی امام دوازدهم ظهور کرد، آن‌وقت هم می‌شود نقد کرد، پیغمبر هم اجازۀ نقد می‌داد، دیگر بالاتر از پیغمبر که نداریم

هرچند این سخنِ دوپهلو، شبهه برانگیز و ابهام‌زا است و زیبنده نیست از مسئولان ارشد نظام آن‌هم در کسوت روحانیت صادر شود ولی به‌هرحال تا حدودی قابل توجیه است مثل‌اینکه بگوییم منظور، نقد کارگزاران و مدیران اجرایی آن زمان است. ولی در ادامه، سخنی دارید که نه‌تنها قابل توجیه و تفسیر نیست بلکه، با مسلمات اعتقادی شیعه که در جای خود مبرهن و مدلل شده است در تضاد است. می‌فرمایید:

«وقتی پیغمبر یک صحبتی می‌کرد، طرف بلند می‌شد روبروی پیغمبر می‌گفت: أ من الله ام منک؟ این حرفی که می‌زنی حرف خودته یا خدا وحی کرده؟ اگر می‌گفت من الله، خدا وحی کرده می‌گفت خوب، اگر می‌گفت منّی از طرف منه، انتقاد می‌کرد و می‌گفت من قبول ندارم»

اولاً این نحوۀ برخورد با پیامبر (ص) و عکس‌العمل آن حضرت، در کدام منبع حدیثی معتبر ما نقل‌شده؟

و ثانیاً در آن زمان، مبانی اعتقادی و جایگاه پیامبر گرامی اسلام (ص) برای بسیاری معلوم نبود و آن حضرت و حتی معصومان پس از ایشان، با جاهلانی سروکار داشتند که نه‌تنها ایشان را نقد، بلکه مورد اهانت قرار می‌دادند و حضرات معصوم علیهم‌السلام نیز با جهالت آنان، با گذشت و سعۀ صدر برخورد می‌کردند. چطور می‌توان رفتارهای جاهلانه برخی تازه‌مسلمان را مبنای استدلال قرار داد؟!

و ثالثاً از مسلمات شیعه است که پیامبر گرامی اسلام (ص) در همۀ دوران حیات و در تمامی اقوال و افعال، از هرگونه گناه و خطا، مصون و معصوم است و بر همین اساس، مرحوم طبرسی، با استناد به آیۀ شریفۀ و ما ینطق عن الهوی، مخالفت با پیامبران را موجب کفر می‌داند.(مجمع‌البیان، ج 7، ص 103)

چطور پیامبر (ص) قابل نقد است و حال‌آنکه بر اساس آیۀ شریفۀ اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم (نساء/59) اطاعت مطلق از آن حضرت واجب است، چگونه وجوب اطاعت مطلق با قابلیت نقد و مخالفت، قابل‌جمع است؟

و چگونه قابلیت نقد که لازمۀ آن جواز مخالفت است با مضمون صریح آیه 65 سورۀ نساء سازگار است که می‌فرماید: «به پروردگارت سوگند! ایمان نیاورده‌اند مگر اینکه در اختلافی که دارند، تو را داور قرار دهند و آنگاه در دلشان، از حکمی که کرده‌ای، ناراحتی و ملالی نیابند و بی‌چون‌وچرا تسلیم شوند.»

بر فرض که تفکیک حضرت‌عالی در خصوص پیامبر اکرم (ص) نسبت به مطالب وحیانی و غیر وحیانی، صحیح باشد، در مورد امامان اهل‌بیت (ع) و نیز حضرت صدیقۀ طاهره (س) چه می‌گویید که دریافت‌کنندۀ وحی نبوده‌اند بااین‌حال، وجوب اطاعت مطلق از آنان و حرمت مخالفت با ایشان در هر شکل و صورت از باورهای قطعی شیعه است؟ چگونه این واقعیت مسلّم، با جواز نقد ایشان سازگار است؟ چنان چه سخن و فعل این انوار مقدسه، پذیرای نقد باشد، تفاوت آنان با مجتهدان جائز الخطاء چه خواهد بود؟

 با آرزوی توفیقات الهی

علی‌اکبر کلانتری نماینده فارس در مجلس خبرگان رهبری


نظر شما