هشت سال دفاع مقدس یکی از درخشان ترین عرصه های دفاع محسوب می شود؛ هنگامه ای که ملت ایران در اتحادی بی نظیر و یکپارچه به مصاف با دشمن متجاوز رفتند و برای حفظ و پاسداری از خاک وطن، سراسر عشق، ایثار و شجاعت شدند، پس از پایان جنگ نیز مجاهدانی از تبار شهیدان برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) در قامت مدافعان حرم در جنگ با اندیشه های افراطی و تکفیری، جامه برازنده شهادت را بر تن کردند و تحسین جهانیان را برانگیختند. بنابراین روزنامه های مختلف به منظور ارج نهادن به این ارزش ها و برجسته سازی تلاش های این ایثارگران با انتشار گزارش ها و مطالبی در محورهای گوناگون به این مهم پرداختند.
** شهادت؛ قاموس ایثار و پایداری
با گذشت سال ها از پایان جنگ تحمیلی، بسیاری از خاطره های جنگ همچنان ناگفته باقی مانده است و مرور این حماسه ها، الگوهایی غرورآفرین را برای نسل جوان ترسیم می کند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «قطعنامه 598 نتیجه پیروزی در کربلای5 بود»، نوشت: بسیاری از صاحبنظران معتقدند سرنوشت جنگ ایران و عراق در سال 1365 و پس از عملیات بزرگ کربلای5 مشخص شد. جایی که ایران با بسیج نیروهایش توان نظامی و رزمیاش را به رخ دشمنان کشید و آنها فهمیدند ایران در این جنگ فرسایشی به راحتی تسلیم نخواهد نشد.
روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «سلاطین آسمان ایران» آورد: نیروی هوایی ایران از همان ابتدای جنگ سنگینترین حملات را علیه اقتصاد و صنایع انرژی عراق سامان داد و پس از حمله گسترده یکم مهر 1359 که بعدها به پرواز 140 فروندی مشهور شد (در حالی که در همان روز 321 سورتی پرواز رزمی توسط شکاریها و هواپیماهای پشتیبانی ارتش انجام شد) تا یک هفته نیروی هوایی نهتنها بخش بزرگی از توان هوایی عراق را از کار انداخت بلکه بنادر، باراندازها، پلهای تدارکاتی، نیروگاهها و پالایشگاههای دشمن را از رده عملیاتی خارج کرد.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «پیروزی در شرایط سخت» از مراحل شکلگیری و اجرای عملیات طولانی کربلای 5 نوشت: عملیات بزرگ و حساس کربلای 5 بلافاصله بعد از عملیات کربلای 4 طراحی و به اجرا درآمد که یکی از سختترین و طولانیترین عملیاتها در طول جنگ هشت ساله بشمار میرود. پیش از آن عملیات کربلای 4 بهدلیل لو رفتن طرح و محل آن در همان ساعات اولیه متوقف شد و دشمن بعثی با خیالی آسوده تا اجرای عملیات بعدی رزمندگان، به جشن و پایکوبی پرداخت و نیروهایش را به مرخصی فرستاد، غافل از اینکه در این سو ایدهای جسورانه برای اجرای عملیاتی به بزرگی عملیات قبلی و از همان محور در حال شکلگیری است.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «درعملیات خیبر معنی پاتک را فهمیدم» آورد: خونگرم و صمیمی است، مثل همه جنوبیها، در عین حال باپشتکار و پرانرژی، این را از همان برخوردهای اول هم میتوان فهمید. در ابتدا خیلی جدی گرفته نمیشود و پس از یک دوره آموزشی به کارهای عادی در گوشهای از پادگان شهید غیور اصلی اهوازمشغولش میکنند، اما بهدلیل تسلط برزبان عربی خیلی زود رابط بین مسئولان و فرماندهان با عراقیهایی که در همان پادگان آموزش میبینند تا به رزمندگان تیپ بدر بپیوندند میشود. بعد از مدتی داوطلب اعزام به جبهه میشود اما بهدلیل نیازی که به وجودش پیداشده با اعزامش مخالفت میشود. اما سرانجام با پافشاری به تیپ زرهی 72 محرم منتقل و از این طریق به جبهه میرود. اما یک ملاقات سرنوشت او را جور دیگری رقم میزند تا منشأ خیر فراوانی در ارتباط با فعالیتهای موشکی در دوران دفاع مقدس باشد.
