به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهیدان رجایی و باهنر الگوهای ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران هستند چراکه هرچه از عمر با برکت انقلاب اسلامی میگذرد شاهد درخشش بیشتر نام و خدمات ارزنده شهیدان رجایی و باهنر هستیم و دولت این شهیدان برای همیشه در خاطره ملت ایران الگوی کارآمد یک دولت موفق هستند.
شاخصهای رفتاری و اخلاقی این دو شهید بزرگوار را در ابعاد مختلفی میتوان بررسی کرد، این دو شهید خداوند را ناظر بر تمام اعمال و رفتارشان و خود را در محضر پروردگار میدیدند و معتقد بودند که کار باید برای رضای خداوند باشد و همین ایمان راسخ به خداوند و اخلاص در عمل به آنها آبرو بخشید و سبب شد خداوند محبت و نام نیک آنها را در دلهای مردم قرار دهد.
اگرچه به ظاهر این دو شهید دارای بالاترین مسئولیت دولتی بودند اما حقیقتاً مسئولیت را طعمه خود نمیدانستند بلکه مقصد آنها عمل به تکلیف و وظیفه الهى بود؛ براى خدا حرکت میکردند و با دارا بودن چنین انگیزهای دچار ترس، شک، یأس و غرور نمیشدند و استوار و خستگیناپذیر در راستای عمل به تکلیف و مدیریت جامعه براساس منویات دین حرکت میکردند.
توکل و تلاش را میتوان از ویژگیهای این دو شهید بزرگوار دانست، حضور در بین مردم، ارتباط عاطفی با تمام اقشار جامعه و ارائه خدمت بیمنت از دیگر سجایای اخلاقی برجسته این شهیدان بود که محبت را با خدمت آمیخته بودند و خود را خادم ملت میدیدند.
شهیدان رجایی و باهنر دلبسته به نظام، انقلاب و ولایت بودند، آنها عمیقاً به انقلاب اسلامی و اهداف آن وفادار بودند و تبعیت از رهبری و ولایت را بر خود فرض میدانستند تا جاییکه شهید رجایی به صراحت خود را مقلد حضرت امام(ره) میدانست و همین عامل بغض عمیق دشمن و اقدام منافقین برای ترور شخصیتی و فیزیکی آنها شد.
فاجعه هشتم شهریور سال ۶۰ برای همیشه در تاریخ و اذهان ملت ما ماندگار شده و این اقدام ننگین منافقین اگرچه بهترین فرزندان ملت را قربانی کرد اما اهداف منافقانه، ضدانسانی و همسوئی و اقدام هماهنگ منافقین با دشمنان نظام اسلامی را برای ملت ایران آشکار کرد و برگی دیگر از ایستادگی و مقاومت ملت را به جهانیان نشان داد.
یکی دیگر از رموز ماندگاری شهید رجایی و باهنر را میتوان در حرکت در مسیر ولایت فقیه و تبعیت از امام جستوجو کرد اگر امروز با افتخار نام این عزیزان را میبریم و دولتها به اینکه ادامهدهنده راه این شهیدان هستند افتخار میکنند، نتیجه اخلاص، تقوا و ولایتپذیری شهیدان رجایی و باهنر است.
نگاهی به حادثه 8 شهریور
ملت ایران در هشتم شهریور سال 1360 با وجودی که هنوز داغدار شهادت آیتالله بهشتی و 72 تن از یاران وی بودند شاهد شهادت بزرگمردانی همچون محمدعلی رجایی رئیس جمهوری و محمدجواد باهنر نخستوزیر وقت به همراه گروهی از اعضای هیئت دولت در انفجار دفتر نخستوزیری بودند.
این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و بیش از ۷۰ تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند.
شهید رجایی هنگام مرگ ۴۸ سال سن داشت. او پس از پیروزی انقلاب ابتدا سمت وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و سپس در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد. در ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ به نخستوزیری و پس از عزل بنیصدر از مقام ریاست جمهوری در انتخابات دوم مرداد ۱۳۶۰ با کسب بیش از ۱۳ میلیون رأی مردم بهعنوان دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
باهنر نیز هنگام شهادت ۴۸ ساله بود. او پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهایی از جمله عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش(در کابینه شهید رجایی) و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی(پس از شهادت دکتر بهشتی) را برعهده داشت. او پس از انتخاب رجایی به ریاستجمهوری، از سوی وی به نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
نگاهی به زندگینامه شهید رجایی
شهید محمدعلی رجایی، در سال 1312 ه. ق در شهرستان قزوین متولد شد، تحصیلات ابتدایی را تا اخذ گواهینامه ششم ابتدایی درهمین شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگی از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تکفل مادری مهربان قرار گرفت.
