صاحب‌خبر - اکنون بازوی رسانه ای دانشگاه آزاد پس از تغییر و تحولات مدیریتی در راس این دانشگاه به طور کامل در اختیار جریان محافظه کار قرار گرفته است.مرور عملکرد مهمترین رسانه دانشگاه فوق، یعنی روزنامه «فرهیختگان» به نیکی نشان می دهد که دیگر نشانی از آن روزنامه قبلی در روزنامه فعلی نیست و تحولات اساسی در درون آن چه ظاهری و چه محتوایی رخ داده است.
بهرحال یکی از انتقاداتی که به روزنامه فرهیختگان در مدیریت قبلی وارد می شد این بود که رسانه فوق بیش از آنکه کارکرد رسانه ای داشته باشد رپرتاژی از فعالیت های مدیران دانشگاه آزاد بوده و دست اندرکاران روزنامه از سراجبار ناچار بودند خبرهای تقریبا بی‌اهمیت مدیران را پوشش دهند.به همین جهت علیرغم حضور خبرنگاران و روزنامه نگاران کیفی در نشریه اما به دلیل دخالت غیرمسئولانه و غیر حرفه ای مدیران وقت دانشگاه ،مطالب روزنامه «برد» کمی داشت.در گعده های خبرنگاری و روزنامه ای نیز همواره این انتقاد از مدیریت وقت دانشگاه مطرح می شد که لزومی ندارد روزنامه ای در سطح فرهیختگان با توجه به پتانسیلی که دارد این چنین به حاشیه برود و نتواند در بزنگاه های مهم نقش خود را ایفا نماید.
در حقیقت می شد با تدابیری حرفه ای، روزنامه، روزنامه باقی بماند و در عین حال فعالیت های مهم و مثبت مدیران وقت دانشگاه نیز بازتاب پیدا کند.
اما بهرحال تا زمانی که مدیران قبلی در راس بودند چنین اتفاقی رخ نداد و این موضوع همواره باعث یاس خبرنگاران و دست اندرکاران روزنامه بود.
در حال حاضر با انتصاب های «مهندس» ولایتی در دانشگاه آزاد، روزنامه فرهیختگان نیز طبعا دچار تحولات شده است.اما در میان تغییراتی که رخ داده یک تغییر بیشتر به چشم آمده و آن اینکه روزنامه مذکور به سبک و سیاق گذشته صرفا مامور انتشار رپرتاژ برای مدیران دانشگاه نیست بلکه درکنار انعکاس حرفه ای تر اخبار دانشگاه، وظیفه نقد دولت حسن روحانی را برعهده دارد.یعنی برخلاف گذشته که «فرهیختگان» تقریبا نسبت به تحولات سیاسی - اجتماعی روز بی تفاوت بود اما اینک به نشریه ای تبدیل شده است که حرف برای گفتن دارد آن هم بیشتر در مقام نقد دولت و اصلاح طلبان.اگر روزنامه فوق به دقت بررسی گردد مشخص می شود به همراهکیهان ،وطن امروز و جوان که در پیشانی نقد دولت قرار دارند این نشریه نیز در حال باز کردن جایگاهی برای خود است تا بتواند بخشی از بار انتقاد از پاستور نشینان را برعهده بگیرد.
این چندسطر را قلمی کردم تا به این نکته برسم که آرام آرام جناح محافظه کار در حال تغییر در رویکرد رسانه ای خود است.دیگر مثل سال های قبل ما در بعد رسانه فقط با روزنامه هایی با سبک و سیاق «حوصله سربری» چون رسالت و کیهان مواجه نیستیم.فعالان رسانه ای جناح راست اکنون تلاش دارند آخرین متدهای ژورنالیستی را به کار گرفته تا بتوانند در جامعه نفوذ داشته باشند.هرچند تاکنون نتوانسته اند در این امر موفق باشند اما به تکاپو افتاده اند.همین رویکرد در بخش فضای مجازی نیز به شدت ملموس است.این فضا دیگر تمام و کمال در اختیار اصلاح طلبان نیست و اصولگرایان با اجیر کردن نیروهای کادری و غیرکادری، بخشی از فضای فوق را از آن خود نموده اند.در انتخابات پیشین این موضوع بَین و آشکار بود .
النهایه اینکه اگر اصلاح طلبان تعلل و سستی کنند فضای
رسانه ای چه واقعی و چه مجازی آن را واگذار خواهند کرد.
این درست که با پیشرفت فضای اطلاع رسانی هریک از مردم، خود رسانه هستند اما سمت وسو دادن به فضای فوق نکته ای است که استراتژیست های رسانه ای می توانند انجام داده و هرناراستی را در شبکه های اجتماعی راست جلوه دهند. فلذا اینکه مشاهده می کنید روزنامه منتسب به دانشگاه آزاد این چنین علیه دولت روحانی وارد میدان می شود و برخلاف برهه مدیریت مدیران سابق، غیرموثر نیست حاکی از اصلاح دیدگاه اصولگرایان در قبال رسانه و کارکردهای آن دارد.این نکته موضوعی است که مدیران و فعالان سیاسی و رسانه ای اصلاح طلب بایستی مدنظر داشته و منابع را اتلاف نکنند.در حال حاضر رسانه ها و نشریات متعددی از محل بودجه دولتی منتشر می گردند که اولا کمترین تاثیری در جامعه ندارند ،ثانیا صرفا فعالیت رپرتاژگونه داشته و ثالثا کیفیت به شدت نازلی دارند.به همین دلیل به اشتباه بار دفاع و انعکاس خدمات دولت بر دوش رسانه هایی افتاده است که اسما مستقل هستند و باید صرفا منعکس‌کننده نیازها و مشکلات جامعه باشند.
جان کلام اینکه سرنوشت روزنامه فرهیختگان یک مصداق زنده برای عبرت دولتی‌ها و اصلاح طلبان است.∎
نظر شما