به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، محمود مروج و فیروز رازنهان سخنرانان این نشست از ابعاد مختلف به بیان راهکارهای مدیریتی در ترویج خواندن پرداختند.
مدیرکل کانون استان البرز نخستین سخنران این برنامه بود که روز ۲۴ آبان ۱۳۹۶ در کتابخانه مرجع کانون برگزار شد. وی سخنان خود را با برشمردن ویژگیهای نشستهای ترویج خواندن آغاز کرد.
محمود مروج در ادامه گفت: بعضی از مباحث پیشین این نشستها همچون اداره کتابخانه، مدیریت توزیع، نشر خوب، تعامل با رسانهها و... نیز در سازمان مدیریت بررسی شده و مورد نظر آنها نیز بوده است. اما هم اکنون در شصت و چهارمین جلسه باید گفت آنچه تاکنون مطرح شده است در واقع فرآیندی است که قرار است به سیاستگذاری منجر شود. طرح و بررسی مسایل برای تدوین یک خط مشی.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: مدیریت فرهنگی زیر مجموعه مدیریت کلان دولتی قابل تعریف است، بنابراین با همین دیدگاه است که مباحث مدیریتی و سازمانی مهم تلقی میشوند. با این حال باید گفت مباحث قبلی مطرح شده در نشستهای ترویج خواندن، ابزار خط مشی هستند و مدیریت، راه رسیدن به خط مشی است.
ضرورت وجود خط مشی و ویژگیهای آن دیگر مباحثی بود که در این جلسه مطرح شد.
دبیر شانزدهمین و هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون ادامه داد: خط مشی تعاریف متعددی دارد. هر چیزی است که دولتها تصمیم میگیرند انجام دهند یا نه. یا میتوان آن را رابطهی یک واحد دولتی با محیطش دانست. در هر حال آنچه مشخص است نبود تعریفی جامع برای خط مشی است.
مروج با بیان اینکه خط مشی ماهیت فرآیندی دارد. یادآور شد: تدوین، اجرا و ارزیابی، ارکان خط مشیاند. آنچه به عنوان نقطه ضعف در کشور ما شناخته میشود، اجرایی نشدن یا در پایان ارزیابی نشدن است، در بسیاری از موارد مراحل تدوین صورت میگیرد اما برنامهها عملی نمیشوند.
این سخنران مراحل خط مشیگذاری را نیز نقل کرد. وی گفت: خط مشی یا ارزش محور است یا مساله محور. برای رسیدن به آن باید نخست به شناخت، درک و بیان مشکل پرداخت. بگذارید بحث را معطوف به مسالهی خواندن کنیم. ما باید به طرح سوال بپردازیم: آیا در مطالعه و خواندن مساله داریم؟ آیا ترویج خواندن مسالهای سازمانی است؟ آیا این مشکل از سوی خط مشیگذاران احساس شده است؟ با کدام سند مسایل حوزهی خواندن هویدا شده است؟ آیا افکارسنجی در بارهی این مشکل صورت گرفته است.
مروج افزود: در گام دوم بررسی دقیق کارشناسی ضروری است. در این میان بررسی پیشنهادها، انتقادها و نگاه رسانهای و نظر کودکان و نوجوانان و اولیای تربیتی میتواند موثر باشد. به طور مثال میتوان از نظرهای ارباب رجوع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز بهره برد.
مدیرکل کانون استان البرز خاطرنشان کرد: اما گام سوم تهیه و تدوین خطمشی است. مهم است که خطی مشیگذاران چه کسانی هستند. اهداف و رسالت هر نهاد مهم است و باید از ظرفیتهای کارشناسی هر نهاد بهره برد. گام چهارم قانونی کردن این خط مشی است، ابلاغ و اجرای آن نیز گام آخر تلقیمیشود.»
وی در ارزیابی خط مشی، تحلیل بازخوردهای کمی و کیفی، بررسی نقاط ضعف، بررسی روشهای بهتر در حین اجرا را نیز ضروری دانست.
