شناسهٔ خبر: 21534703 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

امروز در 'ایرنا مقاله' می خوانید:

منفعت مشترک

صاحب‌خبر -

**منفعت مشترک
«ابراهیم متقی» استاد دانشگاه تهران در یادداشتی با بررسی موضوع همه پرسی استقلال کردستان عراق، معتقد است که بسیاری از کشورهای منطقه به دلیل برهم خوردن موازنه ساختار هویتی منطقه، مخالفت کرده اند.
هویت و قومیت در زمره مؤلفه های بنیادین سیاست و امنیت در خاورمیانه است. در هیچ حوزه جغرافیایی به اندازة خاورمیانه تنوع گروه های قومی در هم تنیده مشاهده نمی شود. یکی از دلایل اصلی ستیزش و بحران امنیتی خاورمیانه، تمایلات گروه های اجتماعی است که از انگیزه لازم برای هویت یابی برخوردارند.
موضوع استقلال کردستان از این جهت اهمیت دارد که دارای ریشه های تاریخی در عراق بوده و هیچ گاه رهبران سیاسی کردستان، خود را بخشی از ساختار سیاسی عراق تلقی نکرده اند. اسامی احزاب اصلی کرد عراقی بدون نام عراق شکل گرفته است. بحران هویت در عراق مربوط به شرایطی است که ساختار سیاسی حکومت بعث عراق، محدودیت های بسیار جدی علیه خود مختاری منطقه ای برای کردها ایجاد کرد.
ساخت های اقتدارگرا در عراق و سایر کشورهای جهان عرب، تمایل چندانی به آزادی عمل گروه های هویتی نشان نداده اند. چنین وضعیتی به گونه ای اجتناب ناپذیر، زمینه لازم برای شکل گیری هویت مستقل از ساختار سیاسی را برای گروه های اجتماعی، قومی و مذهبی کشورهای مختلف خاورمیانه در جهان عرب به وجود آورده است.
هویت در عراق ماهیت تقسیم شده و پاره پاره دارد. به همین دلیل است که امکان شکل گیری دولت قوی و مقتدر در عراق، کار دشواری خواهد بود. هرگاه دولت از اقتدار سیاسی برخوردار باشد، گروه های قومی و هویتی تلاش می کنند تا موقعیت حاشیه ای خود را حفظ کنند. در حالی که هرگاه زمینه برای ایجاد شکاف سیاسی و هویتی در عراق به وجود آید، گروه های سیاسی از سازوکار لازم برای جدایی و تفکیک ساختاری استفاده به عمل می آورند.
کشورهای اروپایی و اسرائیل از الگوی بالکانیزه کردن عراق و تمامی کشورهای خاورمیانه بهره می گیرند. اسرائیل زمانی احساس آرامش و امنیت می کند که موج تجزیه کشورهای خاورمیانه مانع از شکل گیری دولت های مقتدری شود که از آزادی عمل سیاسی و راهبردی برخوردارند. طرح موضوع استقلال مناطق کردنشین در عراق تابعی از اقتدار ساختار حکومت بوده است.
اگر روند استقلال کردستان عراق در دستور کار رهبران سیاسی و گروه های مرجع در نظام اجتماعی کردی قرار گیرد، در آن شرایط طبیعی به نظر می رسد که نه تنها شکل جدیدی از تضادهای دولت و جامعه ظهور می یابد، بلکه نشانه های جدیدی از گسترش خشونت به منطقه را فراهم می سازد. چنین فرآیندی بیانگر این واقعیت است که جامعه، مردم و رهبران عراق همواره سرنوشتی تراژیک داشته اند. تاریخ سیاسی عراق با جنگ، خشونت، اقتدارگرایی و بحران پیوند یافته است.
گروه های اجتماعی و دولت های جهان عرب عموما ازساز و کارهایی استفاده به عمل می آورند که گروه های قومی در وضعیت حاشیه ای قرار گیرند. به همین دلیل است که کردها به عنوان بخشی از اپوزیسیون سیاسی جهان عرب در عراق و سوریه محسوب می شوند. تجربه سیاسی عراق این موضوع را منعکس می سازد که حکومت هایی در قدرت باقی خواهند ماند که دارای رویکرد و نگرش اقتدارگرا باشند و ابزار اقتدارگرایی در عراق مبتنی بر خشونت سیاسی و سرکوب خواهد بود و رهبران اقتدارگرا در عراق همانند صدام حسین، همواره سرنوشت تراژیک داشته اند.
از آنجایی که ایران نقش مؤثری در سیاست امنیتی و ادارة امور بوروکراتیکی عراق دارد، طبیعی به نظر می رسد که معادله قدرت و الگوی کنش بازیگران منطقه ای همانند عربستان و اسرائیل با رویکرد ایران هماهنگی داشته باشد. کشورهای یادشده بدون توجه به پیامدهای استقلال و جدایی کردستان از عراق، روند بحران و هویت مقاومت در بین کردهای عراقی را تشدید می کنند. هدف اصلی دولت های یادشده را می توان محدودسازی حوزه تحرک ژئوپلیتیکی ایران و درگیرسازی بازیگران منطقه ای در فضای ستیزش هویتی در عراق دانست.
به طور کلی، می توان تاکید داشت که دولت ها یگانه سازمان های سیاسی محسوب می شوند. این سازمان ها باید از ویژگی هایی مانند قلمرو اداری، موقعیت مکانی، حوزه عمومی، نهادهای اجتماعی و ساختارهای اقتدار مشروعی تبخش برخوردار باشند. فقدان هر یک از مولفه های یادشده، مشکلاتی برای دول تها و فرآیند دولت سازی ایجاد می کند.
ابزارهای دولت دموکراتیکی را می توان سازماندهی کابینه، ارتش، روندهای قانون گذاری، تفکیک قوا و ارتقاء جامعه مدنی دانست. تحقق هریک از نشانه های ساختاری یادشده برای دولت کردستان کاری دشوار خواهد بود.
هرگونه فرآیند دولت سازی و یا گسست در فضای اجتماعی عراق را باید براساس شکل بندی های جامعه مدنی و الگوی کنش رهبران سیاسی و گروه های هویتی تحلیل کرد. در چنین شرایطی طبیعی به نظر می رسد که انگاره استقلال در کردستان عراق همچنان موجودیت و هویت خود را حفظ کند.
اگر موازنه گرایی را محور اصلی سیاست راهبردی آمریکا در عراق بدانیم، در چنین شرایطی موضوعاتی همانند آینده سیاسی اقلیم کردستان، چگونگی تعامل کشورهای منطقه ای با عراق و نقش داعش در شکل بندی های سیاسی و امنیتی عراق در آینده از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.

