به گزارش
جهان نيوز به نقل از مشرق؛
محمدرضا تاجیک، فعال اصلاحطلبان و از تئوریسینهای این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز گفته است:
اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاحطلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مساله را به حیات اصلاحطلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاحطلبی است. جریان اصلاحطلبی در هر شرایطی جریانی توفنده، مردمی و تاریخی است که با تمام و فرازوفرودهای تاریخ ما، حیات خود را حفظ کرده است .
او میافزاید:
اساسا بر این تصور و تحلیل نیستم که جریان اعتدال از یک پشتوانه اجتماعی وسیعی برخوردار بوده که به سبب آن پشتوانه، مشروعیت و مقبولیت مردمی توانسته هژمونیک و آلترناتیو برتر شود و در این راستا با بالا رفتن خود دست اصلاحطلبان را نیز گرفته و از ته چاه بالا آورده است؛ این تحلیل غلطی است . آن کسانی که سازمان رأی و پایگاه اجتماعی این جریان را ایجاد کردند، اصلاحطلبان بودند. این جریان اصلاحطلبی است که در بدنه اجتماعی و ریزبدنههای جامعه حضور دارد، چون اعتدال که اساسا شکل جریانی و گفتمانی نداشت. بنابراین باید توجه داشته باشیم که برای اصلاحطلبی هویت تبعی ایجاد نکنیم و جریان اصلاحطلبی را وامدار و باردار عدهای ندانیم. این موضوع تبعات خاصی دارد . [۱]
*آقای تاجیک درست میگوید اما خودکرده را تدبیر نیست...
کسی که ۴ سال آزگار سرنوشت خود را به آقای روحانی و تمام قیام و قعود دولتش گره زد و صدر تا ذیل اقدامات کابینه را «قانونی» خواند؛ نه مردم و نه خواصی ارزشی کشور که خود اصلاحطلبان بودند.
این، رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی بود که میگفت ما اصلاحطلبان فدائیان دولتیم و این حسین مرعشی بود که به روزنامه اعتماد گفته بود آقای روحانی هرکاری میکند قانونیست.[۲]
آیا این اصلاحطلبان نبودند که تندتر و جوانانهتر از آقای روحانی برجامش را تبلیغ میکردند و به مردم وعده ۱۸۰ روز دیگر تا وقوع ارزانی و صبح بدون تحریم را میدادند؟!
و آیا مگر دوستان آقای تاجیک نبودند که صبح تا شب در گوش جامعه خواندند که اعتدال و اصلاحات یکی هستند و یک روحاند در دو بدن و غیره؟!
بایستی حتما به آقای تاجیک و سایر اصلاحطلبانی که این روزها و در چارچوب پروژه «طلاق سیاسی اصلاحات از روحانی» قصد دارند آرام آرام پا بر این همسانی بگذارند و منکر لاله و لادن بودن خود با روحانی باشند، تذکر داد که چنین کاری نه ممکن است و البته نه عقلانی!
بدین لحاظ که اکنون موسم درو است و مردم بیش از آقای روحانی از اصلاحطلبان سؤال دارند که چرا ثمره برجام «تقریباً هیچ» شد و ثمره مجلس دهم با اصلاحطلبان امیدوارش، تهیه قانون حبس منتقدان و سلفی حقارت با خانم موگرینی؟!
بدیهیست که در صورت فرار اصلاحطلبان از سؤال و تکرار بازی کودکانه «کی بود کی بود، ما نبودیم؟!» آیندهای بدتر از ۱۶ سال شکست اکثریتی در تمام انتخاباتهای کشور دامان چپهای ایرانی را خواهد گرفت.
کما اینکه حتی بر طبق صحبتهای شخص آقای تاجیک هم این اصلاحطلبان بودهاند که سبب ترویج و رأیآوری آقای روحانی شدهاند و هماکنون هیچ عقل سلیمی ادعای استقلال چپها از دولتهای یازدهم و دوازدهم را نمیپذیرد.