**شهیدان؛ بلند همتان عرصه دفاع
پیامدهای ایستادگی بی نظیر رزمندگان این مرزوبوم در رویارویی با نیروهای متجاوز، جلوه هایی زیبا از روحیه مقاومت و دشمنستیزی این ملت را به رخ دشمنان کشید.
روزنامه «جوان» در گزارشی، عنوان «شهیدی که وصیت کرد فرزندانش عضو سپاه شوند» را منتشر کرد و نوشت: کاکجلال بارنامه یکی از شناختهشدهترین شهدای خطه کردستان است. امکان ندارد به شهر مریوان سفر کنید، دوستدار شناختن شهدای این خطه هم باشید، اما نامی از کاکجلال نشنوید. سردار شهید جلال بارنامه از پیشکسوتان سازمان پیشمرگ کرد مسلمان بود که تا لحظه شهادت در خط انقلاب ماند و همین ایستادگیاش باعث شد تا منافقین بارها طرح ترور او را به اجرا بگذارند.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «خلیل پس از 34 سال به خانه برگشت» آورد: این روزها وقتی خبر شناسایی پیکر شهدای دوران دفاع مقدس به گوش میرسد اولین چیزی که به ذهن خطور میکند این است که آیا مادر و پدرش در قید حیات هستند یا نه؟ وقتی خبر شناسایی پیکر شهید «خلیل تاروردی» را شنیدم همین سؤال را از خودم پرسیدم. کمی بعد تصاویر دیدار خانواده شهید با پیکر مهمان از راه رسیدهشان در معراج شهدا منتشر شد و متوجه شدم والدین شهید در قید حیات هستند. اولین عملیاتی که حضور پیدا کرد، عملیات والفجر4 بود. در همان عملیات هم مفقودالاثر شد. برای شناسایی منطقه رفته بود که دیگر بازنگشت و در پنجوین عراق مفقودالاثر شد.
روزنامه «جام جم» در گزارشی با درج عنوان «مریم هنوز چشم بهراه است» نوشت: زندگی مریم کاووسی از عملیات بدر شروع میشود، از اسفند 63 یعنی 18 سالگی محمد. عملیات بدر را درغرب هورالهویزه تدارک دیده بودند که از شمال به ترابه و از جنوب به القرنه، فرات و کانال صوییب میرسید. فرماندهان جنگ، زمین عملیات را دو قسمت کرده بودند. شمال سهم قرارگاه نجف و جنوب سهم قرارگاه کربلا بود، کانال صوییب هم شده بود سهم قرارگاه نوح تا منفجرش کنند و اتصال جاده العماره به بصره را بشکنند. یعنی قرار بود رزمندگان از دو نقطه هور، ضربتی بگذرند و چند پاسگاه مرزی و خط دفاعی عراق را نابود کنند. بعد هم از جایی که عرض رودخانه دجله کم است، رد شوند و به جاده برسند.
روزنامه «کیهان» در گزارشی دیگر با عنوان «جانباز نخاعی، حاج محمد قبادی به شهدا پیوست» آورد: جانباز نخاعی جبهههای دفاع مقدس، شهید حاج «محمد قبادی» پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی ازمجروحیت، قطع نخاعی و بیماری، روز جمعه 22 دیماه به یاران شهیدش پیوست. او سال 1341 در تهران متولد شد و در 20 سالگی برای دفاع از دین و میهن به جبهههای جنگ اعزام شد و در فروردین سال 1362 در حالی که عضو واحد تخریب تیپ سیدالشهدا بود، شامگاه عملیات والفجرِ یک در شمال فکه مجروح و به درجه رفیع جانبازی نایل شد. جانباز شهید قبادی بعد از مجروحیت، مدتی را در آسایشگاه جانبازان ثارالله بستری بود. بعد از مدتی ازدواج کرد و خداوند فرزند پسری به او عطا کرد که او را بسیار دوست داشت. شهید قبادی لیسانس حقوق را از دانشگاه تهران اخذ کرد و مدتی هم به تحصیلات حوزوی پرداخت.