**ماه مهر؛ شروع راه علم و دانایی
مهر، ماه مهربانی فرا رسید و دانش آموزان مصمم تر و با اراده تر گام در مکتب علم آموزی گذاشتند تا با کوله باری از دانش و تجربه به کشف ناشناخته ها بپردازند و سال جدید تحصیلی را آغاز کنند.
مسافران مسیر علم و دانایی با نخستین تابش نور دانش، آگاه تر از همیشه سر از بالین بر می دارند تا در پرتو رهنمودهای مشفقانه معلمان دلسوز به کوچه های حقیقت گام نهند و رویشی دیگر را در بهار دانش تجربه کنند.
آموزش و پرورش به عنوان گسترده ترین نهاد فرهنگی و اجتماعی نقشی تاثیرگذار و غیر قابل انکار در تربیت دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور، برعهده دارد و توسعه یا عقب ماندگی هر جامعه ای از نظام آموزشی آن نشات می گیرد. پرورش نسلی مطلع، متعهد و مستقل برای ساختن کشوری پیشرفته در گرو برنامه ریزی کارآمد و پرورش حس اعتماد به نفس دانش آموزان در پرتو تقویت فرهنگ دینی آنان است.
توسعه همه جانبه کشور زمانی رقم می خورد که با آموزش های نظامند و کارآمد، انسان ها، متحول شوند و در آن جامعه نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادینه یابد.
آموزگاران به عنوان یکی از موثرترین افراد در امر آموزش از جایگاهی ویژه در این عرصه برخوردارند و آنها برای حفظ و افزایش کارآمدی و اثربخشی خود باید پیوسته در حال یادگیری باشند و با توجه به پیشرفت های علوم و فنون در زمینه های مختلف، آگاهی ها، مهارت ها و اطلاعات خویش را ارتقا بخشند تا بتوانند، بستری را برای دانش آموزان مهیا سازند که یادگیری و آموزش برای آنها آسان، لذت بخش و هیجان انگیز شود.
دانش آموز موفق و خلاق به دانش پژوهی گفته می شود که از فرصت های به ظاهر کوچک و کم ارزش برای افزایش اندوخته های علمی خویش بهره ببرد و با پذیرش مسوولیت ها، پرورش قابلیت ها و آمادگی برای جذب مهارت ها بر توانمندی های خویش بیافزاید.
انگیزه، برنامه ریزی دقیق و منظم، خوداتکایی، اراده، اعتماد به نفس و شور و علاقه برای آموختن بیشتر از جمله عوامل موفقیت دانش آموزان محسوب می شود. ایجاد انگیزه و خلاقیت در دانش آموزان سبب می شود تا آنها به راه های زیادی برای رسیدن به هدف های خویش فکر کنند و همیشه خود را محکوم به ماندن در راهکارهای گذشته ندانند.
همزمانی بهار دانش با هفته دفاع مقدس فرصتی مغتنم است تا مسافران مسیر علم آموزی در تلاشی خستگی ناپذیر با تاسی و الگوگیری از هم شاگردان ایثارگر و دانش آموزان شهید، الفبای شجاعت و غیرت را فراگیرند. آنان که با درکی عمیق، برای دفاع از کیان وطن شان دلاورمردانه به پیکار دشمن متجاوز رفتند و آموزگار درس مقاومت شدند.
تبیین و نهادینه سازی فرهنگ ایثار، شهادت و انتقال آن به جامعه و به ویژه دانش آموزان در تربیت دینی آنان تاثیری بسزا دارد و در این میان آموزگاران می توانند به عنوان مروجان این فرهنگ، نقش بی بدیل خود را ایفا کنند.

