چکیده
در جهان فردانگارانه امروز، آنچه از همه بیشتر مورد غفلت واقع شده، «جمعی بودگی» انسان است. این مقاله قصد دارد با تفسیر برخی از مفاهیم اندیشه هایدگر مثل «با هم بودن»، «جماعت» و «برونخویشی»، این نکته را نشان دهد که «جمعیبودگی» یکی از ساختارهای اصلی انسان به مثابه دازاین است. در اینجا با اعتراف به اینکه هر یک از ما دارای وجودی تکین و منحصر به فرد هستیم، این نکته را نشان میدهیم که «زبان» مفهومی است که کلیت انسان را تعیین می کند. فرایند سیال عمل «جمعیبودگی»، نامگذاری است. نام نهادن زبان بر چیزها، کنشی است که چیزها را در «جهان» گرد هم می آورد. قرینه همین عمل هم در سیاست به مثابه «جمعیبودگی» رخ میدهد؛ در سیاست نیز انسان ها در کنار همدیگر قرار می گیرند. اما مفهوم امر سیاسی در غرب، تکینگی ها و دیگری را سرکوب کرده و ساختارهای سوبژکتیویستی را بر انسان تحمیل می کند. بنابراین از اندیشیدن درباره جمعیبودگی ناتوان است.
کلیدواژگان: هایدگر، دازاین، دیگری، جمعی بودگی و سوبژکتیویسم
نویسنده:
مهدی نصر
دو فصلنامه پژوهش سیاست نظری - شماره 17، بهار و تابستان 1394.
∎
نظر شما