شناسهٔ خبر: 20561832 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

با گذشت نزدیک به ۱۰ روز از ماجرای «آتنا» این‌بار مرگ دلخراش کودک ۸ماهه افکارعمومی ایران را متاثر کرد

تحریم انسانیت

اگرچه هنوز میزان جرم و جنایت در کشور ما کمتر از سایر کشورهاست، باید توجه داشت که دوران طلایی اعتماد همگانی و اعتماد به همه غریبه‌‌ها در شهر‌ها به سر آمده است و مردم باید آگاهی‌های خود در جامعه را بیشتر کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش فرهیختگان آنلاین، نزدیک 10 روز از انتشار ماجرای قتل آتنا دخترک هفت‌ساله پارس‌آبادی که قربانی نقشه شوم رنگرزی در محله خودشان شده بود، می‌گذرد. در همین فاصله کوتاه دو کودک معصوم دیگر با ماجرا‌های متفاوت از والدین خود جدا شدند؛ یکی از آنها پسرکی بود که به آغوش پدر و مادر خود بازگشت و دیگری بنیتا بود که به‌رغم تلاش مردم در فضای مجازی که هنوز داغ آتنا را دل داشتند، جسدش به دست پدر و مادرش رسید.

 ماجرا با یک اتفاق کاملا ساده شروع شد. پدر جوان تصمیم‌ گرفت به همراه دختر بچه هشت‌ ماهه خود (بنیتا) از منزلش در مشیریه خارج شود. در پارکینگ را باز می‌کند و با نوزادش سوار خودرو می‌شود. خودرو را از پارکینگ ‌خارج می‌کند؛ برای بستن در پارکینگ پیاده می‌شود و بنیتا را فقط برای چند لحظه کوتاه با خودروی روشن رها می‌کند. سارقان از همین فرصت کوتاه استفاده می‌کنند و خودرویی را که بنیتای کوچک در آن حضور داشته، می‌ربایند. همین اتفاق ساده شروع ماجرای 6 روزه ربوده شدن دخترک هشت ماهه در فضای مجازی و تلاش همگان برای پیدا کردن‌ آن می‌شود. شروعی که با مرگ تلخ او در همان خودرو و در یکی از خیابان‌های پاکدشت در حالی که جنازه‌اش از شدت گرمای خورشید تغییر شکل یافته بود، به پایان می‌رسد. حالا افرادی که نزدیک به یک هفته در فضای مجازی برای پیدا کردن او تلاش ‌کردند به والدین او تسلیت می‌گویند و ناراحتند که چرا دختربچه معصوم دیگری قربانی نقشه شوم افرادی شد که وجدان‌شان را فراموش کرده‌اند. براساس اعتراف یکی از ربایندگان، بنیتا در زمانی که او در حال رها کردن خودرو در یکی از خیابان‌های پاکدشت بود، همچنان زنده بود. با این حال او این نوزاد هشت ماهه را درون خودروی ربوده شده که در آفتاب شدید پارک شده و شیشه‌های آن بالا بوده، رها می‌کند و حالا پلیس می‌گوید که بنیتا به دلیل گرمای شدید، تشنگی و گرسنگی فوت شده است. با این حال جسد او به پزشکی قانونی منتقل شده است تا دلیل مرگش به صورت رسمی گزارش شود.

اما چه شد که در طول یک ماه اخیر مردمی که به دلیل مشکلات و سبک زندگی شهری از هم فاصله گرفته‌اند، به خیلی از مسائل جامعه بی‌اعتنا شده‌اند و کم پیش می‌آید که سراغی از هم بگیرند، تصمیم گرفتند دست به دست هم بدهند و کودکی را به آغوش خانواده‌اش برسانند. بار اول در ماجرای آتنا و پس از آن در ماجرای یوسف و بنیتا. در این میان افراد مشهور و پرطرفدار هم به کمک مردم آمدند و به وظیفه اجتماعی خود عمل کردند. اگرچه شاید بتوان گفت بخشی از این ماجرا به دلیل ضریب نفوذ گسترده شبکه‌های مجازی و همه‌گیر شدن استفاده از آن است. به‌طوری که براساس آمار 40 میلیون گوشی هوشمند برابر با نیمی از جمعیت کشور در دستان ایرانی‌هاست و در این میان 53 درصد مردم حداقل در یکی از شبکه‌های اجتماعی عضو هستند. اما شاید بتوان گفت این تمام ماجرا نیست و در این ماجرا مردم به ذات خود که همان نوع‌دوستی و انسان‌دوستی است، بازگشته‌اند.

حسین ایمانی‌جاجرمی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه تمایل و نوع‌دوستی در میان افراد وجود دارد و شاید در مواقع مختلف بروز آن تفاوت کند، در گفت‌وگو با «فرهیختگان» می‌گوید: «در کلانشهر پر از افراد غریبه است و محرک‌های بیرونی زیادی در آن وجود دارد که افراد به دلیل مشغله خود نمی‌توانند به همه آن واکنش نشان دهند. بنابراین ما با یک الگوی رفتاری به اسم بی‌اعتنایی مدنی مواجهیم که هر کسی کار خودش را انجام می‌دهد. البته این موضوع را نباید چنین تحلیل کرد که شهروندان کلانشهرها به صورت مطلق انسان‌های سرد و بی‌عاطفه‌ای هستند، چراکه باید توجه داشت چنین محیطی، چنین رفتاری را هم ایجاب می‌کند و ما حس نوع‌دوستی و توجه در گروه‌های کوچکی را که عضو آن هستیم مثل گروه‌های خانواده، دوستان و همکاران شاهدیم.»

