شناسهٔ خبر: 22076295 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

یادداشت

صلح مسلّح یا آرامش مغتنم

سید مسعود رضوی

صاحب‌خبر -
گاهی وقایع جاری حالتی فوری و فوتی پیدا می‌کند و ما را به الزام و اقدام و اظهار نظر فرا می‌خواند. به همین دلیل، باز هم جانب بحث را از ضرورت تحول در اخلاق و مناسبات جاری به سوی رخدادهای ساری و رویدادهای خطیر می‌گردانیم و چند نکته و چندین مساله را در باب وقایع اتفاقیة کردستان عراق بیان می‌کنیم، باشد که سیطرة خرد و داد، سدّ راه بیداد و عناد شود و گسترة مدارا و فرهنگ، مانع تعصب و جنگ. آنان که امروز سلسلة خصومت می‌جنبانند و ولولة منازعت در انداخته‌اند، خیال نکنند طرفی از آشوب و تباهی می‌بندند؛ خیر، در این آب گل آلود، اول قربانی همان‌ها خواهند بود و غرق خواهند شد و تنها دستاوردشان نیز جنگی تازه و گشودن جبهه‌های بیهوده در منطقه‌ای است که تخم کینه در خاکِ چون مغاکش زود بار می‌دهد و دیر می‌پاید. کسانی در روزها و هفته‌های اخیر باد را کِشته‌اند اما امیدوارم از کاشتن باد، این بار توفان درو نکنند!
امروز هیچ انسان سلیم‌النفس و خردمندی نمی‌تواند نگران اتفاقات حول و حوش ایران نباشد. حجم تبلیغات علیه ایران به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. روز جمعة اخیر فرصت دیدار و شرفیابی خدمت استاد محمد علی موحد را داشتم. ایشان همواره مسائل و اخبار و تاریخ ایران را به دقت دنبال می‌کنند. چندبار به تبلیغات بی‌سابقه علیه ایران اشاره کردند و گفتند و تکرار فرمودند که نگران ایران هستم. این نکته را از آنرو گفتم که دامنة خطیر موضوع را مورد تأکید قرار دهم و حسّاسیت شرایط را بیان کنم.
در حال حاضر آمریکایی‌ها در رأس این غائلة‌ هایله قرار دارند و ان‌شاءالله آب در‌ هاون می‌کوبند؛ اما این مساله ابداً به معنای سهل انگاشتن نیست و با رصد اوضاع و احوال، می‌توان به حساسیّت شرایط در منطقه پی‌برد. وضع عراق و تحولات سعودی و روی کار آمدن ترامپ در آمریکا را همه درک می‌کنیم و دربارة آن بارها بحث و تجزیه و تحلیل صورت گرفته، اما این پازل دشمنی و توطئه را فقط به واسطة وقایع متکثر و محدودتر می‌توان کامل کرد و دریافت.
یکی از آن وقایع، بی‌تردید در مرزهای غربی میهن قرار دارد و به صورتی نهان علیه ایران مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. منظورم رفراندوم اقلیم نیست که به گمان من محصول رقابت‌های طایفه‌ای و حاصل سواری بر موج پوپولیسم شکننده در شرایط مه‌آلود عراق پسا صدام به وقوع پیوست؛ بلکه توجه خاص و تغییر ادبیات خواص در این منطقة مهم که همواره دوست و همراه ما در تاریخ و فرهنگ بوده است.
کردستان سرزمین برادران و خواهران ماست و در سرشت و سرنوشت با ما نزدیک و برای ما عزیز است. نه فقط کردستان و کردهای ایران‌زمین، که کردتباران آن سوی مرزهای ما هم در این وحدت فرهنگی و تقدیر تاریخی حضور و سهم داشته‌اند، اما یکباره، جماعتی عمدتاً وابسته به یک جریان خاص و پیوسته به یک گروه مسلط در اقلیم، (و بسیاری از آنها شاغل در اروپا و آمریکا)، بدون توجه به اثرات سیاسی و ثمرات اخلاقی و نتایج شوم این تبلیغات، علیه ایران و نظام و نهادهای مرتبط با آن، داد سخن می‌دهند! حتماً کسانی که در روزهای اخیر، پس از حضور و تسلط نیروهای دولتی عراق در کرکوک و سنجار و… اخبار و تحلیل رسانه‌های مختلف بین‌المللی را شنیده‌اند، متوجه این موضوع شده‌اند.
