شناسهٔ خبر: 20444064 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

به بهانه انتشار برشی از یک فیلم در صفحه رئیس جمهور

ماجرای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به روایت اسناد تاریخی

R1013186/P1439/S4,38/CT7

در فیلم منتشر شده در صفحه اجتماعی حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی از اقدام برای اتمام جنگ به عنوان افتخار نام می‌برد و می‌گوید:اتمام جنگ از افتخارات من و آقای روحانی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، صفحه اینستاگرام دکتر حسن روحانی مطلبی را در مورد اظهارات مرحوم هاشمی رفسنجانی در 31 شهریور ماه سال 94 منتشر کرده است که در آن از پذیرش قطعنامه 598 سخن گفته است و سپس با انتشار فیلمی با عنوان "دیدار جمعی از رزمندگان دفاع مقدس با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده جنگ از این سخنرانی" نوشته است: «ناشنیده‌های آیت‌الله هاشمی(ره): اتمام جنگ از افتخارات من و آقای روحانی است. چند ماه بعد از پایان جنگ، امام [خمینی] به من گفتند که اون جام ابتدا برای من تلخ بود اما امروز خیلی شیرین شده است.»

در فیلم منتشر شده در صفحه حسن روحانی، هاشمی رفسنجانی از اقدام برای اتمام جنگ به عنوان افتخار نام می‌برد و می‌گوید: «در داخل هم هنوز کسانی الان از جنگ می‌خواهند حرف بزنند که حقیقت جنگ را نمی‌گویند یک چیزهای دیگری برای خود می‌بافند و به تاریخ تحویل می‌دهند ولی بالاخره هنوز میلیون‌ها شاهد مثل شما هست و نمی‌گذارند این حقیقت گم شود. اتفافاً اینکه می‌گویند جام زهر و من و آقای روحانی و... این جزو افتخارات ماست یعنی ما این کار را کردیم که این جنگ تمام شود. بچه‌های ما مثل برگ خزان روی زمین می‌ریختند. اگر یکی از آن بمب‌هایی که در حلبچه انداختند را در تبریز می‌انداختند چه اتفاقی می‌افتاد؟ خود امام دو، سه ماه بعد از جنگ متوقف شد فرمودند: آن روز جام زهر برای من تلخ بود اما امروز می‌بینم خیلی شیرین شده است.»

 

 

اما آیا به واقع پذیرش قطعنامه از نظر فرماندان جنگ یک افتخار بود؟ اسناد تاریخی به جا مانده و فرماندهان جنگ از روند پذیرش قطعنامه چه می‌گویند؟ 

آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در بیان روحیه حضرت امام(ره) طی سخنانی در تاریخ 14 خرداد 1375 می‌فرمایند: «جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج می‌برد، اشک می‌ریخت و یا در چشمانش اشک جمع می‌شد. ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راه برنگشت و عقب نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این 10 سال فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمی‌شود ترساند.این، نعمت بسیار بزرگی است که دشمن احساس کند عنصری چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمیشود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کاری کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند.»/ بیانات در مراسم هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

حسین علایی جریان ملاقات روز 27 خرداد 67 آقای هاشمی رفسنجانی با امام خمینی را از زبان آقای هاشمی چنین نقل می‌کند: «به اتفاق رئیس جمهور و احمد آقا خدمت امام رفتیم. وضع جبهه‌ها، نیروها، امکانات کشور وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیروها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند... به امام گفتم برای ادامه جنگ، فرماندهان از ما امکانات و وسایلی می‌خواهند که ما در شرایط فعلی کشور، بودجه لازم برای تهیه آن‌ها را نداریم. امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را کرده‌ایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خب استقراض کنید. پس از این مسئله به امام گفتم نیروهای مردمی به جبهه نمی‌آیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد می‌دهم. گفتم در کشور ارز ندارم تا بعضی نیازهای جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید.»

برخی معتقدند که این سخنان نشان از آن داشت که امام خمینی(ره) با پذیرش صلح و قطعنامه مخالف بوده و تاکید بر ادامه روند جنگ داشتند. برخی اینطور پاسخ می‌دادند که امام بیشتر از خون‌های ریخته شده نگران این بودند که اگر با رژیم صدام کنار بیاییم و تا انتها در برابر آن‌ها نایستیم خون‌های بیشتری در آینده ریخته خواهد شد. معتقد بودند که باید از ریشه این مسئله حل شود. علت این تفسیر را سخنان صریح امام بعد از قبول قطعنامه، درباره خون شهدا و حق خانواده شهدا می‌دانند.

زیرا پس از قبول قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی امام خمینی(ره) مبنی بر عدم پایبندی عراق بر تعهداتش به تحقق پیوست و سه روز پس از آن یعنی در تاریخ 30 تیر 1367، صدام مجددا با قوای بسیاری به ایران حمله کرد. محسن رفیق دوست، وزیر سپاه سال‌های جنگ در این باره می‌گوید: «بعد از پذیرش قطعنامه، در یک زمان کوتاهی، منافقین و ارتش عراق با همکاری یکدیگر از غرب و جنوب به ما حمله کردند که به لطف خدا شکستی که عراق از ما بعد از آتش بس خورد، افتضاح تر از شکست جنگ هشت ساله بود. لذا ما قدرت نظامی خوبی داشتیم.»