 به گفته او اما گاه مواردی پیش می‌آید که همین انسان‌های غریبه در کنار هم قرار می‌گیرند و مطمئنا علاوه‌بر نوع‌دوستی دلایل دیگری هم برای آن دارند. یکی از دلایلی که ایمانی به آن اشاره می‌کند، امنیت است. او می‌افزاید: «شاید یکی از دلایلی که مردم علاوه‌بر همدردی با والدین این کودک داشتند این بود که ترسی که مردم دارند این است که امنیت آنها به خطر افتاده است. معمولا بعد از چنین اتفاقاتی که همه‌گیر و برجسته می‌شود و انعکاس وسیعی پیدا می‌کند، حس امنیت افراد به صورت گروهی تحریک می‌شود. تمام افرادی که در یک جامعه زندگی می‌کنند چند پیش‌فرض در ذهن خود دارند، یکی از این پیش‌فرض‌ها این است که دیگران به ما صدمه نمی‌زنند و با همین پیش‌فرض ما جرات می‌کنیم از منزل خود خارج شویم. چنین حوادثی برای مدت کوتاهی ذهن مردم را درگیر می‌کند.» البته به اعتقاد او موضوع دردناک آتنا هم در ذهن مردم باقی مانده بود و مردم نمی‌خواستند پدر و مادر دیگری به عزای فرزندشان بنشینند.

این عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ما باید از این حوادث درس بگیریم، می‌‌افزاید: «این ماجراها نشان می‌دهد که زندگی شهری ما مشکلاتی دارد که باید به آن توجه کرد. به‌عنوان مثال اگر خودرویی برای مدتی در محله رها شده بود و ما صاحب آن را نمی‌شناختیم باید سریع‌ به پلیس گزارش دهیم. این موضوع به سطح آگاهی مردم بستگی دارد و از آنجا که ‌این ماجرا در پاکدشت یکی از مناطق پرآسیب اتفاق افتاده بود، می‌توان پیش‌بینی کرد که مردم این منطقه به چنین آگاهی‌هایی مجهز نیستند.»

 ایمانی می‌افزاید: «در اغلب کشورهای دنیا همکاری مردم محلی با پلیس نقش بسیار مهمی در موفقیت پلیس دارد. مثلا گفته می‌شود بهترین مراقبان و همکاران پلیس در محلات لندن پیرزن‌ها هستند. پلیس این شهر اسلحه حمل نمی‌کند و متکی به همکاری‌های اجتماعی و محلی است.»

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هر کسی باید وظیفه خود بداند که اگر مورد مشکوکی را دید به پلیس خبر دهد، می‌گوید: «اینجاست که پلیس با کمک همین گزارش‌های مردمی می‌تواند حوادث را مدیریت کرده و از بسیاری از حوادث ناگوار جلوگیری کند.» به گفته او شاید ما در موضوع مشارکت مردم در تامین امنیت کار نکرده‌ایم که این از نقاط ضعف ماست، چراکه نیرو‌های پلیس در همه جای دنیا محدودند و از طرفی موضوعی که باید جا بیفتد این است که پلیس یک نیروی مدنی است که در خدمت اجتماع محلی است و با بقیه نیرو‌های مسلح متفاوت است، بنابراین می‌توان گفت که رابطه نزدیک او با مردم می‌تواند موفقیت آن را روزافزون کند. موضوعی که البته با آگاه‌سازی مردم در این باره اتفاق می‌افتد. البته این موضوع نیاز به آسیب‌شناسی دیگری هم دارد که چرا افراد جامعه همکاری لازم را ندارند و از طرفی باید مشخص شود که پلیس تا چه حد به گزارش‌هایی که از طرف مردم می‌رسد اعتنا می‌کند.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که در موارد سرقت و کودک‌ربایی آگاهی‌های شهروندی بسیار موثر است. مردم باید یاد بگیرند که به نکات کوچک مثل رها نکردن کودک در خودروی روشن توجه کنند. در کشورهایی نظیر آلمان اگر پلیس متوجه چنین رفتارهای به نظر کوچکی از سوی شهروندان شود، آنها را جریمه می‌کند تا زمینه تکرار آن کم شود. در این بین اگرچه هنوز میزان جرم و جنایت در کشور ما کمتر از سایر کشورهاست، باید توجه داشت که دوران طلایی اعتماد همگانی و اعتماد به همه غریبه‌‌ها در شهر‌ها به سر آمده است و مردم باید آگاهی‌های خود در جامعه را بیشتر کنند.»

 

* نویسنده : الهام کاظمی خبرنگار گروه اجتماعی

نظر شما