نگارنده تردید ندارد که پس از دفع داعش و رفع مخاطرات این گروهِ‌ هار و آدمی‌خوار که تهدیدی جهانی و خطری همگانی محسوب می‌شد، آمریکا، اسرائیل و متحدان منطقه‌ای‌شان در پی کشاندن کانون بحران به مرز ایران و ‌ای بسا داخل کشورمان باشند. برای آنها استقلال و امنیت و گذشته و آیندة کردستان اصلا اهمیت ندارد. یک سرزمین بحران‌زده و سوختة دیگر به جا می‌گذارند و در ذیل آن، بار سنگین آوار سهمگینی که بر دوش مردم محروم و ماتم‌زده باقی خواهد ماند.
تعجب من از تحلیل‌گرانی است که به جای نشان دادن و ریشه‌یابی خطای استراتژیک و خام‌اندیشی و فرصت‌طلبی برخی رهبران و سیاست‌گران اقلیم، از خیانت اتحادیه میهنی کردستان و خانواده و بازماندگان زنده یاد جلال طالبانی سخن می‌گویند و سپس از اتحاد آنها با ایران و دخالت مقامات نظامی و متحدان ایران به عنوان علل شکست و عقب‌نشینی پیشمرگه‌ها به مرزهای سابق بر ظهور داعش سخن به میان می‌آورند و چنان با آب و تاب هر روز داد خطابه می‌فرمایند که خودشان هم باورشان می‌شود. متأسفانه شرایط ذهنی و گسترة عظیم تبلیغات رسانه‌ای بر ذهنیت بخش اندکی از مردم شریف و نجیب کردستان اثر نهاده است. این موج البته گذراست، اما باید مراقب بود که رسوب نکند و به جای حقیقت به این مردم ستم کشیده و مبارز و نجیب تحمیل نشود.
مردم سربلند کردستانِ کهنسال باید حقیقت را درک کنند و هرچه زودتر براساس منافع خود و مصالح همسایگان‌شان، صلح و توسعه و پیشرفت را تجربه کنند. نکته‌ای که مسعود بارزانی و دوستان رادیکال پوپولیست وی نخواستند مورد توجه قرار دهند همین منافع و مصالح درهم تنیده در شرایطی پیچیده است. پرده‌های تبلیغ و توطئه همیشه برقرار و در ذهن مردم اثرگذار نیست. ما باید بیش از پیش مراقب باشیم و صادقانه و دوراندیشانه، اما بسیار مصمم، به خنثی کردن این تبلیغات بپردازیم. باید فراتر از رسانه‌ها و بیانیه‌های رسمی و دولتی، افراد موجه و نهادهای مدنی هم وارد بحث و فحص شوند و میدان را از عوام‌فریبان بستانند. شک نکنید که ذهن و فکر نجیب کردها به زودی متوجه خواهد شد چه کسانی برای حفظ و گسترش منزلت و موقعیت و منافعشان، عواطف بومی و احساسات سرزمینی مردم صافی ضمیر کردستان را به بازی گرفتند و چه کسانی با احساس مسئولیت و به میان گذاشتن سرمایة محبوبیت و موقعیت سیاسی و حیثیت تاریخی خویش، مانع خون‌ریزی و نابودی مردم کرد و عرب عراق در اقلیم و محیط پیرامونش شدند.
جنگ محصول توطئه‌ها و نابخردی فرصت‌طلبان و سوار شدن ایشان بر گردة احساسات عوام است. به ناچار برای ادامه هم بر غلظت شعارها و کینه‌ها می‌افزایند. جنگ آتشی است که هیچ‌گاه خاکستر کینه‌هایش سرد نخواهد شد، اما صلح محصول دوراندیشی بزرگان و نتیجة آگاهی و شکیبایی و انسانیت و عقل است.
زمانی ماکیاولی گفته بود جنگ همان صلح مسلّح و صلح، جنگ بی‌سلاح است؛ اگر قرینه‌ای برای این موضوع بیابیم،آشکارا در وضع کنونی عراق می‌یابیم. اما نگذاریم این ایده برای مردمی که هزاران سال کنار هم زیسته‌اند به پایه و مایة روابط بدل شود. برعکس بکوشیم تاریخ را از کینه‌ها پاک کنیم تا امکان همزیستی فراهم شود و به جای «صلح مسلّح»، «آرامش مغتنم» را پاس بداریم. در این باره باز سخن خواهم گفت.

نظر شما