در تقویم آموزشی کشور 24 تا 30 مهرماه را "هفته پیوند اولیا و مربیان" نامیده اند. هر سال در این هفته بسیاری از مدرسه ها برنامه های ویژه ای برگزار کرده و افزون بر انتخاب اعضای انجمن اولیا و مربیان، در سخنرانی ها بیش از هر چیز بر اهمیت این نهاد تاکید می شود. هر کدام از روزهای این هفته نامی به خود می گیرد و به آن نام شناخته می شود. امسال واپسینِ روز این هفته یعنی یکشنبه 30 مهرماه "اوليا و مربيان، يادگيري مداوم" نام گرفته است. اما این نام گذاری و این روز چه پیامی می تواند برای ما و ساختار آموزشی مان داشته باشد؟
بی گمان یک نهاد آموزشی کامیاب افزون بر آموزش در راستای پرورشِ فردی و اجتماعی نوآموزان و آماده کردن آنان برای زندگی کنونی و آینده، باید زمینه یادگیری مداوم و همیشگی را برای دانش آموزان امروز و شهروندان فردا فراهم کند. هر نهادِ آموزشی با هر ویژگی، باید توانایی پرورشِ آموزش یابنده هایی را داشته باشد که در فرآیند یادگیری، کنشمندانه گام های آموزش را با اتکای به خویش محکم و همیشگی بردارد؛ بی گمان این گونه نوآموز است که می تواند در درازای زندگی خویش از پسِ حل مسائل و دشواری های فردی و اجتماعی اش برآید و به زندگی رشد یابنده اش ادامه دهد. از این رو سامانه آموزشی باید برای آموزش شهروندان در طول زندگی شان زمینه هایی را فراهم کند و آنان را خود- یادگیرنده و انگیزه مند برای دانستن و تجربه های مدام بار بیاورد. از دیگر سو انجمن اولیا به عنوان یکی از استوانه های آموزشی کشور، تشکیل یافته از پدر و مادرانی ست که دست کم درگیر با آموزش و پرورش فرزندان خویش اند و در این راه یاد می گیرند و تجربه می اندوزند.
بنابراین مهمترین مخاطب نام گذاری چنین روزی شاید اعضای انجمن و در نگاهی گسترده تر همه خانواده هایی ست که در پی کامیابی فرزندان خود می باشند. از این گذشته آموزش برای همه عمر یکی از حقوق پایه ای انسان ها است و نباید در گرفتاری های پر شمار نهادهای آموزش نادیده گرفته شود. از این رو بد نیست که در پایان بخشی از توصیه نامه ای که شانزده نهاد مدنی- آموزشی نامدار جهان- که در سال 92 در شصت و هشتمین نشست سازمان ملل به سران کشورها دادند- را با هم بخوانیم. این بخش بند سوم از این توصیه نامه ی ده بندی است و بر یادگیری برای همه عمر تاکید می کند.
حق برخورداری از آموزش با تولد آغاز میشود و مادامالعمر است.
آموزش باید در سطح ملی، چه در محیطهای روستایی و چه شهری در فضایی امن و با شرایط و زیرساختهای شایسته و بدون هیچ مانع جغرافیایی، تبعیض یا ماهیت اقتصادی فراهم و در دسترس باشد. این دسترسی باید در سراسر چرخه آموزش بهگونهای برابر انجام گیرد. حق آموزش، نخستین روزهای کودکی، دبستان، دبیرستان، فنی و حرفهای و آموزشهای دانشگاهی را شامل میشود.
افزون بر این سوادآموزی و آموزش بزرگسالان با چشماندازی از یادگیری در همه عمر را نیز دربرمیگیرد. بهرسمیت شناختن اینکه برخورداری از حق آموزش از زمان تولد آغاز میشود، به تقویت و پاسداشتِ حقوق کودک و دیگر حقوق وابسته به آن یاری میرساند. اراده سیاسی برای پاسخگویی به همه مراحل و ابعاد حق آموزش، باید بهگونهای شفاف در برنامههای آموزشی و توسعه پس از 2015 توضیح داده شود. در عین حال باید در آن برنامهها و راهکارها، اهمیت برقراری پیوند میان آموزشهای رسمی و غیر رسمی مورد تأکید قرار گیرد.
* آموزگار
نظر شما