به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، حزب جمهوري اسلامي را ميتوان در رأس جريانهاي سياسي اسلامگرا که متأثر از انديشههاي سياسي امام خميني (ره) بود، قرار داد. اين حزب بزرگترين، فراگيرترين و گستردهترين حزب در تاريخ احزاب سياسي در ايران بعد از انقلاب اسلامي به شمار ميآيد. طراح اصلي اين تشکل اسلامي، «آيتالله دکتر محمد حسين بهشتي» بود. هشت روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تأکيد امام، موجوديت حزب جمهوري توسط آقايان آیت الله بهشتي، آیت الله خامنهاي، آیت الله هاشمي رفسنجاني، حجت الاسلام باهنر و آیت الله موسوي اردبيلي اعلام گرديد و آيتالله بهشتي به عنوان اولين دبيرکل حزب معرفي شد. انگيزه شکلگيري اين حزب، ضرورت شکلدهي به افکار عمومي و نيروهاي پراکنده انقلاب و پيشبرد عقايد ديني بود.
استقرار نظام و انديشهاي ديني، بالا بردن آگاهيهاي سياسي و اسلامي مردم، پاکسازي کشور از آثار استبداد و استعمار، برقراري آزاديهاي اساسي، پايان دادن به سلطه اقتصادي بيگانگان، ريشهکن کردن فقر و محروميت، ايجاد ارتش با ايمان و مستقل، تنظيم سياست خارجي بر اساس دو اصل تولي و تبري در راستاي کمک به محرومان و مستضعفان جهان و تحکيم روابط برادرانه با همه مسلمانان، از جمله اقدامات مهم مورد نظر حزب براي تأسيس بوده است ( دارابي1379: 107 ـ 106)
حزب جمهوري اسلامي جامعهاي را اسلامي ميدانست که در آن ارزشهاي اسلامي بر همه روابط اجتماعي حاکم باشد و نقش فقاهت و ولايت فقيه در عينيت يافتن ارزشهاي اسلامي در جامعه از مسائل بنيادي در نظام اسلام به شمار آيد و مردمي بودن حکومت در جامعه اسلامي در پرتو مکتبي بودن آن تأمين گردد.
جامعه مورد نظر حزب، جامعه اسلامي امت واحده بوده و مسلمانان به روابط برادرانه دعوت شدهاند. بر اين اساس همه افراد و احزاب و سازمانهاي مسلمان وظيفه داشتند از رهبري به طور مستقيم کسب تکليف کنند و طبق دستور ولي امر عمل نمايند. در ديدگاه حزب، براي اداره جامعه سازمان اداري کشور بايد چنان باشد که اختيارات مسئولان محلي به «حداکثر ممکن» و دخالت مسئولان مرکزي به «حداقل لازم» برسد. نهادهاي انقلابي ضامن تداوم حضور مردمي در خط اسلام و انقلاب اسلامي قلمداد شوند. امنيت قضايي در زمينههاي حقوقي و جزایي از عوامل بنيادي و بسيار مؤثر بوده و قوانين مدني و جزائي و آیين دادرسي مدني و کيفري و ارتش بايد صرفاً بر پايه موازين حقوقي و جزايي و قضايي اسلام باشد. آزادي بيان و عقيده و نيز آزادي احزاب و جمعيتها نيز مورد تأکيد حزب بود.
سخنراني، پخش نوار، مسافرات، پخش جزوات و اوراق تبليغاتي، برگزاري راهپيماييها يا مشارکت گسترده و مؤثر در برگزاري آنها، چاپ کتاب، اعزام مبلغ به خارج از کشور، معرفي انقلاب، کمک به کشف توطئهها و مقابله با ضد انقلاب از طريق روزنامه جمهوري اسلامي ايران، تأمين نيروي انساني به ويژه براي مديريت در سازمانهاي دولتي از سوي حزب، حضور فعال، مؤثر و تعيينکننده در انتخابات جمهوري اسلامي و حضور گسترده در نهادهاي انقلاب اسلامي از جمله شيوههاي تأثيرگذاري حزب جمهوري اسلامي برافکار عمومي بود (دارابي،1390: 166)
عملکرد حزب جمهوري اسلامي در انتخابات
با تشکيل حزب جمهوري اسلامي در فروردين 1357 که پنج تن از اعضاي شوراي مرکزي جامعه روحانيت مبارز در رأس آن قرار داشتند، به تدريج ميان حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز اختلافاتي بروز کرد که اوج آن در انتخابات نخستين دوره رياست جمهوري برسر معرفي نامزدها بود. با آنکه اعضاي برجسته و مؤسس روحانيت مبارز همچون شهيد بهشتي، شهيد باهنر، هاشمي رفسنجاني و موسوي اردبيلي در حزب جمهوري اسلامي مخالف حمايت از کانديداتوري بني صدر بودند، اکثريت جامعه روحانيت مبارز تهران تحت تأثير افراد مخالف تشکيل اين حزب در بين روحانيت، از بني صدر حمايت کردند؛ که البته پشيمان شده و در انتخابات مجلس اول شوراي اسلامي با حزب جمهوري اسلامي ائتلاف نمودند ( جمعي از پژوهشگران،1391: 65)
در اين دوره، ابتدا بهشتي(دبيرکل حزب جمهوري اسلامي) قصد حضور در رقابتها را داشت، اما به دليل مخالفت امام با اصل ورود روحانيون به کارهاي اجرايي شهيد بهشتي وارد رقابت انتخاباتي نشد (شادلو،1392: 52) پس از آن حزب رسماً از کانديداتوري جلالالدين فارسي حمايت نمود و سپس به دنبال شبهاتي که درباره مليت پدر وي به وجود آمد، با اشاره امام از اين تصميم صرفنظر نمود، ولي نامزد ديگري را مورد حمايت قرار نداد (جمعي از پژوهشگران،1391: 60)
در انتخابات دور اول مجلس خبرگان، اکثريت اعضاء منتخب در تهران و شهرستانها از جمله اعضاي حزب جمهوري اسلامي بودند. حزب جمهوري اسلامي يکي از فعالترين احزاب در دورههاي اول و دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي بود. در انتخابات دوره اول مجلس، حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز بعد از رايزنيهاي فراوان بر سر ارائه فهرست مشترك با هم به توافق رسيدند و با امضاي بيانيهاي به امضاي آيتالله «سيدعلي خامنهاي» از طرف حزب جمهوري اسلامي و آيتالله «مهدي شاهآبادي» از سوي جامعه روحانيت مبارز، ائتلاف خود را با عنوان «ائتلاف بزرگ» اعلام كردند. علاوه بر آن حزب جمهوري اسلامي با سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، انجمن اسلامي معلمان، انجمن اسلامي شهر ري و نهضت زنان مسلمان به منظور جلوگيري از تفرقه وارد ائتلاف گرديد. انتخابات دور اول مجلس شوراي اسلامي با پيروزي قابل توجه حزب جمهوري اسلامي در رقابت با گروههاي ديگر از جمله نيروهاي طرفدار رئيس جمهور (بني صدر) به پايان رسيد.