این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان «تشییع شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس در شهرری»، نوشت: مراسم تشییع پیکر شهید «جمشید عباسی» از شهدای تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس، صبح پنج شنبه از مقابل منزل شهید در شهرک عمران واقع در شهرری، خیابان شهید رجایی تا امامزاده ابوالحسن(ع) برگزار و پیکر شهید در این امامزاده به خاک سپرده شد. روز چهارشنبه گذشته نیز خانواده این شهید در معراج شهدای تهران به دیدار شهیدشان رفتند. در این مراسم همسر و تنها فرزند شهید عباسی پس از 30 سال فراغ با پیکر شهید دیدار و وداع کردند.
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «بگریید بگریید که آن خندهگشا رفت» آورد: جانباز شهید محمد قبادی در سال 1341 در تهران به دنیا آمد. او در 20 سالگی برای دفاع از دین و میهن به جبهههای دفاع مقدس عازم شد و در فروردین ماه سال 1362 در حالی که عضو واحد تخریب یکی از گردانهای تیپ سیدالشهدا علیهالسلام بود، در شامگاه عملیات والفجر یک، در شمال فکه به درجه جانبازی نایل شد.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «با درد بساز که دوای تو منم» نوشت: جانباز شهید «محسن صفری» در 16 آذرماه 1359 در آبادان و در اثر اصابت گلوله دشمن به درجه رفیع جانبازی نایل شده بود. سردار جانباز نخاعی بعد از تحمل 37 سال درد و مشقات ناشی از جراحات شیمیایی و قطع نخاعی، به یاران شهیدش پیوست. این جانباز شهید از بدو مجروحیت، دردهای طاقتفرسایی را بردبارانه تحمل میکرد. حتی برای درمان به خارج از کشور نیز اعزام شد ولی تغییر محسوسی ایجاد نشد او سرانجام پس از سه دهه تحمل جانانه دردهای طاقتسوز، 23 دی به آرزوی دیرینهاش دست یافت و به شهادت رسید!
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «مبتکر پدافند» نوشت: پانزدهم دی سالروز شهادت چند نفر از بهترین فرماندهان نیروی هوایی ارتش است. در پروازی عادی و 6 سال پس از پایان جنگ ساعت 8 شب، خلبان سرهنگ جمشیدی به همراه کمک خود سرهنگ دوم خلبان جم منش هواپیمای جت استار را برای پرواز بهسمت تهران آماده میکردند. تیمسار منصور ستاری به همراه تیمسار مصطفی اردستانی، علیرضا یاسینی و دیگر همراهان سوار هواپیما شدند. اما با بروز مشکل هواپیمای جت استار نیروی هوایی در فاصله 64 کیلومتری فرودگاه در جاده نایین – یزد سقوط کرده و سرنشینانش به شهادت میرسند. سرتیپ منصور ستاری یکی از بهترینهای پدافند هوایی کشور، فردی که در تمام محلهای حضور و مسئولیتش باعث تحول و نوآوری شد در این حادثه به شهادت رسید.
این روزنامه در گزارش دیگری با عنوان «آخرین ثانیههای نجات» آورد: «چند روزی از آغاز عملیات مسلم بن عقیل گذشته بود، من در محل استقرار گروه آتش هوانیروز و در چادر مخصوص نمازخانه در حال قرائت قرآن بودم که شهید شمشادیان وارد چادر شد.» جمله های بالا بخشی از خاطره های خلبان جانباز یدالله واعظی است. وی میگوید: پانزدهم مهرماه سال ۱۳۶۱ساعت ۲ بعد از ظهر بود. چند روزی از آغاز عملیات مسلم بن عقیل گذشته بود. من در محل استقرار گروه آتش هوانیروز و در چادر مخصوص نمازخانه در حال قرائت قرآن بودم. آیههای آخر سوره آلعمران را تلاوت میکردم که در برزنتی چادر باز شد. شهید خلبان یحیی شمشادیان سرش را داخل چادر کرد و گفت: یدالله جان پاشو عملیات ابلاغ شده باید سریعا به کمک نیروهای رزمنده زمینی برویم.