در سال 1327 به تهران مهاجرت کرد و سال بعد یعنی در 1328 وارد نیروی هوایی شد. در مدت 5 سال خدمت در نیروی هوایی، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند، سپس درسال 1335 به دانشسرای عالی رفت و به سال 1338 دوره لیسانس خود را در رشته ریاضی به پایان برد و به سمت دبیر ریاضی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به ترتیب در شهرستانهای خوانسار، قزوین و تهران به تدریس اشتغال ورزید.
شهید محمد علی رجایی در مدت تدریس، همیشه آموزگاری دلسوز، پرکار و شایسته بود و ضمن تدریس، به فرا گرفتن علوم اسلامی و انجام فعالیتهای سیاسی همت میگماشت.
در سال 1340 به عضویت نهضت آزادی درآمد که منجر به دستگیری وی دراردیبهشت 1342 و پنجاه روز زندان شد. پس از آزادی از زندان با شهید باهنر به سازماندهی مجدد هیئت مؤتلفه پرداخت و برای پرورش افرادیکه بتوانند نبردی مسلحانه را اداره نمایند، به اعزام داوطلبانی به جبهه فلسطین دست زد. درهمین رابطه و برای تکمیل برنامه مزبور در سال 1350 خود شخصاً به خارج از کشور سفر کرد. ابتدا به فرانسه و ترکیه رفت و از آنجا عازم سوریه شد.
شهید رجایی همگام با فعالیتهای سیاسی لحظهای نیز از خدمات فرهنگی غافل نبود، از آن جمله تدریس در مدارس کمال و رفاه، همکاری با بنیاد رفاه و تعاون اسلامی با همکاری شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی و شهید دکتر باهنر و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی را باید نام برد.
ایشان با نهایت شجاعت و شهامت مدت دو سال، در زندانهای انفرادی رژیم پهلوی انواع واقسام شکنجهها را تحمل نمود و چون کوهی استوار مقاومت کرد. دراثراین مقاومتها او را به زندان قصر و سپس به اوین فرستادند. او درزندان به ماهیت واقعی منافقین پی برد و از آنها تبری جست.
دوران زندان مجموعاً چهارسال به درازا کشید و شهید رجایی در سال 1357 با اوجگیری انقلاب اسلامی همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و بلا فاصله وارد مبارزات سیاسی و فرهنگی گردید و به اتفاق عدهای ازهمکارانش برای بسیج و سازماندهی مبارزات مخفی معلمان مسلمان، تلاش گستردهای را آغاز کرد و موفق به ایجاد انجمن اسلامی معلمان شد. او در راهپیماییهای عظیم سال 1357 مخلصانه و با تمام توان کوشید و نقش مؤثری در فعالیتهای تبلیغاتی آنها داشت.
شهید محمدعلی رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتی کردن کلیه مدارس شد. سپس بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید و بهدنبال تمایل مجلس شورای اسلامی در تاریخ 18 مردادماه 59 بهعنوان اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس معرفی شد و با رای قاطع به نخست وزیری انتخاب شد.
شهید محمد علی رجایی در این مسئولیت خطیر، علیرغم اینکه به فاصله بسیار کوتاهی با توطئه عظیم استکبار جهانی در ایجاد جنگ تحمیلی از سوی رژیم صدام روبهرو شد وهمچنین کارشکنیهای بنیصدر و متحدانش و خرابکاریهای منافقین و ساواکیها را در پیشرو داشت، اما توانست به بهترین وجه از عهده انجام وظایف و مسئولیتهای سنگین خود برآید.
بهدنبال عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، شهید رجایی با رای اکثریت مردم محرومی که شاهد تلاشهای صادقانه این فرزند صدیق ملت و مقلد با وفای امام خمینی(ره) بودند به ریاست جمهوری انتخاب شد.
دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی که توان تحمل وجود این مایه امید مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهریور ماه 1360 او را به همراه یار قدیمیاش شهید باهنر در انفجار دفتر نخستوزیری به شهادت رساندند.
نگاهی به زندگینامه شهید باهنر
شهید حجتالاسلام محمدجواد باهنر، در سال 1312 در یک خانواده پیشهور ساده در شهر کرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مکتب آموخت وسپس به تحصیل علوم دینی در مدرسه معصومیه آن شهر پرداخت.