**دونالد ترامپ از خاورمیانه تنها نفت دلار و رقص شمشیر را می شناسد
جهان سردرگم، بهترین تعبیر برای این روزهای جامعه بین‌ المللی است که از یک سو با بحران گروه‌ های تروریستی متعدد سردرگریبان است و از سوی دیگر با منازعه‌های سیاسی متعدد و متنوع در نقاط مختلف جهان از خاورمیانه تا شرق آسیا. در چنین شرایطی، رییس‌ جمهور ایالات متحده نیز با سیاست‌ های خام و ناپخته بر بحران‌های موجود می‌افزاید.
در آخرین مورد از بحران‌آفرینی‌ های وی نیز شاهد سخنرانی مملو از توهین، عاری از حقیقت و آلوده به خشونت صرف وی از تریبون سازمانی بودیم که برای ارتقای صلح و امنیت جهانی درنظر گرفته شده است. تنها چند ساعت پس از سخنرانی دونالد ترامپ بود که حسن روحانی، رییس‌ جمهور ایران در سخنانی از همان تریبون به هرتهدیدی نه گفت و تاکید کرد که ایران نه کشور آغازگر نقض برجام و نه تهدید کننده سایرکشورها خواهد بود.
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان تاکید می‌کند که ترامپ با چشمانی بسته به جنگ با همه برخاسته است. وی فرجام خوبی برای ریاست‌ جمهوری وی در نظر نداشته و تاکید می‌ کند که ریاست‌جمهوری ٩ ماهه ترامپ تا همین امروز نیز امریکا را شرمگین کرده است.
متن کامل این گفت‌وگو را می توانید در تارنمای ایرنا مقاله مطالعه نمایید.

