شناسهٔ خبر: 22675287 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

«شهروند» از کار و زندگی مرحوم «آرش غلامی» عضو مجمع دانشجویی کردستان‎ گزارش می‌دهد

وقفِ «تدریس در روستا»

صاحب‌خبر -

امیر کریمی| وقتی هر ثانیه از عمرت را در کنار خانواده‌ای باشی که جز خدمت و نوعدوستی را در باور خود ندارد و اگر چه شاید کوتاه اما هر لحظه‌اش یک عمر طولانی و با برکت است. می‌گویند آن دنیا اولین سوالی که از آدم می‌شود این است که عمرت را در چه راهی صرف کردی و چه زیبا می‌شود وقتی پاسخت صرف عمر در راه خدمت به خلق خدا باشد. جوانی سرلوحه پاکی و زیبایی است و این دو چندان می‌شود وقتی تنت را به پوشیدن لباسی سفید و آبی با درخششی سرخ از هلال مهربانی زینت ببخشی و اگرچه کوتاه اما اندیشه و راهت چنان مقدس است که در دل همه تا ابد باقی خواهد ماند. جوانان جمعیت هلال‌احمر در کنار هم رودی خروشان و پرانرژی هستند که هر پستی و بلندی را با تمام مشغله‌های زندگی خود سپری می‌کنند و در تلاش هستند که آرامش و سلامتی را به همنوعان خود هدیه کنند. وقتی یکی از این امواج خروشان بشردوستی جدا می‌شود همه اعضا در غم از دست‌دادن او شریک می‌شوند و لحظاتی تلخ را برای آنان به همراه دارد.
مرحوم آرش غلامی، عضو جوان جمعیت هلال‌احمر استان کردستان، عضو مجمع استانی کانون‌های دانشجویی و دبیر کانون هلال‌احمر دانشگاه فرهنگیان سنندج از زمان دانشجویی در دانشگاه فرهنگیان سنندج با تحصیل در رشته آموزش ابتدایی فعالیتش را از جمعیت هلال‌احمر شهرستان سروآباد آغاز کرد. همه دوستان و همراهان او در سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر در غم از دست‌دادن عضوی فعال و پرتلاش که یکی از بازوان توانمند سازمان در دانشگاه فرهنگیان و جمعیت هلال‌احمر شهرستان سروآباد بود، حزین شدند؛ اما چه می‌شود که این سرنوشت را کسی نمی‌تواند تغییر دهد.
رشوان یزدانی، نایب دبیر مجمع کشوری کانون‌های دانشجویی از دوران مدرسه و کودکی آرش به «شهروند» می‌گوید: از وقتي كه يادم مي‌آيد بچه محل بوديم و با هم دوران مدرسه را سپری کردیم؛ هر دو در رشته ریاضی فیزیک درس خواندیم. از مودب‌ترين و زرنگ‌ترین دانش‌آموزان مدرسه بود؛‌ سال اول با هم كنكور داديم و آرش تربيت معلم قبول شد و من هم دانشگاه آزاد سنندج و باز با هم در یک شهر شروع به ادامه تحصیل کردیم.
او ادامه می‌دهد: هر دوی ما در دوران دانش‌آموزی عضو جمعیت هلال‌احمر سروآباد بودیم و با قبولی در دانشگاه فعالیت ما در کانون‌های دانشجویی ادامه پیدا کرد. آرش معتقد بود كه خدمت داوطلبانه در راه تسكين آلام بشري بزرگترين عبادت است. هميشه با هم بوديم تا همين دیروز كه آرش نارفيقي كرد و من را بدجور تنها گذاشت و رفت. هيچ‌وقت نديديم كوچكترين اذیت و آزاری براي اطرافيانش داشته باشد به حق متدين و متين بود و هميشه وفاي به عهد داشت و سر قولش مي‌ماند. روزي به من گفت دانشگاه فرهنگيان كانونش غير فعال است و مي‌خواهم فعالش كنم؛ منم معرفيش كردم به امور جوانان هلال‌احمر سنندج و آنجا بود كه با پشتكاري كه داشت كانون را با کمک دوستانش زنده كرد و توانست در طي مدت كوتاهي برنامه‌ها و مراسمات متعددي را برگزار كند.
یزدانی در ادامه به «شهروند» می‌گوید: هيچ‌وقت خسته نمي‌شد و هميشه در تكاپو بود. امسال که ‌سال اول تدریسش شروع شد به انتخاب خودش رفت روستا و دیدگاهش از تدریس در روستا این بود که من نمي‌خواهم به دانش‌آموزي درس بدهم كه امكانات آموزشي دارد؛ مي‌خواهم خودم را وقف دانش‌آموزانی كنم كه علاوه بر سوادآموزی امكانات آموزشي را برایشان فراهم كنم. همه ما در غم از دست‌دادن این عضو فعال و نمونه غمگین هستیم و امیدواریم روح پاکش در بهشت برین خداوند شاد باد.
مسئولان و دوستان مرحوم آرش غلامی همچون همیشه ابراز همدردی خودشان را در پیام‌هایی جداگانه‌ خدمت خانواده وی و تمامی اعضای جوانان جمعیت هلال‌احمر تسلیت گفتند. دکتر مسعود حبیبی، رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر در پیامی آورد: کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام؛ فقدان گلی از گل‌های اعضای جوانان جمعیت هلال‌احمر در کانون دانشجویی دانشگاه فرهنگیان سنندج موجب تأسف فراوان اینجانب و همکاران سازمان جوانان شد و این ضایعه را خدمت خانواده محترم ایشان و همه اعضای جوانان جمعیت هلال‌احمر تسلیت عرض می‌کنم. اعضای جوانان جمعیت هلال‌احمر گل‌های همیشه‌بهاری هستند که هیچ‌وقت برای آنان خزانی نیست حتی اگر بهار عمرشان به پایان برسد باز هم یاد و نامشان در میان این خانواده بشردوست و نوعدوست باقی می‌ماند. از خداوند متعال خواهانیم به بازماندگان این عزیز سفرکرده صبر جمیل و اجر جزیل عطا فرماید.

 

نظر شما