شناسهٔ خبر: 21852812 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

مجید مولایی، تهیه‌کننده سریال «آهو»:

سریال‌سازی‌ مثل رب‌سازی در کارخانه شد‌ه ا‌ست

صاحب‌خبر - این روزها مجید مولایی، سریال «آهو» را تهیه‌کنندگی می‌کند؛ داستان عاشقانه تاریخی که به دوره قاجار تعلق دارد. در این سریال عزیزا... حمیدنژاد نیز روایتی جدید از آدم‌های آن دوره تاریخی را کارگردانی می‌کند. پیش از این مجید مولایی و عزیزا... حمیدنژاد سریال اپیزودیک «چرخ‌فلک» را با همکاری هم به تولید رسانده‌ بودند که در حال حاضر از شبکه سه سیما باز‌پخش می‌شود. آنچه می‌خوانید متن گفت‌وگوی مجید مولایی با «فرهیختگان»، در مورد وضعیت سریال‌سازی در صداوسیما است: در سال‌های اخیر عمده تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان، نسبت به بدهی‌های سازمان صد‌او‌سیما گله‌مند بوده‌اند و برخی روند کند سریال‌سازی را معوقات سازمان می‌دانسته‌اند. در حال حاضر وضعیت سریال‌سازی و پرداخت معوقات سازمان به تهیه‌کنندگان چگونه است؟ با نگاهی به حجم سریال‌هایی که این روزها در حال تولیدند یا در مرحله پیش‌تولید هستند، به نظر می‌رسد به لحاظ کمی، وضع سریال‌سازی نسبت به دوسال قبل بهتر شده است. در مورد بدهکار شدن سازمان به همکاران هم فکر می‌کنم پرداخت‌ها در دو سال گذشته به خوبی انجام شده و سازمان در این مورد مثل سال‌های قبل دچار بحران نیست. مشکلات مالی‌ای که سال‌های قبل برای برخی تهیه‌کنندگان پیش می‌آمد به این دلیل بود که رابطه مستقیمی بین بودجه اختصاص یافته با سریال‌ها و تعهداتی که مدیران می‌دادند، وجود نداشت. معمولا مدیران علاقه داشتند آنتن پر شود تا بیشتر به چشم بیایند و بیلان کاری بدهند. آنها برای اینکه مشکل آنتن را حل کنند از خرج می‌تراشیدند بدون اینکه منبع آن از جایی تامین شده باشد. آنان تصور می‌کردند بالاخره سازمان بدهی‌اش را تسویه می‌کند و می‌تواند تهیه‌کننده‌ را تامین کند. برای همین یکسری مشکلات و بدعهدی‌های مالی پیش آمد و روند سریال‌سازی مدتی کند شد. اما در حال حاضر حداقل در حوزه نمایش می‌دانم شرایط اقتصادی بهتری فراهم شده است؛ بودجه‌ای مستقل برای امور نمایشی اختصاص می‌یابد و همین مساله شرایط را بهتر کرده است. همانطور که گفتید با افزایش حجم سریال‌سازی در سازمان مواجهیم. فکر می‌کنید این حجم ساخت بتواند خواسته‌های مخاطبان از آثار نمایشی تلویزیون را تامین کند؟ بحث جدی‌تری که در آینده می‌تواند گریبان مدیران صدا وسیما را بگیرد، این است که آیا مخاطبان از این سریال‌ها راضی خواهند بود یا نه؟ من تصور می‌کنم کمیت در جذب و جمع کردن مخاطب، اثری ندارد، چون بسیاری از قصه‌ها و سریال‌هایی که امروز ساخته می‌شوند، تکراری هستند و مشابه آن، قبلا از تلویزیون پخش شده است. اصرار بر ساخت تعداد زیاد سریال، شاید به این دلیل خوب باشد که تعدادی از اهالی فنی سینما و تلویزیون مشغول کار شوند و مدیران سازمان، گزارش کار بدهند. اما نتیجه این‌گونه ‌می‌شود که پنج سریال از پنج شبکه پخش می‌شود و تقریبا قصه‌ها در یک مایه هستند، فرم بازیگران شبیه هم است و آن اتفاقی که در جذب مخاطب می‌خواهند، نخواهد افتاد. ماجرا