شناسهٔ خبر: 22685219 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

بازخوانی رویداد 38 سال پیش

اشغال کعبه و 2 هفته جنگ چریکی در خانه خدا

تهران-ایرنا- عصر ایران در یادداشتی آورده است: از آنجا که ورود غیر مسلمان به مسجدالحرام ممنوع بود، کماندوهای فرانسوی در مراسمی تشریفاتی در عربستان به ظاهر مسلمان شدند و سپس عملیات را آغاز کردند.

صاحب‌خبر -

در یادداشت عصر ایران آمده است: 38 سال قبل در چنین روزهایی، مسجدالحرام صحنه درگیری و جنگ و گریزی بود که از 29 آبان 1358 آغاز شده و به مدت دو هفته ادامه یافت.

اولین روز سال 1400 هجری (یکم محرم) بود؛ نمازگزاران مسجدالحرام گرداگرد کعبه، خود را آماده اقامه نماز صبح کرده بودند که ناگهان 500 مرد عرب، سلاح هایی که پنهان کرده بودند بیرون آوردند و ظرف چند دقیقه، با به گروگان گرفتن نمازگزاران، مسجد الحرام و خانه خدا را به اشغال درآوردند.
همه از آنچه اتفاق افتاده بود، شوکه شده بودند. مهاجمان عضو 'جامعه السلفیه' و از مخالفان سرسخت پادشاهی سعودی بودند و رهبرشان هم 'جهیمان بن محمد' نام داشت.
جهیمان می پنداشت که شوهرخواهرش 'محمد قطحانی' ، مهدی موعود(عج) است. او مدعی بود که در خواب دیده که محمد قطحانی، مهدی موعود(عج) است.
جهیمان، در اواخر سال 1978 این دلایل را برای اثبات مهدی(عج) بودن شوهر خواهرش بیان داشته بود:
اولاً نام او، همسان پیامبر اکرم(ص)، محمد بن عبدالله است.
ثانیاً او از ذریه رسول الله است.
ثالثاً ویژگی‌های ظاهری او با توصیفاتی که در احادیث از مهدی موعود آمده، کاملاً همسان و مطابق است!

برخی اعضای جامعه السلفیه این باور را پذیرفتند و گروهی دیگر رد کردند و بدین ترتیب انشعاب مهمی در جامعة السلفیه ایجاد شد.

بعد از آن، جهیمان، با یارانش به صحرا رفت و در بیایان های مکه و مدینه، آنها را تحت آموزش های نظامی قرار داد؛ سلاح نیز از یمن برایشان قاچاق می شد. پیروان جهیمان از کشورهای عربستان، مصر، یمن، سودان، عراق و کویت بودند.

سرانجام روز موعود فرا رسید. یاران جهیمان از شب قبل، مقادیر زیادی آب و غذا به مسجدالحرام برده بودند چون می دانستند تا بتوانند روزهای بیشتری را مقاومت کنند.

پس از اشغال مسجدالحرام، مهاجمان، تعدادی از گروگان ها را آزاد کردند و به گمان خود، ظهور حضرت مهدی(عج) در کنار خانه خدا را اعلام کردند. جالب این که 400 تا 500 نفر از حاجیان نیز که در مسجدالحرام بودند، این دروغ را باور کردند و به آنها پیوستند.

حالا مسجدالحرام در اشغال بود ولی کاری از دست نیروهای امنیتی و نظامی عربستان بر نمی آمد ، مشکل آنها این بود که از نظر شرعی حق مداخله نظامی در خانه خدا را نداشتند اما اندکی بعد، فتوا رسید که حمله به اشغالگران مسجدالحرام، حلال است.
آنها حمله را آغاز کردند ولی با مقاومت جدی اشغالگران خانه خدا مواجه شدند و عقب نشستند.

درگیری ها ادامه داشت تا این که در روز سوم، محمدالقطحانی (مدعی مهدویت) کشته شد. اطرافیان او مرگش را پنهان نگاه داشتند تا روحیه جنگجویان شان تضعیف نشود. جالب اینجاست که هنوز اندک بازماندگان فرقه جهیمان، بر این باورند که او هنوز زنده است و القطحانی، روزی ظهور خواهد کرد!

با وجود حملات مکرر نیروهای سعودی، مسجدالحرام همچنان در اشغال بود. سعودی ها که مستأصل شده بودند، ناچار دست به دامن کماندوهای فرانسوی شدند اما یک مشکل جدید وجود داشت: ورود غیر مسلمان به مسجدالحرام ممنوع بود و کماندوهای فرانسوی هم مسلمان نبودند.برای عبور از این مشکل، سه گروه از نیروهای فرانسوی در مراسمی تشریفاتی در عربستان به دین اسلام گرویدند و به ظاهر مسلمان شدند و سپس عملیات را آغاز کردند.
آنها به اتاق‌های زیرزمینی گاز پمپاژ کردند اما احتمالاً به خاطر تو در تو بون اتاق‌ها، گاز هم بی‌تاثیر بود و مقاومت ادامه یافت.

با بالا رفتن تلفات، نیروهای سعودی اقدام به حفر سوراخ در حیاط مسجدالحرام کردند و به درون اتاق‌های زیرزمینی نارنجک انداختند. این کار باعث کشته شدن شمار زیادی از گروگان‌ها شد اما توانست شورشیان را به مکان‌های بازتر فراری دهد تا هدف گلوله قرار گیرند.

پس از دوهفته جنگ سخت، اغلب اشغالگران خانه خدا، کشته و زخمی شدند و آب و غذایشان نیز تمام شد. بنابر این ناچار تسلیم شدند و تعدادی نیز از مهلکه گریختند.

در این حادثه 127 تن از نیروهای امنیتی و 250 تن از شورشیان کشته شدند. 61 نفر از فراریان نیز دستگیر و اعدام شدند و بقیه به حبس ابد رفتند.

نکته جالب توجه در صدور حکم های اعدام و حبس ابد این بود که قضات شانه ها و عضلات دست مهاجمان را ملاک صدور رأی قرار داده بودند بدین گونه که اگر دستگیرشدگان کوفتگی و درد در ناحیه شانه‌های خود داشتند به سرعت اعدام می شدند زیرا این کوفتگی بدین معنا بود که آنها در روزهای گذشته، از سلاح گرم استفاده کرده اند. هر که این کوفتگی را نداشت، زنده ماند و به زندان ابد رفت.

عصرایران/4آذر96
اول*علیرضافرجی

انتهای پیام /*

نظر شما