شناسهٔ خبر: 22602718 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

واکاوی ترانه «اگه مستم من ازعشق تو مستم»-۲

«شیدا» و جنبش ادبی مشروطه

حسن فرازمند

صاحب‌خبر -
 

در شماره قبل برایتان نوشتم که اهالی موسیقی کشور،علی اکبرخان شیرازی یا همان شیدا را به نوعی بنیانگذار تصنیف سازی و ترانه سرایی می دانند و آثار باقی مانده از او هنوز بر روح و کالبد موسیقی ایران تاثیر گذار است و مختصری هم درباره این ترانه سرا و آهنگساز تو‌ضیح دادم.
همچنین نوشتم که: شیدا در سال‌های اوج جنبش ادبی موسوم به «بازگشت» رشد کرد. جنبش ادبی «انجمن ادبی نشاط»بود که در دوره فتحعلی شاه قاجار توسط«میرزاعبدالوهاب نشاط»،شاعر سرشناس، بنیان گذاشته شد.
می گویند تا سال‌ها بعد و در دورانی که شیدا تصنیف می‌سرود، این انجمن در اصفهان شاعران بزرگی را تربیت می‌کرد و به دربار می‌فرستاد. میرزا نصرالله شهاب اصفهانی که به تاج الشعرا معروف بود، در سال ۱۲۵۴ اصفهان را ترک کرد و به تهران رفت. سروش اصفهانی در سال ۱۲۶۴ به تهران فراخوانده شد.
در همین‌جا لازم است به این نکته نیزاشاره کنم که شعر شیدا اگرچه در بهره‌گیری از شاعران مکتب عراق و قدمایی نظیر سعدی و حافظ، تحت تأثیر جنبش بازگشت است، اما اقتضائات تصنیف‌سازی به او این امکان را داده‌است که خود را در سرودن شعر از قید و بندهای آزاردهنده شعر کلاسیک و جزم‌اندیشی«جنبش بازگشت»برهاند و به نوعی آزادی در کلام دست یابد.
از این نظر،اشعار او در این دوران، به شعر کسانی مانند یغما و نسیم شمال نزدیک است که استفاده از واژگان عامیانه و طنز عامیانه را وسیله‌ای برای آزادسازی شعر خود قرار داده بودند. آزادی کلام شیدا در بیان حالات روانی خود به حدی است که شاید در شعر فارسی معاصر تا پس از شعر آزاد نیما، کمتر بتوان نظیر آن را یافت.
«شیدا» در عصر یهودیان
در سال‌های زندگی شیدا، زندگی حرفه‌ای موسیقی در دست گروه‌های نوازنده یهودی بود که برپا ساختن بساط طرب را در مجالس بر عهده داشتند. اما در کنار این جریان، رواج یافتن سه‌تار به منزله ساز آهنگ سازان و ساز تنهایی دراویش، جریان موسیقی دیگری را در کنار گروه‌های نوازنده مرسوم و نوازندگان ترانه‌های محلی به تدریج شکل می‌داد. در سال‌هایی که شیدا سه‌تار می‌نواخت، تنها هفتاد سال از رواج سه‌تار به شکل کنونی آن در ایران می‌گذشت.
پس از«مشتاق علیشاه»که سه‌تار امروزی را به او نسبت می‌دهند، باید از یک نوازنده سرشناس دیگر سه‌تار در شیراز نام برد که واسطه رواج سه‌تار در محافل دراویش شیراز و همچنین رواج سه‌تار در شیراز آن زمان است:«میرزا محمد شفیع، ملقب به میرزا کوچک و متخلص به وصال». چون دارای ذوق و مشرب عرفان بود،دل در صحبت مشایخ صوفیه بست و به میرزا ابوالقاسم سکوت سرسپرد و از راه نوشتن کلام‌الله مجید عمر می‌گذرانید.
مشحون در تاریخ موسیقی خود نقل می‌کند که:«وصال مردی خوش محضر و نیکو اخلاق و زیبا روی بود و علاوه بر فضل و دانش و هنر شاعری؛ خوشنویسی و صدایی مطبوع داشت. در فن نوازندگی نیز مهارت داشت و به طوری که مشهور است، از سازهای موسیقی سه‌تار می‌نواخت.» وصال در میان اهل ادب و عرفان، دوستان بسیار داشته و اوقاتی را که قاآنی در شیراز بوده‌است، اغلب با هم گذرانده‌اند. او در سال ۱۲۶۲ درگذشت.»
چنان‌که دیده می‌شود،«شیدا»که خود نیز به دنبال پدرش در سلک فقرا درآمده بود، در سال‌هایی آهنگ و تصنیف می‌ساخت که بهره‌گیری از سه‌تار در میان هم سلکان او رواج یافته بود و او با بهره‌گیری از این دستاوردها، فضای تصنیف را دگرگون ساخت. او هم مضامین تصنیف‌ها را از روایت‌های تاریخی و رخدادهای شایع بین مردم خارج کرد و هم آن را به آهنگ و موسیقی متکی بر ردیف‌ها نزدیک‌تر ساخت. در واقع او بازگشتی است به نسلی از موسیقی‌دانان ایرانی که هم شاعر بودند، هم نوازنده و هم آهنگ ساز٫ تجربه‌ای که پیش از او در وصال شیرازی دیدیم. اگر بتوانیم دوره‌ای را به عنوان دوره معاصر موسیقی ایرانی بدانیم، بی‌گمان علی اکبر شیدا یکی از پیشگامان چنین دورانی است.«روح‌الله خالقی» که شاید بتوان او را بنیان‌گذار تدوین تاریخ موسیقی ایران دانست، در مقدمه کتاب خود«سرگذشت موسیقی ایران»،انقلاب مشروطیت را نشان تاریخی آغاز دوره معاصر می‌داند. اما درمطالعه خود عملاً تبارشناسی موسیقی‌دانان و نوازندگان دوره احیا را از دوره فتحعلی شاه قاجار (۱۲۱۲–۱۲۵۰ هجری قمری) دنبال می‌کند.

code

نظر شما