کاملا واضح است، وقتی تولید بالا می‌رود بودجه اختصاصی به هر پروژه کمتر می‌شود و در نتیجه تهیه‌کننده‌ها و عوامل برای اینکه کار را جلو ببرند، در یک شرایط شبیه هم، یکسری کارهای شبیه هم را خواهند ساخت. همین است که تلویزیون سریال دارد، ولی خیلی از مخاطبان را درگیر خود نکرده و مثل قبل نیست که مردم در خانواده‌ها در مورد قصه یک سریال صحبت کنند. این حجم تولید انبوه کمکی به بیشتر دیده شدن سریال‌ها نخواهد کرد چون مخاطب امروز با مخاطب قدیمی فرق دارد و قدرت انتخاب دارد و ناچار نیست آن چیزی را ببیند که صرفا ما دل‌مان می‌خواهد. مخاطب نیاز به دیدن قصه و سریال خوب دارد و برای دیدن یک سریال در شبکه نمایش خانگی پول می‌دهد، در حالی که حاضر نیست سریال رایگان از تلویزیون ببیند. به خاطر اینکه سریال‌های تلویزیون راضی‌اش ‌نمی‌کند. به‌رغم خواست سازمان برای جذب مخاطبان سریال‌های تلویزیونی، بنا به گفته شما هنوز در این زمینه موفق نبوده است. فکر می کنید چرا سریال‌ها نتوانسته‌اند بامخاطبان امروز خود ارتباط برقرار کنند؟ بیشترین چالشی که سازمان در سریال‌سازی دارد، مربوط به ضعف فیلمنامه‌هاست و اینکه فیلمنامه‌ها نتوانسته‌اند با سلیقه مخاطب همراه شوند. برای ساخت یک سریال خوب، کارگردان و تیم تولید خوب داریم، ولی مهم‌ترین چالش در حوزه فیلمنامه‌نویسی است. البته این مشکل فقط مربوط به توانایی نویسنده‌های ما نیست، چون فیلمنامه‌نویس‌های خوبی داریم ولی در نگارش فیلمنامه‌ها همیشه موانعی برای ورود به عرصه‌ها و موضوعات نو وجود دارد. به هر حال وقتی رسانه‌ای با رویکردی خاص به موضوعات نگاه می‌کند، نویسنده‌ها هم خودسانسوری می‌کنند و همین امر مهم‌ترین آسیب برای ورود به عرصه‌های نو در نویسندگی است.مشکل دیگر در نوع نگاه مدیران به رسانه است که از قدیم داشته‌اند و هنوز هم دارند. مدیران ما فکر می‌کنند رسانه امر ثابتی است و سلیقه مردم نیز ثابت است. بنابراین با یک فرمول از پیش‌تعیین شده و غیر‌قابل تغییر و انعطاف می‌توان سال‌های سال، سریال ساخت و مخاطب هم ملزم است آنچه را می‌سازیم، ببیند. در حالی که مخاطب با قدرت انتخاب خودش سراغ سریال دیگری می‌رود. مدیران حوزه نمایش، حتی به ضرورت قصه هم انعطافی از خود نشان نمی‌دهند. در مورد همین سریال «آهو» مثال می‌زنم. به هر حال قصه در زمان قاجار روایت می‌شود و زنان در آن دوره پوششی داشته‌اند که با فرهنگ ایرانی هماهنگ بوده است ولی وقتی در گریم بازیگر، بخواهیم به همان چهره زنان دوره قاجار، نزدیک شویم، مانع اجرای کار می‌شوند. خب وقتی مخاطب این غیر‌واقعی شدن را در تصویر ببیند، آن را پس می‌زند و می‌گوید همه قصه‌های شما تصنعی و غیر‌واقعی است و در نتیجه نه تعلیق‌ها را باور می‌کند و نه شخصیت‌های قصه را. بنابراین چون مخاطب امکان انتخاب دارد، سراغ رسانه‌های دیگر می‌رود. در این راستا مدیریت حرفه‌ای‌تر در حوزه نمایش باید اعمال شود تا تعداد تولید سریال‌ها و بودجه هر سریال را منطقی کند. اینکه بخواهیم تعداد سریال را بالا ببریم و مثل کارخانه رب‌سازی، همه را شبیه هم بسازیم، فقط برای بالا بردن بیلان کاری مدیران خوب است و هیچ فایده‌ای برای جذب مخاطب ندارد.

نظر شما