از کودکی تا جوانی در نگاه قرآن کریم
صاحبخبر - -قسمت اول- نویسنده:خدیجه معین * نقش تغذیه، بر جسم و روان و جان کودک «مادران، فرزندانشان را دو سال کامل، شیردهند، ویژه آنان که بخواهند (حق) شیردادن را کامل کنند.» (1) شیـــر او شیـرازه روح مـن اسـت دست و پایش آه، مجروح من است(2)جسم و جان، در ساختار شخصیت کودک امروز و جوان فردا و تأمین کمالات انسانی او، احتیاج به تغذیه صحیح سالم، کامل و بی نقص دارد. کمبود هر ماده حیاتی لازم در غذای جسم و روح، موجبات ضعف و نقصان بدن و جان و روح جوان آینده و کودک امروز را فراهم میکند. گرچه تغذیه مناسب جسم و جان در تمام طول زندگی، حیاتی و لازم است، اما از آنجا که کودک به سرعت روند رشد و تکامل خود را میگذراند و همه سیستم جسم و روان او به ویژه سلولهای مغزی کودک در حال پیشرفت است، لذا ضرورت بیشتری در سنین خُردی احساس میشود. «چون تنها بافت عصبی مغز و اعصاب است که از قانون تقسیم سلولی مثتثنی است و نوزادان، تمام سلولهای این بافت را با خود در بدو تولد به دنیا میآورند و در تمام طول زندگی حتی یک سلول مغزی یا عصبی نمیسازند. به این علت است که از بین رفتن این سلولها در اثر بیماری یا ضربه، قابل جبران نیست. مغز کودک بدون زیاد شدن سلول، رشد میکند و این کار در سه سال اول زندگی آنقدر سریع انجام میشود که تقریباً 90 درصد از رشد مغز بشر تا سه سالگی تمام شده است.»(3)پس مسئولیت والدین خصوصاً در این دروه سه ساله بسیار سنگین است، که البته هم غذای جسم و هم غذای جان کودک از پاکی و کامل بودن چیزی کم نداشته باشد. و اگر کوتاهی شود معلوم نیست در سالهای دیگر زندگی بتوان جبران کرد. به گفته یکی از اندیشمندان، چگونگی تغذیه از لحاظ کیفیت و کمیت در حالات روانی نیز مانند دیگر اعضای بدن مؤثر است.هارلو یکی از محققان روانشناس که تحقیقات گستردهای بر حالات نوزادان و کودکان انجام داده است و تأثیر عوامل اولیه زندگی را برای آزمایش در میمونها مورد بررسی قرار داده است، ملاحظه کرد که محرومیتهای اولیه میمونهائی که بهوسیله مادر تغذیه نشده بودند، در زندگی بعدی آنها ایجاد اختلال کرده است.(4) *حکمت حرامها «ان اللّه تبارک و تعالی لم یبح اکلا و لاشربا الا لما فیه المنفعة والصّلاح و لم یحّرم الاّ ما فیه الضّرر والتلّف والفساد»(5).امام رضا (ع) فرمودهاند: خداوند هیچ خوردنی و آشامیدنی را حلال نکرده است مگر آنکه نفع و صلاح بشر در آن بوده است و هیچ یک را حرام نکرده مگر آنکه مایه زیان و مرگ و فساد است.(6) اسلام در 14 قرن پیش، بعضی از نوشیدنیها و خوراکیها را حرام و ممنوع و مکروه اعلام کرده است، ولی در مکاتب غیر از اسلام، استفاده از آنها بلامانع است. با پیشرفت علم، امروزه مضرات بسیاری از آنها روشن شده است و بقیه آن هم با پیشرفت بیشتر علم و تکنولوژی، ظاهر خواهد شد. و این در حالی است که اثرات منفی جسمی این خوراکیها ثابت شده و هنوز مضرات و اثرات منفی که بر روی روح و روان آدمی میگذارد اندازهگیری نشده است. مثلاً مضرات الکل یا خون بر جسم و جان، از نظر اسلام یک قانون ثابت و کلی است، انسانی که از خوردن خون یا شراب پرهیز نمیکند، دارای قلبی تیره، قساوت بیاندازه، نامهربانی و بیعاطفه، بدخلق و قاتل و… میشود، این حالات روانی که نام بردیم و آنهایی که ذکر نشد، در هیچ لوله آزمایش و