مسعود روغنی زنجانی (وزیر برنامه و بودجه در دولت میرحسین موسوی) نیز در مصاحبه‌ای چنین می‌گوید: «در جریان پذیرش قطعنامه 598، نامه‌ای که من به عنوان رئیس سازمان برنامه به امام نوشتم، در پایان جنگ تاثیرگذار بود و امام با این استدلال که دستگاه برنامه‌ریزی کشور به عنوان کارشناس اعلام می‌کند که منابع مورد نیاز برای ادامه جنگ به حداقل ممکن رسیده است جنگ را متوقف کردند.»/(راز قطعنامه به نقل از امام موافق سازمان برنامه نبود،ص 66)

براساس برخی آمارهای منتشر شده از سال 59 تا 67، میانگین سالانه سهم امور دفاعی در کل هزینه‌های دولت ایران، برابر 12 درصد بوده است. یعنی علی رغم آن که امام خمینی بارها اعلام داشته بودند که جنگ باید در راس مسائل کشور باشد، 88 درصد بودجه کل کشور در مسیری غیر ازجنگ،‌ صرف می‌شده است. برخی کارشناسان معتقدند در واقع این یکی از ده‌ها عاملی بود که برای پذیرش قطعنامه به امام تحمیل شد.

مقام معظم رهبری طی سخنانی در تاریخ 14 خرداد 1375 در این مورد می‌فرمایند: « قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود. در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی.»/بیانات در مراسم هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

 

بر خلاف ادعای برخی از مسئولان که از پایان جنگ با صلح احساس خوشحالی و رضایت می‌کردند، اکثر ملت مسلمان ایران آن را باعث سرشکستگی و شرمساری خود می‌دانستند. همان گونه که امام خمینی از آن تعبیر به سرکشیدن جام زهر کرد. هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه‌ای در سال 1378 می‌گوید که خانواده شهدا و ایثارگران نیز با این گونه پایان جنگ موافق نبودند: «خیلی از خانواده‌های شهدا دلشان نمی‌خواست جنگ این گونه تمام شود. چون حداقل خواست ایثارگران این بود که مردم عراق از شر حزب بعث خلاص شوند. این جزو اهداف جنگ بود.»

در مورد موافقت مصلحتی امام با قطعنامه و خواست قلبی ایشان مبنی بر ادامه جهاد علیه دشمنان اسلام نیز اسنادی موجود است. محسن رضایی در این باره می‌گوید: «وقتی امام قطعنامه را پذیرفت، آنقدر مردم به سمت جبهه‌های جنگ هجوم بردند و به سمت جبهه‌ها نیرو فرستادند که ما دیگر قادر نبودیم آن‌ها را تدارک کنیم.»

مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 29 شهریور 1372 می‌فرمایند: «بعد از قضیه قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی می‌کرد و می‌خواست از موقعیت سواستفاده کند، شما دیدید ناگهان آن چنان جبهه‌ها پر شد که در طول جنگ کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت.»/ بیانات در دیدار مسئولان برگزار کننده «هفتهی دفاع مقدس» 29/06/1372

سردار غلامعلی رشید نیز در سخنانی عنوان می‌کند: «مرحوم سید احمد خمینی در یکی از سخنرانی‌های خود اعلام کردند که پس از پذیرش قطعنامه 598 و حمله مجدد عراق به ایران و اعزام خیل بی شمار نیروهای مردمی به جبهه، امام فرمودند اگر می‌دانستم مردم این گونه به جبهه می‌آیند، قطعنامه را قبول نمی‌کردم.»/(فراز و فرودهای قطعنامه 598)

درست زمانی که جنگ تمام شد عده‌ای آمدند و با تعدادی از مسئولان مصاحبه کرده و از آن‌ها پرسیدند اگر شما به دوران بعد از فتح خرمشهر برمی‌گشتید چه می‌کردید؟ پاسخ آن زمان برخی مسئولان این بود که اگر به آن زمان برمی‌گشتیم یک محاسبه‌ای می‌کردیم و جنگ را تمام می‌کردیم. بعد از این حرکت، امام(ره) در سخنرانی فرمودند که من از خانواده شهدا و مردم به خاطر تحلیل‌های غلط این روزها عذر می‌خواهم.

عبارت دقیق امام خمینی(ره) در این باره چنین است:

«من در اینجا از مادران، پدران، خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل‌های غلط این روزها رسما معذرت می‌خواهم و از خداوند می‌خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده‌ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است. نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده‌ها به گونه‌ای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی‌اش عدول می‌کند.» /صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 21 ، صفحه 284

برخی نزدیکان امام معتقدند امام تا پایان عمر تلخی جام زهر را فراموش نکردند. از این جمله مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی(ره) می‌گوید: «بعد از آنکه امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم.»

انتهای پیام/

نظر شما