«تلویزیون مجوز پخش رپ را میدهد اما اجازه ربنای شجریان را نمیدهد»؛ این گلایه رئیس کمیسیون فراکسیون زنان مجلس و بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و حتی مردم عادی جامعه است؛ مردمی که رمضان را با ربنای شجریان افطار کردند و با صدای او آرامش میگیرند اما چند صباحی است که سیاست بر هنر غلبه کرده و از پخش صدای استاد شجریان جلوگیری میشود. خرداد سال جاری بود که معاون سیما در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان صداوسیما در قبال پخش دعای ربنای محمدرضا شجریان رویکرد جدیدی اتخاذ کرده است، گفت: «پخش نشدن این دعا از صداوسیما منعی بوده که خودشان باعث آن شده است. اگر از سوی ایشان احترام به انقلاب، احترام به آزادی، امنیت و حاکمیت ابراز شود، هیچ منعی برای پخش این دعا وجود ندارد.» مرتضی میرباقری یادآور شد: «بارها گفتهام ایشان به دلیل شرکت در جریان فتنه ۸۸ اشتباهات فاحشی انجام دادند که واقعا پیشنهاد ما به هنرمندان این است که در مسائلی که امنیت کشورشان را به خطر میاندازد و میتواند خیانت در کشور ایجاد کند، نباید حضور پیدا کنند و بازی بخورند؛ چراکه هنرمند آدم سیاسی نیست.» اما چگونه است که خواست میلیونها ایرانی برای شنیدن نوای شجریان اجابت نمیشود و از سوی دیگر پخش موسیقیهایی که عمق و معنای چندانی ندارند، اجابت میشود! رئیس فراکسیون زنان مجلس معتقد است بسیاری از مسائل و مشکلات موجود در فضای فرهنگی کشورمان ناشی از قوانین نانوشتهای است که در کتاب قانون وجود ندارند و باید برداشته شوند. ازجمله این قوانین نانوشته؛ نشان ندادن ساز در تلویزیون است. پروانه سلحشوری در مورد برخوردهای سلیقهای و موارد سکوت قانون در حوزه فرهنگی گفت: به نظرم قانون سکوت ندارد و متولی تمام اینها وزارت ارشاد مشخص شده است اما چنین نیست. هر کسی در این زمینه به صورت جزیرهای و سلیقهای عمل میکند. همین چند وقت پیش در بحث پخش فوتسال یا والیبال بود که در میان برنامه، دیدم یک آهنگ رپ پخش کردند. تا آنجا که من میدانم هنوز موسیقی رپ مجوز نمیگیرد. وی افزود: وزارت ارشاد که متولی موسیقی است هنوز مجوزی در این زمینه صادر نکرده اما در تلویزیون موسیقی رپ پخش میشود. یعنی تلویزیون خودش مجوز پخش موسیقی رپ را میدهد اما اجازه پخش مثلا ربنای شجریان را نمیدهد. البته من خودم به شخصه مشکلی با موسیقی رپ ندارم و به نظرم باید سبکهای مختلف موسیقی را داشته باشیم.
مصوب کردن اساسنامه
وی با تاکید بر اینکه این چندصدایی فرهنگی باید خاتمه پیدا کند به ایلنا گفت: این مساله بسیار مهمی است چون بسیار آسیب میزند. یعنی فقط یک متولی مشخص در این زمینه تصمیم بگیرد.
به غیر از کمیسیون فرهنگی ما در مجلس کمیته هنر، رسانه را نیز داریم که افراد دیگری در آن حضور دارند و میبایست آنها نیز در این زمینه فعالیت کنند. ما برای مصوب کردن اساسنامه صدا و سیما تلاشهایی کردیم ولی متاسفانه موفق به این کار نشدیم. سلحشوری با تاکید بر اینکه مجلس درمواردی که قانون زیرپاگذاشته میشود ساکت نیست؛ گفت: من خودم در بحث لغو کنسرتها بسیار اظهار نظر و بسیار مصاحبه کردم. در زمینه فیلمها نیز به همین صورت عمل کردهام. با اینکه من به صورت تخصصی در این زمینه کار نمیکنم اما هر گاه مسالهای پیش آمده به سرعت واکنش نشان دادهایم و ورود پیدا کردهایم. مثلا در بخش جشنواره فیلم فجر یا در بحث تئاتر نیز وارد عمل شدیم. البته من از آنجا که در کمیته کمیته ورزش، زنان، خانواده هستم بیشتر فعالیتم در این حوزه است. سلحشوری در مورد عدم نشان دادن ساز در تلویزیون گفت: اگر قرار بود علمای ما با موسیقی مشکل داشته باشند با کل آن مشکل داشتند و دربارهاش فتوا میدادند. بعضی مواقع به نظرم میرسد در این چهل سال م قوانین نانوشتهای داریم که برای ما دردسر درست کردهاند و امروز ماندهایم با آنها چه کار کنیم. در زمینه تصویر ساز و موسیقی امروز تمام تابوهایش از بین رفته و حساسیتی وجود ندارد و حتی خودمان این قانون نانوشته نشان ندادن ساز در تلویزیون را بعضی وقتها زیر پا میگذاریم ولی چون این قانون نانوشته را داریم، ماندهایم با آن چکار کنیم. به نظرم فقط جسارت و شجاعتی میخواهد که شروع به نشان دادن ساز شود و هیچ کس هم مخالفت نخواهد کرد. وی در واکنش به خبرنگاری که گفت فشار مثبت و اعتراضات نمایندگان در این دوره مجلس شورای اسلامی ضعیفتر از قبل است، تاکید کرد: بالاتر از مساله حصر که چیز دیگری نبوده؛ وقتی که حتی درباره مساله حصر هم حرف زدهام هیچ مسالهای پیش نیامده است. حتی در مورد مساله حجاب هم که صحبت کردم هیچ مسالهای پیش نیامد که مثلا از یک نهاد خاص یا جایی پیام بدهند یا بگویند حق ندارید در این مورد حرف بزنید.سلحشوری افزود: این را صادقانه بگویم این که میگویند در برخی موارد که صحبت میکنیم تهدید میشویم حداقل در مورد من که هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است. خود من به شخصه در مورد بسیاری از مسائل هنری و فرهنگی وارد شدهام مثلا برای فیلمهای اکسیدان و لانتوری و کنسرتها بسیار اظهارنظر کردهایم.