همزمان، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال 1332 به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را در حوزه علمیه قم طی کرد. وی فقه را در محضر مرحوم آیتالله بروجردی، فقه و اصول را در محضر امام خمینی(ره) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت.
شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی روی آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دکترای الهیات از دانشگاه تهران شد.
شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه و برنامهریزی دینی، به تالیف کتب درسی اشتغال ورزید و حدود 30 کتاب و جزوه تعلیمات دینی را برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشسرا تالیف کرد، وی همزمان، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تاسیس دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، کانون توحید و مدرسه رفاه نقش مؤثری داشت.
شهید باهنر در سال 1341، همکاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی(ره)آغاز کرد و در اسفند ماه 1342 پس از ایراد سخنرانیهایی در مساجد هدایت، الجواد و حسینیه ارشاد، بهمناسبت سالگرد حادثه فیضیه، دستگیر شد و پس از آن شش بار به زندانهای کوتاه مدت محکوم شد و از سال1350 ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی که بهعنوان کلاس درس برپا میشد، سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی، انقلابی خود میپرداخت .
وی در سال 1357 به فرمان امام خمینی(ره) و به همراه چند تن از یاران، مامور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام(ره) به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد.
از دیگر مسئولیتهای شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان به مسئولیت نهضت سوادآموزی، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش و پرورش، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد.
شهید باهنر که به سرنوشت آموزش کشور و آینده نونهالان انقلاب بیاندازه توجه داشت و مدام در فکر بهبود و پیشرفت آن بود، سرانجام در کابینه محمدعلی رجایی بهسمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. پس از فاجعه شوم بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی، شهید باهنر بهعنوان دبیرکل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و بهدنبال انتخاب شهید رجایی بهسمت ریاست جمهوری، بهعنوان نخستوزیر جمهوری اسلامی به مجلس معرفی شد که با رای قاطع مجلس به تشکیل کابینه خود پرداخت.
این شهید فرزانه و سراسر اخلاق و تواضع، که خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده کرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش، به همراه یار و یاور دیرینهاش محمدعلی رجایی، رئیس جمهور اسلامی ایران، در هشتم شهریور 1360 در انفجار ساختمان نخستوزیری که به دست منافقین کوردل صورت گرفت، به مقام شهادت دست یافت.
∎
شاخصهای رفتاری و اخلاقی این دو شهید بزرگوار را در ابعاد مختلفی میتوان بررسی کرد، این دو شهید خداوند را ناظر بر تمام اعمال و رفتارشان و خود را در محضر پروردگار میدیدند و معتقد بودند که کار باید برای رضای خداوند باشد و همین ایمان راسخ به خداوند و اخلاص در عمل به آنها آبرو بخشید و سبب شد خداوند محبت و نام نیک آنها را در دلهای مردم قرار دهد.
اگرچه به ظاهر این دو شهید دارای بالاترین مسئولیت دولتی بودند اما حقیقتاً مسئولیت را طعمه خود نمیدانستند بلکه مقصد آنها عمل به تکلیف و وظیفه الهى بود؛ براى خدا حرکت میکردند و با دارا بودن چنین انگیزهای دچار ترس، شک، یأس و غرور نمیشدند و استوار و خستگیناپذیر در راستای عمل به تکلیف و مدیریت جامعه براساس منویات دین حرکت میکردند.
توکل و تلاش را میتوان از ویژگیهای این دو شهید بزرگوار دانست، حضور در بین مردم، ارتباط عاطفی با تمام اقشار جامعه و ارائه خدمت بیمنت از دیگر سجایای اخلاقی برجسته این شهیدان بود که محبت را با خدمت آمیخته بودند و خود را خادم ملت میدیدند.
شهیدان رجایی و باهنر دلبسته به نظام، انقلاب و ولایت بودند، آنها عمیقاً به انقلاب اسلامی و اهداف آن وفادار بودند و تبعیت از رهبری و ولایت را بر خود فرض میدانستند تا جاییکه شهید رجایی به صراحت خود را مقلد حضرت امام(ره) میدانست و همین عامل بغض عمیق دشمن و اقدام منافقین برای ترور شخصیتی و فیزیکی آنها شد.
