چکیده
بررسی رابطه ی بین پسانداز و سرمایه گذاری یکی از موضوعات اساسی در اقتصاد کلان است. این مهم پس از مطالعه ی فلدشتاین و هوریوکا (1980) توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. براساس معمای فلدشتاین – هوریوکا، در کشورهایی با تحرک بینالمللی اندک سرمایه، بین نرخ سرمایهگذاری و نرخ پسانداز داخلی ارتباطی مثبت و ضعیف برقرار است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی اثر غیرخطی پسانداز بر سرمایهگذاری در ایران میپردازد. برای این منظور، از رهیافت چرخشی مارکوف در سه بازهی زمانی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین طی 1391:4 – 1347:2 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در بازهی زمانی اول، ضریب پسانداز - فارغ از وضعیت سرمایه گذاری- مقدار کمی داشته و معمای فلدشتاین – هوریوکا صادق است. در بازه های زمانی دوم و سوم، اثرگذاری پسانداز از ثبات برخوردار نبوده و شدیداً به وضعیت سرمایهگذاری بستگی دارد؛ ضریب پسانداز هنگامی که سرمایهگذاری در فاز رکود باشد کمتر از 0/5 برآورد شده است، با بهبود وضعیت سرمایهگذاری و خروج از رکود، ضریب مذکور بیشتر از0/5 خواهد شد. در مجموع، با در نظر گرفتن نقد لوکاس مبنی بر تغییر انتظارات عاملان اقتصادی، نمی توان معمای فلدشتاین – هوریوکا را برای اقتصاد ایران مورد تأیید قرار داد.
کلیدواژه ها: پسانداز؛ سرمایهگذاری؛ معمای فلدشتاین – هوریوکا؛ الگوی چرخشی مارکوف
نویسندگان:
محمدعلی احسانی: دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه مازندران
صالح طاهری بازخانه: دانشجوی دکتری علوم اقتصادی - اقتصاد پولی دانشگاه مازندران
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران - دوره 6، شماره 24، زمستان 1396 .
∎
نظر شما