محمدتقی فهیم
در نگاه حرفهاي سينما، تهيهكننده بسيار حائز اهميت است، همانطور كه در جشنوارهها و مسابقههاي سينمايي هم جايزه بهترين فيلم را به تهيهكننده اثر ميدهند نه خالق هنري آن. در دنيا و سينماي غالب همه مسائل مربوط به يك فيلم به تهيهكننده آن اثر ختم ميشود، اما اين نكته مهم است كه بين تهيهكننده و سرمايهگذار فرق اساسي وجود دارد.
يعني هر كسي ميتواند سرمايهگذار يك فيلم باشد و اصلاً ممكن است هر فرد سرمايهداري با نگاه اقتصادي و براي كسب سود بخواهد پولش را در سينما سرمايهگذاري كند، اين در سينماي جهاني هم امري متداول است. اما اين سرمايهگذار به هيچ وجه حق مداخله در خط مشي و محتواي فيلم را ندارد و صرفاً قراردادي ميبندد تا در فروش فيلم مشاركت كند. سرمايهگذاري به معناي حرفهاي ربطي به تخصص سينمايي ندارد و سرمايهگذاران مطرح دنيا خودشان را داراي شخصيت سينمايي نميدانند بلكه فقط تاجر هستند.
متأسفانه امروز با جرياني در سينماي ايران مواجهيم كه يك عده آقازاده پولدار آمدهاند تا جريان فئوداليسم را زنده كنند يعني طرف تمام هنرش، ثروتي با منابع نامعلوم و يدك كشيدن اسم پدر سياسياش است، آن وقت به ديگران به چشم برده و نژاد پست نگاه ميكند! در حالي كه بايد به اين دوستان گفت: قرنها از دوران بردهداري و فئوداليته گذشته و قرار نيست شما به صرف پولداري خودت را كدخداي ديگران بداني. متأسفم كه سينماي بي در و پيكر ما باعث شده كه هر كسي از راه ميرسد بتواند جايگاههاي حساسي را اشغال كند و با اين ورودهاي بي رويه مسير دخالت در محتواها و سهمخواهيهاي سياسي را براي خود و جريان متبوعش باز كند و تازه مدعي برتري در ژن هم باشد.
بعيد نيست كه اين افراد ديگراني را كه در اين سينما تن به اين مناسبات غيرحرفهاي نميدهند و كمكار شدهاند، از نژاد پست بدانند. به نظرم بايد فرهنگ سينما و نگاه حرفهاي به آن نهادينه شود تا ديگر نه اهالي هنر و نه مردم ورود هر شخص غيرمتخصص را به اين عرصه نپذيرند. در تمام دنيا سينما داراي وجوه رسانهاي، هنري و البته تجاري است كه متأسفانه در ايران برخلاف سراسر جهان فقط آن وجهه تجارياش مورد توجه قرار گرفته؛ مناسبات در سينماي ما عوض شده و فضاي هنري دارد تبديل ميشود به فضاي قدرت گرفتن پول و سياست. عرصه تبديل شده به عرصه رقابتها و جناح بنديهاي سياسي.
نظر شما