فاجعه هشتم شهریور سال ۶۰ برای همیشه در تاریخ و اذهان ملت ما ماندگار شده و این اقدام ننگین منافقین اگرچه بهترین فرزندان ملت را قربانی کرد اما اهداف منافقانه، ضدانسانی و همسوئی و اقدام هماهنگ منافقین با دشمنان نظام اسلامی را برای ملت ایران آشکار کرد و برگی دیگر از ایستادگی و مقاومت ملت را به جهانیان نشان داد.
یکی دیگر از رموز ماندگاری شهید رجایی و باهنر را میتوان در حرکت در مسیر ولایت فقیه و تبعیت از امام جستوجو کرد اگر امروز با افتخار نام این عزیزان را میبریم و دولتها به اینکه ادامهدهنده راه این شهیدان هستند افتخار میکنند، نتیجه اخلاص، تقوا و ولایتپذیری شهیدان رجایی و باهنر است.
نگاهی به حادثه 8 شهریور
ملت ایران در هشتم شهریور سال 1360 با وجودی که هنوز داغدار شهادت آیتالله بهشتی و 72 تن از یاران وی بودند شاهد شهادت بزرگمردانی همچون محمدعلی رجایی رئیس جمهوری و محمدجواد باهنر نخستوزیر وقت به همراه گروهی از اعضای هیئت دولت در انفجار دفتر نخستوزیری بودند.
این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و بیش از ۷۰ تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند.
شهید رجایی هنگام مرگ ۴۸ سال سن داشت. او پس از پیروزی انقلاب ابتدا سمت وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و سپس در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد. در ۲۰ مرداد ۱۳۵۹ به نخستوزیری و پس از عزل بنیصدر از مقام ریاست جمهوری در انتخابات دوم مرداد ۱۳۶۰ با کسب بیش از ۱۳ میلیون رأی مردم بهعنوان دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
باهنر نیز هنگام شهادت ۴۸ ساله بود. او پس از پیروزی انقلاب مسئولیتهایی از جمله عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش(در کابینه شهید رجایی) و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی(پس از شهادت دکتر بهشتی) را برعهده داشت. او پس از انتخاب رجایی به ریاستجمهوری، از سوی وی به نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
نگاهی به زندگینامه شهید رجایی
شهید محمدعلی رجایی، در سال 1312 ه. ق در شهرستان قزوین متولد شد، تحصیلات ابتدایی را تا اخذ گواهینامه ششم ابتدایی درهمین شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگی از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تکفل مادری مهربان قرار گرفت.
در سال 1327 به تهران مهاجرت کرد و سال بعد یعنی در 1328 وارد نیروی هوایی شد. در مدت 5 سال خدمت در نیروی هوایی، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند، سپس درسال 1335 به دانشسرای عالی رفت و به سال 1338 دوره لیسانس خود را در رشته ریاضی به پایان برد و به سمت دبیر ریاضی به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به ترتیب در شهرستانهای خوانسار، قزوین و تهران به تدریس اشتغال ورزید.
شهید محمد علی رجایی در مدت تدریس، همیشه آموزگاری دلسوز، پرکار و شایسته بود و ضمن تدریس، به فرا گرفتن علوم اسلامی و انجام فعالیتهای سیاسی همت میگماشت.
در سال 1340 به عضویت نهضت آزادی درآمد که منجر به دستگیری وی دراردیبهشت 1342 و پنجاه روز زندان شد. پس از آزادی از زندان با شهید باهنر به سازماندهی مجدد هیئت مؤتلفه پرداخت و برای پرورش افرادیکه بتوانند نبردی مسلحانه را اداره نمایند، به اعزام داوطلبانی به جبهه فلسطین دست زد. درهمین رابطه و برای تکمیل برنامه مزبور در سال 1350 خود شخصاً به خارج از کشور سفر کرد. ابتدا به فرانسه و ترکیه رفت و از آنجا عازم سوریه شد.
شهید رجایی همگام با فعالیتهای سیاسی لحظهای نیز از خدمات فرهنگی غافل نبود، از آن جمله تدریس در مدارس کمال و رفاه، همکاری با بنیاد رفاه و تعاون اسلامی با همکاری شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی و شهید دکتر باهنر و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی را باید نام برد.
ایشان با نهایت شجاعت و شهامت مدت دو سال، در زندانهای انفرادی رژیم پهلوی انواع واقسام شکنجهها را تحمل نمود و چون کوهی استوار مقاومت کرد. دراثراین مقاومتها او را به زندان قصر و سپس به اوین فرستادند. او درزندان به ماهیت واقعی منافقین پی برد و از آنها تبری جست.
