تکامل از دیدگاه جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس انسان
ملاصدرا با اتکاء به آیهای از قرآن که پس از توصیف مراحل مادی آفرینش انسان از بدو شکلگیری نطفه، وجود مرحلهای متفاوت از خلقت انسان را بیان میکند[5]، نظریه جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس انسان را میپروراند. بر اساس این نظریه هر چند سنخ ارواح بر اجسام تقدم دارد، ولی روح موجود مجرد تحقق یافته در جهانی دیگر نیست که بر جسم انسان نازل شده باشد، بلکه در عین اینکه پرتویی از عالَمی دیگر است، زاییده جسم انسان است و در مسیر رشد او تحقق مییابد. در امتداد همین سیر است که مسیر تکاملی بشر در راستای استقلال هر چه بیشتر روح از جسم جریان مییابد[6] (مطهری، 1392 الف: 180-182؛ نک به: مطهری، 1384: 11/14-18؛ ملاصدرا، 14100: 8/11-14؛ محمدرضایی و الیاسی، 13899).
از دیدگاه شهید مطهری، جوامع بشری نیز همانند افراد انسانی در صورتی در فرایند تکامل قرار میگیرند که هر چه بیشتر از طبیعت و نهادهای اقتصادی و اجتماعی استقلال یابند و به عقیده، ایمان و ایدئولوژی وابستگی پیدا کنند. سیر تکامل جامعه بشری به همین سمت است، آنچنان که جوامع بدوی وابستگی بیشتری به غرایز طبیعی، حیوانی و مؤلفههای اقتصادی و اجتماعی داشت و بشر امروز بیشتر به ایدئولوژیهای جدید تعلق دارد و بر اساس آن در مسیر تکامل و توسعه قرار میگیرد (مطهری، 1390 ج: 36، 37، 44).
البته از سایر آراء شهید مطهری میتوان چنین برداشت کرد که وی لزوماً بشر امروز را در تمام ابعاد، تکاملیافته نمیداند. همچنین از آرای ایشان نمیتوان چنین استنباط کرد که وی قائل به تکامل جامع انسان در همه زمینهها از آغاز تاریخ تاکنون است (نک به: مطهری، 1382 ب: 66-75). اما در مجموع میتوان گفت که از دیدگاه شهید مطهری، برایند و سیر کلی جوامع انسانی در نهایت به سمت تکامل (مطهری، 1375: 225-227) و استقلال بیشتر از وابستگیهای مادی و کسب آزادی معنوی است، به طوری که در پایان تاریخ اوج آزادی معنوی ممکن انسان و استقلال روح او از اقتضائات مادی تحقق مییابد (نک به: مطهری، 1390 ج: 36، 37، 44).
نکته مهم این است که انسان نوع واحد است و به اندازهای که میتوان از تکامل اجتماعی و تمدنی بشر در طول تاریخ سخن گفت، این امکان در خصوص تکامل زیستی او وجود ندارد. انواع تکامل در جنبههای گوناگون زندگی انسان، به ابعاد مادی وجود او تقلیلپذیر نیست و به جنبههای معنوی، روحی و اجتماعی او باز میگردد (مطهری، 1375: 49). این نکته نیز بیانگر مبنای معنوی تکامل انسان پس از عبور از مراحل شدید وابستگی به ماده است.
اینچنین است که نظریههای مربوط به تکامل از دیدگاه شهید مطهری با محوریت ارزشهای متفاوتی شکل میگیرد و معنای سعادت و کمال نیز از سایر اندیشهها و مکاتب تمایز مییابد. بر این اساس، صورت، محتوا و مسئلهشناسی در حوزه نظریههای مربوط به الگوی تکامل و پیشرفت، ساختار متفاوتی را شکل میدهد و اقتضائات خاص خود را پدید میآورد.
نتیجهگیری
در پژوهش حاضر از میان مباحث گوناگونِ مربوط به تکامل فرد و جامعه از دیدگاه شهید مطهری، مسئله کلان جایگاه روح و معنویات وجود آدمی در این حوزه مورد توجه گرفته است. کشاکش درونی انسان به دلیل تزاحم امیال مادی و معنوی و تجلّی آن در ابعاد گوناگون جامعه و اختلافهای اجتماعی، اهمیت اولویتگذاری را در صورتبندی الگوی تکامل فرد و جامعه نمایان میکند. هر چند انکار یکی از این دو جنبه و نیاز وجود آدمی، یکی از راهکارهای حلّ این مسئله است، اما نظریه برخاسته از چنین راهکاری هم با واقعیت فاصله دارد و هم ناتوان از تبیین و عجز کارآمدی است.
شهید مطهری در عین پذیرش هر دو ساحت وجود آدمی، با ارجاع به فطریات انسان و داعیه غلبه و اولویت گرایشهای فطری بر امیال مادی، به نوعی فطرت را متغیر تعیینکننده و محور تحلیل خود در شکلدهی به الگوی تکامل و پیشرفت انسان و جامعه قرار میدهد. از آنجا که تجربیات فردی و تاریخی و نیز علم حضوری انسان به نفس خود، گواه قوت و پایداری بیشتر گرایشهای فطری بر نیازهای مادی و جسمانی است - بهطوری که بشر در موارد گوناگونی دست به ذبح امیال مادی به نفع تمایلات فطری خود زده است- هر گونه الگوی تکاملی برای فرد و جامعه باید ناظر به اقتضائات فطرت انسان و نیازهای فطری او باشد.