در ادامه فیروز رازنهان سخن گفت. رازنهان که مدرک دکترای خود را در رشتهی مدیریت رفتار سازمانی دریافت کرده است فرهنگسازی و ایجاد مطالعهی سیستمی را راهکار نواقص موجود خواند.
این کارشناس در ابتدا دربارهی نظام تعلیم و تربیت سخن گفت: توجه داشته باشیم که در طرح یک مساله تشریح حد انتظار و خواستهی پایانی ما بسیار مهم است. باید بدانیم که ما قرار نیست در هر امری گام بزرگی برداریم یا دادههای بزرگی ارایه کنیم.
او در مورد میزان مطالعه گفت: انتظار ما این است که به معیار جهانی نزدیک شویم و نه معیار کشورهای توسعه یافته. با این نگاه پس باید بررسی کنیم که چه نیازمندیهایی داریم.
رازنهان، رد داشتهها را یک آسیب خواند: در حل یک مساله تقبیح داشتهها امر درستی نیست. ما باید از خود بپرسیم به چه نیاز داریم. در امر مطالعه نیز چنین است. بگذارید به نهاد تعلیم و تربیت فکر کنیم. ما گمان میکنیم وظیفه ترویج کتابخوانی با آموزش و پرورش است در حالی که باید دیگر نهادها نیز نهاد تعلیم و تربیت باشند. چرا؟ ساده است. فرزند ما سالها زبان عربی و انگلیسی در مدرسه میخواند، نتیجهاش چیست؟ هیچ. در حوزه هنر در چه جایگاهیاند؟ پاسخ تاسفبار است. ورزش چه؟ همان پاسخ قبلی.
مدیر تدوین نقشهی مهندسی فرهنگی کشور ادامه داد: آموزش و پرورش مهارتها را وافی و کافی و به روز آموزش نمیدهد. دغدغه خود ما نیز ریاضیات و علوم است. در پایان به موسسههای کنکور و زبان مراجعه میکنیم در حالی که چنین موسسههایی در سطح جهانی معنی ندارند. و همگی راه خطایی را دنبال میکنیم.
وی تاکید خود را بر مساله فرهنگسازی گذاشت و گفت: در جامعهی ما مختصاتی وجود دارد. مثلا فرهنگ شفاهی بر فرهنگ نوشتاری غالب است. آیا این یک عیب است؟ خیر. داشتهها عیب نیست، نداشتهها عیب است. اما باید در نظر داشت که امروزه در سطح جهانی برای موفقیت، مهارتها و استانداردهایی تعریف کردهاند، بخش زیادی از این مهارتها به خواندن و نوشتن مربوط میشود. و بحرانی که ما با آن روبه روییم همین است، ما قدمی برای توسعه این قابلیتها برنمیداریم.
این سخنران مطالعه سیستمی را یکی از راهکارهای حل این مساله دانست: باید به چند نکته توجه داشت. نخست اینکه سبک زندگی ما با کتاب و کتابخوانی عجین نیست. دوم آنکه در هر کشوری توسعه اقتصادی رخ میدهد، مطالعه نیز در آن گسترش مییابد. سوم آنکه هر چقدر نظام تعلیم و تربیت کارآمد شود مطالعه هم گسترش مییابد. در پایان باید بدانیم که بایستی به مطالعه در چارچوب یک نظام و مساله کلان نگاه کنیم.
رازنهان تاکید کرد که هر شخص و نهادی در ترویج مطالعه میتواند موثر باشد با این حال ابزارهای خرد نمیتوانند راهگشای پایانی باشند، چرا که رسیدن به حداقلها نیازمند کار گروهی است که مصداق آن در کشور کم است.
در پایان این نشست مروج گزارشی از فعالیتهای کانون در حوزهی ترویج خواندن را ارایه داد و بررسی این امر که این فعالیتها ابزار رسیدن به خط مشیاند یا جزوی از آن را به جلسههای تخصصی دیگر موکول کرد.
کتابخانه تخصصی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پایان هر ماه نشستهایی را با عنوان «ترویج خواندن» برگزار میکند که ورود عموم به آن آزاد است.
نظر شما