وزارت ارشاد دست کیست؟
سلحشوی در پاسخ به انتقاداتی که به وزارت ارشاد میشود، اظهار داشت: مگر وزارت ارشاد دست فرد اصلاحطلب افتاده است؟ مگر نه اینکه وزارت ارشاد باید دست فرد اصلاحطلبی باشد تا اصلاح طلبی صورت بگیرد؟ آقای صالحی امیری مگر چه کار کرد؟ خود صالحی امیری که به او قول پنج سال را داده بودند به راحتی جا بهجا شد. بعد اینکه صالحی امیری مگر چه کاری انجام داد که نشد دوباره بیاید، دقیقا درست مانند زنان که نتوانستند بیایند؛ اینها در هالهای از ابهام قرار دارد. شما چطور انتظار دارید وزارت ارشادی که افراد داخلش همان افرادی هستند که رویکردشان همانند همان دوره است، بیایند و کار خاصی انجام بدهند؟ وی گفت: من در دوره اصلاحات تمام فیلمها را در سینما میدیدم اما در دوره احمدینژاد احساس کردم سینما دچار لودگی و بیهدفی شده بود که مسیر مناسبی را طی نمیکرد و از این رو با سینما قهر کرده بودم. اما امروز شما ببینید چه فیلمهایی تولید میشود، هرچند که با فیلمهای اجتماعی بسیار تلخ هم چندان موافق نیستم چون معتقدم خود جامعه به اندازه کافی دچار افسرگی هست ما هم اگر به آن تلخی اضافه کنیم، دیگر چه میماند؟
نگاه بهتر افغانها
سلحشوری در مورد ورود زنان به ورزشگاهها گفت: «موضوع ورود زنان به ورزشگاهها یک مساله فرهنگی است. کما اینکه در بسیاری از کشورهای اسلامی دنیا هم زنان اجازه ورود به ورزشگاهها را دارند. به نظر من موضوع ورود زنان به ورزشگاهها یک مساله کوچک و حق ابتدایی است اما متاسفانه کاری کردهاند که به یک معضل تبدیل شده و خارجیها آن را مثل چماق بر سر ما میکوبند که شما حقوق زنان را رعایت نمیکنید. آیا حضور زنان در ورزشگاهها آزادی بیشتری میخواهد یا اینکه زنان بتوانند در تقریبا بجز چند مورد خاص، در تمامی عرصههای سیاسی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی فعالیت کنند؟» وی افزود: «تا زمانی که ورودم به ورزشگاه براساس یک امتیاز باشد از این امتیاز استفاده نمیکنم. همانطور که قبلا هم گفتهام تا زمانی که همه نتوانند از توئیتر استفاده کنند از این شبکه اجتماعی نیز استفاده نخواهم کرد. معتقدم اینکه یکی دو نفر با امتیاز وارد ورزشگاه شوند مشکلی را حل نمیکند.» سلحشوری همچنین اظهار داشت: «همانطور که میگویند خانه بیزن نمیشود، جامعه هم بیزن نمیشود و میشود چیزی مثل عربستان که البته از نظر آزادی اجتماعی با ما قابل مقایسه نیست. البته جایی مثل افغانستان از نظر نگاه توسعهای به زنان وضع بهتری دارد. جامعه مدنی در این کشور البته عقب مانده است اما مسئولانش به این نتیجه رسیدهاند که باید رشد بدهند، اگرچه جامعه مدنی این امر را پذیرا نیست. در مقابل در کشور ما جامعه مدنی رشد کرده اما مسئولان نمیپذیرند!»
∎
نظر شما