از آنجایی که در ساختار فلسفی مؤثر بر اندیشه شهید مطهری، وجود واقعی معنویات و آثار واقعی آنها اثبات شده است، تکامل فرد و جامعه در مسیر معنویات، واقعی است و همراه با تقویت وجودی و منشئیت اثر است. این مسئله امکان تبیین عینی- و نه صرفاً مادی- مسئله تکامل را فراهم میکند. بر اساس همین نوع نگاه با منطق جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقابودن نفس انسان، مسیر اساسی تکامل انسان در استقلال هر چه بیشتر فرد از ماده و طبیعت و جامعه از جبر محیطی، اجتماعی و اقتصادی است، شرایطی که نقش تعیینکننده را به ایمان، اندیشه و ایدئولوژی در مسیر حرکت جوامع میدهد.
نکته دیگر این است که بر اساس این نگاه، حتی اگر الگوی تکامل و پیشرفت، از مؤلفههای بومی و فرهنگی برخوردار باشد، محوریت و اساس آن مبتنی بر فطریات عام و مشترک انسانی است. این مسئله امکان ظهور الگوی نسبتاً عام تکامل و پیشرفت برای همه جوامع انسانی را با اتکاء بر فطریات انسان فراهم میکند.
بر اساس همین نتایج، الگوی تکامل بشر از دیدگاه شهید مطهری میتواند در ساختار کلی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت قرار گیرد. اتکاء این متفکر بر منابع دینی در شناخت نوع انسان و جامعه و نیز اقتضائات کمالی او، از جمله عوامل تأثیرگذار در شکلگیری این پیوند است.
علاوه بر این، تفسیر توحیدی شهید مطهری از فطریات انسانی موجب میشود که الگوی تکامل فطرتمحور در واقع همان الگوی تکامل اسلامی باشد و از آنجا که در این الگو، اقتضائات فرهنگی نیز در محدوده الزامات فطری پذیرفته میشود، ویژگیهای بومی نیز جایگاه و امکانات خود را تا حدّ امکان پیدا میکنند و در کنار ارکان فطری، ساختار مناسب الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را شکل میدهند.
پی نوشت:
[5] . ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَه عَلَقَه فَخَلَقْنَا الْعَلَقَه مُضْغَه فَخَلَقْنَا الْمُضْغَه عِظَامًا فَکسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَک اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ؛ مومنون: 14
[6] . نظریه اصالت نیروی زندگی و رویکرد شهید مطهری درباره نظریه تکاملی داروین در همین زمینه قابل استفاده است. برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به: مطهری، 1373: 20-23؛ مطهری، 1386: 218-2222.
مراجع
ابوطالبی، مهدی (1392)، نظریه تکامل جامعه و تاریخ استاد مرتضی مطهری، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال چهارم، شماره سوم، 75-92.
خلیلیان اشکذری، محمدجمال و جوشقانی نائینی، سیدحمید (1393)، شاخصهای پیشرفت علمی و معرفتی انسان از دیدگاه اسلام، اقتصاد اسلامی، سال چهاردهم، شماره 54، 5-34.
خلیلیان، محمدجمال و جوشقانی نائینی، سیدحمید و عسکری، قاسم و بیدار، محمد (1392)، مبانی و معیارهای پیشرفت انسانی از دیدگاه اسلام، معرفت اقتصادی، شماره 8، 77-102.
خوئینی، غفور (1386)، مفاهیم حقوقی و ادراکات اعتباری، حقوق و علوم سیاسی، شماره 3، 77-96.
رجبی، محمود (1385)، انسانشناسی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
ساروخانی، باقر (1389)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی(اصول و مبانی)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
کافی، مجید و عرفان، امیرحسین (1390)، بازنمایی ابعاد تکامل در تاریخ از نظرگاه آموزه نجاتگرایانه مهدویت، مشرق موعود، شماره 20، 117-141.
محمدرضایی، محمد و الیاسی، محمدقاسم (1389)، استکمال جوهری نفس انسانی از منظر ملاصدرا(ره)، خردنامه صدرا، شماره 62، 78-94.
مطهری، مرتضی (1368)، تعلیم و تربیت در اسلام، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1373)، مقالات فلسفی، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1374الف)، امدادهای غیبی در زندگی بشر، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1374ب)، انسان در قرآن، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1374ج)، انسان و ایمان، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1375)، جامعه و تاریخ، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1378)، آشنایی با قرآن (ج 8)، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1380)، فلسفه تاریخ (ج 1)، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1382الف)، نبرد حق و باطل؛ به ضمیمهٔ تکامل اجتماعی انسان در تاریخ، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1382ب)، وحی و نبوت، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1382ج)، فلسفه تاریخ (ج 3)، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1383)، فلسفه تاریخ (ج 4)، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1384)، آزادی معنوی، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1386)، آشنایی با قرآن (ج 4)، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1392الف)، انسان کامل، قم: صدرا.
مطهری، مرتضی (1392ب)، فطرت، قم: صدرا.
صدر المتالهین شیرازی، محمد بن ابراهیم قوام (1410 ق)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (ج 8)، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
نویسندگان:
مهدی حسینزاده یزدی: استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
حمیده سادات حسینی روحانی: دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه تهران (نویسنده مسئول)
دو فصلنامه الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی شماره 5
انتهای متن/
∎
نظر شما