در انتخابات دور دوم مجلس، با كنار رفتن نيروهاي ليبرال (نهضت آزادي همراه با بني صدر و هم فكران او) و همچنين ماركسيستها و چپها از جمله حزب توده و سازمان مجاهدين خلق و... عملاً انتخابات مجلس دوم شوراي اسلامي صحنه رقابت نيروهاي خط امام و انقلاب گرديد و گروهها و احزابي مانند جامعه¬ روحانيت مبارز، حزب جمهوري اسلامي، جامعه¬ مدرسين حوزه¬ علميه قم، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، انجمن اسلامي معلمان و ديگر تشكلهاي همسو، صحنهگردان اصلي اين رقابت بودند. در اين زمان (ماههاي آخر سال 1362 و اوايل فروردين 1363)، حزب جمهوري اسلامي همچنان سكان حركت نيروهاي مذهبي را در صحنه¬ي سياسي كشور در دست داشت. علي¬رغم جناح¬بندي كه در حزب جمهوري اسلامي صورت گرفته و در حال تكميل بود، حزب همچنان توان حضور در صحنه¬ انتخابات را حفظ كرده بود (خواجه¬سروي، ، 1382: 317- 316) در اين دوره نيز حزب جمهوري اسلامي از رقباي خود پيشي گرفت و به عنوان يک فراکسيون برتر وارد مجلس شد.
اداره بخش قابل توجهي از قوه مجريه و حضور جمعي از نيروها و کادر حزب در کابينه و ساير سمتها و حضور قاطع نيروهاي عضو و هواداران آن در مجلس شوراي اسلامي و نيز رياست قوه قضاييه و ايستادگي و مقاومت در برابر ليبرالها و مقابله با انديشههاي مخالف برگزاري انتخابات مجلس و تدوين قانون اساسي را بايد از جمله دستاوردها و کارکردهاي اساسي حزب قلمداد کرد. حزب جمهوري اسلامي به علت پشتوانه مالي مناسب و برخورداري از شوراي مرکزي و شوراي رهبري بانفوذ، قدرتمندترين تشکيلات سياسي بين سا هاي 66-1358 و بين سالهاي 66-1360 حزب حاکم و تنها حزب قانوني و رسمي کشور بوده است (شادلو، 1392: 58)
نخستين مرزبنديهاي جديد و علني سياسي و فکري، ميان نيروهاي خودي داخل نظام (روحانيت جريان اسلامگرا) از درون حزب جمهوري اسلامي پديد آمد. اين مرزبندي که در ابتدا، بيشتر در مبناي فکري اقتصادي نمود عينيتري يافته بود، رفتهرفته به يک مرزبندي و جناحبندي آشکار که دامنه آن تا سطح نيروهاي رده پايينتر و حتي داخل جامعه کشيده شد، مبدل گشت.
در نهايت وجود برخي عوامل دروني و بيروني منجر به ايجاد شکاف در حزب و به بنبست رسيدن فعاليتهاي آن گرديد. اختلاف نظر در بين صاحبنظران و افراد حاضر در حزب، شهادت دکتر بهشتي به عنوان رهبر و تئوريسين حزب، تعدد تشکيلاتي درون حزب و نبود اجماع لازم در ميان رهبران و شوراي مرکزي، نارضايتي امام از فعاليتهاي حزب و مشکلات اقتصادي از جمله اين عوامل است.
-خواجه سروي، غلامرضا(1382): رقابت سياسي و ثبات سياسي در جمهوري اسلامي ايران، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
-دارابي، علي(1390): جريانشناسي سياسي در ايران، چاپ چهارم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
——— ، (1379)، سياستمداران اهل فيضيه، تهران، سياست.
-شادلو، عباس(1392): احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، چاپ دوم، تهران، دادگستر.
-جريانشناسي سياسي جمهوري اسلامي ايران(1381):جمعي از پژوهشگران، آبان ماه، انديشکده تبيين راهبردي، برگرفته از سايتwww.tabyin center.ir
یادداشت از اعظم شجاعی، کارشناس ارشد علوم سیاسی
نظر شما