دوران زندان مجموعاً چهارسال به درازا کشید و شهید رجایی در سال 1357 با اوجگیری انقلاب اسلامی همراه دیگر زندانیان سیاسی آزاد شد و بلا فاصله وارد مبارزات سیاسی و فرهنگی گردید و به اتفاق عدهای ازهمکارانش برای بسیج و سازماندهی مبارزات مخفی معلمان مسلمان، تلاش گستردهای را آغاز کرد و موفق به ایجاد انجمن اسلامی معلمان شد. او در راهپیماییهای عظیم سال 1357 مخلصانه و با تمام توان کوشید و نقش مؤثری در فعالیتهای تبلیغاتی آنها داشت.
شهید محمدعلی رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1358، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتی کردن کلیه مدارس شد. سپس بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید و بهدنبال تمایل مجلس شورای اسلامی در تاریخ 18 مردادماه 59 بهعنوان اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس معرفی شد و با رای قاطع به نخست وزیری انتخاب شد.
شهید محمد علی رجایی در این مسئولیت خطیر، علیرغم اینکه به فاصله بسیار کوتاهی با توطئه عظیم استکبار جهانی در ایجاد جنگ تحمیلی از سوی رژیم صدام روبهرو شد وهمچنین کارشکنیهای بنیصدر و متحدانش و خرابکاریهای منافقین و ساواکیها را در پیشرو داشت، اما توانست به بهترین وجه از عهده انجام وظایف و مسئولیتهای سنگین خود برآید.
بهدنبال عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، شهید رجایی با رای اکثریت مردم محرومی که شاهد تلاشهای صادقانه این فرزند صدیق ملت و مقلد با وفای امام خمینی(ره) بودند به ریاست جمهوری انتخاب شد.
دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی که توان تحمل وجود این مایه امید مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهریور ماه 1360 او را به همراه یار قدیمیاش شهید باهنر در انفجار دفتر نخستوزیری به شهادت رساندند.
نگاهی به زندگینامه شهید باهنر
شهید حجتالاسلام محمدجواد باهنر، در سال 1312 در یک خانواده پیشهور ساده در شهر کرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مکتب آموخت وسپس به تحصیل علوم دینی در مدرسه معصومیه آن شهر پرداخت.
همزمان، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال 1332 به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را در حوزه علمیه قم طی کرد. وی فقه را در محضر مرحوم آیتالله بروجردی، فقه و اصول را در محضر امام خمینی(ره) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت.
شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی روی آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دکترای الهیات از دانشگاه تهران شد.
شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه و برنامهریزی دینی، به تالیف کتب درسی اشتغال ورزید و حدود 30 کتاب و جزوه تعلیمات دینی را برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشسرا تالیف کرد، وی همزمان، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تاسیس دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، کانون توحید و مدرسه رفاه نقش مؤثری داشت.
شهید باهنر در سال 1341، همکاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی(ره)آغاز کرد و در اسفند ماه 1342 پس از ایراد سخنرانیهایی در مساجد هدایت، الجواد و حسینیه ارشاد، بهمناسبت سالگرد حادثه فیضیه، دستگیر شد و پس از آن شش بار به زندانهای کوتاه مدت محکوم شد و از سال1350 ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی که بهعنوان کلاس درس برپا میشد، سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی، انقلابی خود میپرداخت .
وی در سال 1357 به فرمان امام خمینی(ره) و به همراه چند تن از یاران، مامور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام(ره) به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد.
از دیگر مسئولیتهای شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان به مسئولیت نهضت سوادآموزی، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش و پرورش، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد.
شهید باهنر که به سرنوشت آموزش کشور و آینده نونهالان انقلاب بیاندازه توجه داشت و مدام در فکر بهبود و پیشرفت آن بود، سرانجام در کابینه محمدعلی رجایی بهسمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. پس از فاجعه شوم بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی، شهید باهنر بهعنوان دبیرکل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و بهدنبال انتخاب شهید رجایی بهسمت ریاست جمهوری، بهعنوان نخستوزیر جمهوری اسلامی به مجلس معرفی شد که با رای قاطع مجلس به تشکیل کابینه خود پرداخت.
این شهید فرزانه و سراسر اخلاق و تواضع، که خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده کرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش، به همراه یار و یاور دیرینهاش محمدعلی رجایی، رئیس جمهور اسلامی ایران، در هشتم شهریور 1360 در انفجار ساختمان نخستوزیری که به دست منافقین کوردل صورت گرفت، به مقام شهادت دست یافت.
نظر شما