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «قایق را صرفاً برای من روشن نکنید» برشهایی از زندگی شهید «فرومندی» جانشین لشکر 5 نصر در سی و یکمین سالگرد، نوشت: هم صلابت روزهای نبرد و دفاع از وطن را داشت و هم رأفت و مهربانیاش زبانزد خاص و عام بود. بچه محله «قلعه کریم» اسفراین، همان قدر که در میدان مبارزه و تغییر رژیمی فاسد یا در میدان مبارزه و نبرد در راه دفاع از آزادی وطن، ارادهای استوار داشت و آثار این اراده و استواری حالا سالهای سال است زبان به زبان نقل میشود، در میدان خانوادهداری نیز هنرمندی چیره دست بود.
**آثار شهیدان؛ جلوه هایی از اندیشه هایی پاک و بی آلایش
آثار به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس، نتیجه اندیشه هایی پاک و بی آلایش است. آنان که با روحیه اخلاص و شجاعت و با پیروی کامل از ولایت فقیه گام در مسیر جهاد نهادند و تداوم این فرهنگ، نیاز کنونی جامعه است.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «سربازان نیار» راوی تلاش رزمندگان اردبیلی، نوشت: کتاب «سربازان نیار» روایتکننده خاطرات کلامالله اکبرزاده از سالهای دفاع مقدس و تلاش رزمندگان اردبیلی در هشت سال جنگ تحمیلی است که به قلم ساسان ناطق نوشته و بتازگی منتشر شده است. این کتاب که در 15 فصل تدوین و گردآوری شده به همت دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «میگفت همه مجاهدان راه خدا خانواده من هستند» آورد: تصاویر منتشر شده از دیدار خانواده شهید مدافع حرم فاطمیون شهیدچراغعلی زولی از معراج شهدا حزن انگیز بود. میان همه عکسهای منتشر شده، تصویری وجود داشت که با دیدنش هر بینندهای تصور میکرد نوزاد تازه به دنیا آمده فرزند شهید باشد. هر چند خود شهید نیز صاحب نوزادی بود، اما این تصویر خواهرزاده شهید بود که خیره به تابوت دایی نگاه میکرد. در نگاه معصومانه کودک بغضی خودنمایی میکند، اما تنها کمی گذر زمان لازم است تا این کودک بداندکه تنها راه رسیدن به سعادت ابدی تسلیم شدن به امر الهی است و شهادت شاید بهانهای برای این سعادتمندی باشد.
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «چقدر امروز به تومحتاجیم!» نوشت: در یادبود عروج آسمانی اش در عملیات کربلای 5، بهاری ترین واژه ها را پیش رویتان قرار می دهم. دست نوشته های سردار شهید محمد فرومندی! مردی که کودک را معلم می خواند و شان زن را مادری انسان می داند. فرزندم، آقا مرتضی! تو آیتی هستی از آیت های خدا و تو کتابی هستی که به ما درس معرفت ا... می دهی. تو نوری هستی که ما را به روشنایی هدایت می کنی و تو راهی هستی که وسیله حرکت به مقصد نهایی مان شده ای. تو قبل از این که فرزند ما باشی هدایت گرمان هستی و قبل از این که کوچک خانه باشی استاد و معلّم ما هستی و تو مجموعه ای از حکمت های خدایی که به صورت فرزند شکل گرفته ای .
گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: کامبیز رضایی**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**1699**2059**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
یک هفته با مطبوعات؛
شهیدان؛ پیام آوران عرصه ایستادگی و ایثار
تهران- ایرنا- رزمندگان و دلاورمردان دفاع مقدس سفیران فرهنگ ایستادگی و ایثار این مرزوبوم هستند. آنان که با رشادت خویش، تفکر و مکتب مقاومت را در جامعه نهادینه کردند و این ارزش ها را برای نسل های آینده به یادگار نهادند.
صاحبخبر -
∎
نظر شما