قبل از تاجیک، « علی صوفی» عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز در چارچوب پروژه طلاق اصلاحطلبان از روحانی، طی اظهاراتی از این گفته بود که «اصلاحطلبان هیچگونه وابستگی به روحانی ندارند»[۳]
۱_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/194481
۲_ http://www.fardanews.com/fa/news/710030
۳_ mshrgh.ir/759852
∎
اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاحطلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مساله را به حیات اصلاحطلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاحطلبی است. جریان اصلاحطلبی در هر شرایطی جریانی توفنده، مردمی و تاریخی است که با تمام و فرازوفرودهای تاریخ ما، حیات خود را حفظ کرده است .
او میافزاید:
اساسا بر این تصور و تحلیل نیستم که جریان اعتدال از یک پشتوانه اجتماعی وسیعی برخوردار بوده که به سبب آن پشتوانه، مشروعیت و مقبولیت مردمی توانسته هژمونیک و آلترناتیو برتر شود و در این راستا با بالا رفتن خود دست اصلاحطلبان را نیز گرفته و از ته چاه بالا آورده است؛ این تحلیل غلطی است . آن کسانی که سازمان رأی و پایگاه اجتماعی این جریان را ایجاد کردند، اصلاحطلبان بودند. این جریان اصلاحطلبی است که در بدنه اجتماعی و ریزبدنههای جامعه حضور دارد، چون اعتدال که اساسا شکل جریانی و گفتمانی نداشت. بنابراین باید توجه داشته باشیم که برای اصلاحطلبی هویت تبعی ایجاد نکنیم و جریان اصلاحطلبی را وامدار و باردار عدهای ندانیم. این موضوع تبعات خاصی دارد . [۱]
*آقای تاجیک درست میگوید اما خودکرده را تدبیر نیست...
کسی که ۴ سال آزگار سرنوشت خود را به آقای روحانی و تمام قیام و قعود دولتش گره زد و صدر تا ذیل اقدامات کابینه را «قانونی» خواند؛ نه مردم و نه خواصی ارزشی کشور که خود اصلاحطلبان بودند.
این، رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی بود که میگفت ما اصلاحطلبان فدائیان دولتیم و این حسین مرعشی بود که به روزنامه اعتماد گفته بود آقای روحانی هرکاری میکند قانونیست.[۲]
آیا این اصلاحطلبان نبودند که تندتر و جوانانهتر از آقای روحانی برجامش را تبلیغ میکردند و به مردم وعده ۱۸۰ روز دیگر تا وقوع ارزانی و صبح بدون تحریم را میدادند؟!
و آیا مگر دوستان آقای تاجیک نبودند که صبح تا شب در گوش جامعه خواندند که اعتدال و اصلاحات یکی هستند و یک روحاند در دو بدن و غیره؟!
بایستی حتما به آقای تاجیک و سایر اصلاحطلبانی که این روزها و در چارچوب پروژه «طلاق سیاسی اصلاحات از روحانی» قصد دارند آرام آرام پا بر این همسانی بگذارند و منکر لاله و لادن بودن خود با روحانی باشند، تذکر داد که چنین کاری نه ممکن است و البته نه عقلانی!
بدین لحاظ که اکنون موسم درو است و مردم بیش از آقای روحانی از اصلاحطلبان سؤال دارند که چرا ثمره برجام «تقریباً هیچ» شد و ثمره مجلس دهم با اصلاحطلبان امیدوارش، تهیه قانون حبس منتقدان و سلفی حقارت با خانم موگرینی؟!
بدیهیست که در صورت فرار اصلاحطلبان از سؤال و تکرار بازی کودکانه «کی بود کی بود، ما نبودیم؟!» آیندهای بدتر از ۱۶ سال شکست اکثریتی در تمام انتخاباتهای کشور دامان چپهای ایرانی را خواهد گرفت.
کما اینکه حتی بر طبق صحبتهای شخص آقای تاجیک هم این اصلاحطلبان بودهاند که سبب ترویج و رأیآوری آقای روحانی شدهاند و هماکنون هیچ عقل سلیمی ادعای استقلال چپها از دولتهای یازدهم و دوازدهم را نمیپذیرد.
قبل از تاجیک، « علی صوفی» عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز در چارچوب پروژه طلاق اصلاحطلبان از روحانی، طی اظهاراتی از این گفته بود که «اصلاحطلبان هیچگونه وابستگی به روحانی ندارند»[۳]
۱_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/194481
۲_ http://www.fardanews.com/fa/news/710030
۳_ mshrgh.ir/759852
نظر شما