**چرا آستان قدس می خواهد به جرگه بانکداران بپیوندد؟
ظاهراً آستان قدس رضوی قصد دارد بانک تاسیس کند. این خبر اگر صحیح باشد می‌تواند دو حالت داشته باشد.
در حالت نخست احتمال دارد آستان قدس بخواهد یک بانک قرض‌الحسنه ایجاد کند و بانکداری اسلامی خالص آن‌گونه که عده‌ای از منتقدان نظام بانکی فعلی وصف می‌کنند، ایجاد کند. این اتفاق بدی نیست.
حدس زده می‌شود نیمی از این موسسات غیرمجاز از استان خراسان منشأ گرفته‌اند. طبیعی است که باید تلاش شود این بازار غیرقانونی پول برچیده شود و کل نقدینگی کشور در بازار قانونی پول یعنی بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری جریان یابد. ایجاد یک بانک قرض‌الحسنه قوی و معتبر در خراسان که انگیزه برای ایجاد چنین موسساتی را از بین ببرد می‌تواند تاسیس بانک از سوی آستان قدس را توجیه کند.
اما حالت دوم این است که آستان قدس بخواهد بانکی مانند بانک‌های دیگر ایجاد کند. آن‌وقت داستان متفاوت است. در چنین حالتی باید از تولیت آستان قدس و مشاوران اقتصادی ایشان پرسید چگونه می‌خواهند وارد صنعتی شوند که معتقدند ربوی است و شبهه غیرشرعی بودن دارد.
البته درک اینکه چرا آستان قدس علاقه‌مند است بانک داشته باشد، عجیب نیست. تاسیس بانک در ایران کار ساده‌ای است. با سرمایه اولیه 400 میلیارد تومان می‌شود درخواست مجوز تاسیس بانک کرد. اگر بانک قرض‌الحسنه باشد فقط 50 میلیارد تومان کافی است. طبیعی است موسسه‌ای با حجم دارایی‌های آستان قدس ترجیح دهد نقدینگی خود را در بانک متعلق به خود به جریان بیندازد.
تاسیس بانک، فایده دیگری هم دارد که مهم‌ترین دلیل شکل‌گیری بانک‌ها و موسسات مالی جدید در 10 سال اخیر بوده است. در شرایط تنگنای مالی که بسیاری از بانک‌ها در اعطای تسهیلات بسیار سختگیر هستند و تامین مالی از طریق تسهیلات بانکی به دشواری و بسیار گران (نرخ بهره بالای 24 درصد) انجام می‌شود راه‌اندازی بانک و دریافت سپرده از مردم با نرخ سود کمتر یک تصمیم منطقی است.
به این شیوه مالکان بانک عملاً تامین مالی فعالیت‌ها را با جمع‌آوری سپرده‌های مردم انجام می‌دهند. مالکان این بانک‌ها می‌دانند اگر روزی هم دچار مشکل شوند بانک مرکزی به دلایل مختلف عمدتاً غیراقتصادی، آنها را حمایت خواهد کرد و با اعطای خطوط اعتباری و وام‌های ارزان اجازه نخواهد داد آنها رسماً ورشکسته شوند.
به همین دلیل است که بسیاری از بانک‌های زیانده کماکان فعال هستند. یک گزارش موسسه نوآوران امین که به بررسی وضعیت بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری مجاز که سهام آنها در بورس عرضه شده می‌پردازد نشان می‌دهد در شش سال گذشته متوسط رشد سود خالص این بانک‌ها صفر درصد بوده در حالی ‌که هزینه‌های اداری و عمومی آنها به‌صورت میانگین سالانه 26 درصد رشد داشته است. اما همه این بانک‌ها کماکان فعال هستند و هزار موسسه غیرمجاز هم در کنار اینها فعالیت می‌کنند و بانک مرکزی هم راهکاری جز ادغام غیرمجازها در مجازها ندارد.
اگر آستان قدس این توان را دارد که با اتخاذ استراتژی تمایز در بانکداری، خدمات جدیدی به مشتریان ارائه دهد یا فناوری جدید مالی وارد صنعت بانکی کند بانک مرکزی بهتر است با ایجاد بانک آستان قدس موافقت کند و همزمان نظارت دقیق و بی‌ملاحظه بر بانک‌ها داشته باشد. اما اگر قرار است یک بانک مشابه بانک‌های فعلی باشد که طبیعی است دلیلی ندارد یک بانک جدید به مجموعه بانک‌های زیان‌ده فعلی اضافه شود. ضمن اینکه مسوولان آستان قدس می‌توانند موسسه مالی و اعتباری خود را فعال کنند و آنجا نشان دهند که چه در چنته دارند.