لابراتوار نمیشود اندازه گرفت، اما براساس تعالیم دینی، سخنان معصومین (ع) و تجربه و مطالعه بر رفتار انسانها قابل شهود است. «حتی این خصایص، در مطالعات روانشناسان کمتر گنجانده میشود. به نقل از دکتر محمدعثمان نجاتی، روانشناسان جدید به این دلیل که در تحقیقاتشان علوم تجربی را به کار میگیرند، از کنکاش در مورد بسیاری از پدیدههای مهم روانی که در محدوده مشاهده و آزمون نمیگنجد، دوری میکنند…. و از این واقعیت که میان ذات و حقیقت انسان (بعد معنوی) و حیوان تفاوت اساسی وجود دارد، غافل ماندهاند. و از بسیار پدیدههای رفتاری مهم انسانی که شامل جنبههای دینی و معنوی و ارزشهای والای انسانی است غافل ماندند و نتوانستندتأثیر عبادت و رفتار انسان و یا مسئله درگیری روانی میان انگیزههای جسمی و معنوی او را بررسی کنند. همچنین کیفیت هماهنگ کردن شخصیت انسان از طریق ایجاد توازن بین جنبههای مادی و معنوی او و موضات از این قبیل را، کنار گذاشتند.»(6)اهمیت تغذیه روح و روان از درجه اهمیت بالائی برخوردار است، در بسیاری از موارد اگر جسم و بدن دچار اختلال تغذیهای یا مسمومیت غذائی شود، با مراقبتهای پزشکی قابل جبران است. ولی روان و مغزی که دچار اختلالات و انحرافات اخلاقی شد، بازگشت به سلامت، کار بسیار سخت و طاقتفرسائی است. در سوره قصص آیاتی راجع به مادر موسی و جریان تغذیه موسی(ع) آمده است که علاوه بر ذکر تاریخ، یادآوری اهمیت نقش تغذیه و اینکه این تغذیه از چه کانالی میباشد، تأکید شده است. * تغذیه کودک امروز و مصلح بزرگ فردا «ابتدا خداوند به مادر موسی میفرماید، فرزندت را از شیره جان خود بنوشان!»(7) و شروع زندگیاش را با آغوش گرم و پرمهرت و از شیره جانت، از شیری که حلال و پاک و طاهر است روشنی بخش! ادامه آیه داستان به آب انداختن موسی و توکل مادر بر خداوند است وپس از آن ماجراهائی که برای موسی اتفاق افتاد، اما در ادامه آیات به آیهای میرسیم که میفرماید: «و قبلاً شیر دایگان (دیگر) را بر او حرام کرده بودیم…»(8) »کودک از امواج پرتلاطم نیل به قصر فرعون آورده میشود، چند ساعتی از آخرین نوشیدن شیرش میگذرد و بیتاب برای نوشیدن شیر است، گریه میکند و باز بیتابی! هر دایهای را برایش میآورند با وجود گرسنگی زیاد، قبول نمیکند و شیر او را نمیمکد، همه متحیر میشوند، این کودک را چه میشود که با وجود گرسنگی از سینه هیچ زنی شیر نمینوشد؟ اما مشیت الهی بر این است که موسی از هیچ شیر ناپاکی ننوشد. طبق حکم خدا، مادر موسی به او میرسد و طفل عزیزش را در آغوش میگیرد و با آرامش و اطمینان او را شیر میدهد «فرددناهُ الی امّه کی تقرّعینها ولاتحزن و لتعلم انّ وعداللّه حق …»(9). مشیت خدا بر این بود که این کودک از شیرهای دیگر که برایش تحریم تکوینی شده بود ننوشد، خدا نمیخواست این کودک از شیرهائی که آلوده به حرام یا آلوده به اموال دزدی، رشوه، جنایت و… است بنوشد، تا بتواند بر ضد همه این فسادها و ناپاکیها قیام کند و با سرمداران زر و زور مبارزه و ستیز کند. * پی نوشت: 1- بقره، آیه 233 2- مجموعه شعر: باغ باشم از قناری پر شوم، علی رهبر 3- کتاب هورمونها، ص 11. 4- مکتبهای روان شناختی و نقدآن، ص 321 5- مستدرک، ج 3، ص 71. 6- قرآن و روانشناسی، دکتر محمد عثمان نجاتی. 7- قصص، آیه 6. 8- قصص، آیه 12. 9- قصص، آیه 13. ادامه دارد...∎
نظر شما