**خشم و خشونت را فروگذاریم
آمار و ارقامی که هر از گاهی در خصوص شیوع خشونت منتشر می‌شود گویای این واقعیت تلخ و ناخوشایند است که رفتارهای پرخاشگرانه و کنش‌ها و نزاع‌ ها در جامعه ما نگران‌کننده و آزاردهنده است. به ویژه تلخی این واقعیت زمانی دوچندان می‌شود که درمی‌یابیم اغلب افرادی که وارد ورطه خشونت شده و گاهی حتی دانسته و نادانسته مرتکب جرم می‌شوند، جوانانی هستند که همه ما از آنها انتظار رفتارهای جامعه‌پسند و خلاقانه و اعمال نوع دوستانه داریم.
عامل موثر بر وقوع رفتارهای پرخاشگرانه «ناتوانی در رویارویی با ناکامی‌ ها» است. همه ما بر این واقعیت اذعان داریم که زندگی، سرشار از انواع ناکامی‌هاست و لاجرم برای زیست مطلوب باید آستانه تحمل خود را در برابر بسیاری از این ناکامی‌ها افزایش دهیم. متاسفانه کم نیستند افرادی که ناکامی و پاسخ «نه» را بر نمی‌تابند و به گونه‌ای انفجاری و تهاجمی به افرادی که آنها را عامل و مسبب ناکامی می‌دانند، واکنش نشان می‌دهند.
از دیگر عوامل بسیار موثر در ظهور و بروز رفتارهای پرخاشگرانه پایین بودن سطح «سواد عاطفی» است. همه می‌دانیم که در نظام تربیتی و آموزشی ما به بعد ذهنی و شناختی فرزندان جامعه بیش از بعد عاطفی و هیجانی تاکید می‌شود؛ گویی در این نهادها سواد، معنایی جز سواد ذهنی و شناختی ندارد.
از آن میان، چند عامل برجسته‌تر از سایر عوامل است. یکی از این موارد عاملی است که روان شناسان از آن با عنوان «تقویت» یاد می‌کنند. بنابراین، بر اساس این دیدگاه می‌توان اذعان کرد حداقل شماری از افراد پرخاشجو از آن‌ رو به رفتارهای پرخاشگرانه خود ادامه می‌دهند که به خاطر آن رفتار «تقویت» دریافت می‌دارند.
عامل دیگر، برخوردار نشدن از «فضیلت صبر» است. افراد پرخاشجو نیاموخته‌اند و نمی‌دانند در صبوری و اجتناب از شتاب‌زدگی، چنان سودمندی و ارزشی نهفته است که آن را در کمتر صفتی می‌توان نشان کرد و سراغ گرفت.
سرانجام از عامل دیگری نیز می‌توان یاد کرد که سهمش در بروز خشونت و پرخاشگری بی‌نیاز به اثبات است. آن عامل ضعف در «فرهنگ گفت‌ وگو» و «مذاکره» و مصالحه است. دیرزمانی است که مشخص شده است با «گفت‌ وگو» و «جدل احسن» می‌توان بسیاری از اختلافات را از میان برد و مانع تبدیل شدن آنها به تضاد و تعارض و کشمکش شد.
با این حال راهکارهایی برای پیشگیری از بروز رفتارهای پرخاشگرانه می توان ارائه کرد:
به نمایش گذاشتن صبوری از سوی والدین و مربیان، اشاعه فرهنگ گفت‌وگو و مذاکره، آموزش «سواد عاطفی» به دانش‌آموزان و دانشجویان و تقویت خونسردی و بی اعتنایی نسبت به محیط در مقابل پرخاشگری.

متن کامل مطالب بالا را می توانید در تارنمای ایرنامقاله بخوانید.
**تارنمای 'ایرنا مقاله' به نشانی http://article.irna.ir و با آدرس کانال تلگرامی @Irnaresearch با هدف اطلاع رسانی و انعکاس مقالات؛ گزارش ها؛ تحلیل های متنوع در موضوعات داخلی و خارجی ؛ به بازنشر مقالات و مطالب مهم روز ایران و جهان می پردازد.
پژوهشم**9160**2040

انتهای پیام /*

نظر شما