شناسهٔ خبر: 20039997 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: هفته‌نامه ۹ دی | لینک خبر

هاشمی رفسنجانی از نگاهی دیگر/ بخش نوزدهم

ادعای دروغ عدم استقبال مردم از جبهه ها

9دی- «کامران غضنفری» نویسنده کتابهایی مانند «راز قطعنامه» (چرایی و چگونگی پایان جنگ)؛ «مداخلات» (مجموعه چهار جلدی روایتی مستند از جنایات آمریکا در ایران) و «پرونده هسته ای و ابعاد پیدا و پنهان آن» در جدیدترین تلاش پژوهشی خود، هاشمی رفسنجانی را موضوع کتاب خود قرار داده است. کتاب «هاشمی رفسنجانی از نگاهی دیگر» قرار است قبل از چاپ، در صفحه جریان شناسی 9دی منتشر شود. نوزدهمین قسمت، در ادامه پرداختن به مقدمات پذیرش جام زهر، به دومین بخش از سه بخش گزارشات ارائه شده به حضرت امام در جلسه 23 تیر 67، یعنی گزارش سیاسی- فرهنگی پرداخته است.

صاحب‌خبر - گزارش سیاسی فرهنگی اما در مورد گزارش مسئولین سیاسی: ماجرا از این قرار بود که آقای هاشمی در ملاقات با امام خمینی (ره) در تاریخ 27 خرداد 1367، ادعا می کند که نیروهای مردمی به جبهه نمی روند! 1 سید محمد خاتمی ـ وزیر ارشاد اسلامی که در عین حال در چند ماه پایانی جنگ، ریاست ستاد تبلیغات جنگ را نیز بر عهده داشت ـ نیز در نامه ای به آقای هاشمی، به نبود روحیه قوی در میان جوانان برای ادامه جنگ اشاره کرده بود!2 محسن رضایی نیز با اشاره به نامه آقای خاتمی می گوید: «نامه آقای خاتمی حکایت از آن داشت که بسیجی ها و مردم به جبهه نمی روند و ما در جبهه نیرو کم داریم.»3 امام خمینی نیز در بخشی از نامه 25 تیر 67 خود با اشاره به این نامه می فرمایند: «مسئولین سیاسی می گویند از آنجا که مردم فهمیده اند پیروزی سریعی به دست نمی آید، شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است.»4 اما سردار علیرضا افشار، مسئول سابق ستاد مرکزی سپاه، در این مورد اظهار می دارد: «آمار بسیجیان ما در طول عملیات ها 100 هزار نفر بود و در پشت عملیات ها کمتر یا بیشتر می شد. البته نیروی کادر سپاه و یگان های ارتش که علاوه بر کادر عمدتاً از سرباز استفاده می کردند را نیز باید به آن اضافه کرد. فکر می کنم با نیروهای ستادی عدد 500 هزار نفر را تشکیل می دادند. تعداد بسیجیان جبهه رفته ما نیز حدود یک میلیون نفر می شد... اما در داخل، بعضی ها روحیه خود را باخته بودند و فکر می کردند دیگر نیروهای بسیجی و رزمندگان در فراخوان ها اقبالی نشان نمی دهند.»5 آقای هاشمی در تناقض آشکار با ادّعایی که از ایشان در مورد عدم اقبال مردم به جبهه ها نقل شد، در یادداشت مورخ 30 آبان 1366 می نویسد: «مانور بزرگ 300 هزار نفری سپاهیان حضرت محمد (ص) استان مازندران در استادیوم شهید متقی ساری برگزار شد... نیروهای شرکت کننده در این مانور، جهت اجرای پیام مهم شورای عالی پشتیبانی جنگ اعلام آمادگی کردند».6 رئیس جمهور و رئیس شورای عالی پشتیبانی جنگ ( حضرت آیت الله خامنه ای ) نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی در تاریخ 13 آذر 1366، موفقیت مانورهای سپاهیان حضرت محمد (ص) در استان های کشور را خارج از تصور مسئولان دانست.7 سردار علیرضا افشار نیز در روز 18 آذر 66 اظهار داشت: «برگزاری مانور اعلام آمادگی نیروهای داوطلب و برنامه نوبت بندی آنها، بزرگ ترین موفقیتی است که در زمینه سازماندهی نیروهای احتیاط یگان های عملیاتی می توانست صورت گیرد و به فرماندهان جنگ اجازه خواهد داد با اطمینان خاطر برنامه های عملیاتی خود را دنبال نمایند.»8 خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز در تاریخ 24 آذر 66 در مصاحبه با روزنامه کیهان می گوید: «مانورها نشان داد که از نظر نیروی انسانی [رزمنده] غنی هستیم.»9 در تاریخ 11 دی 1366، آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه فرماندهان جبهه شمال غرب، پس از بیان مشکلات و کمبودها از سوی فرماندهان یگان های سپاه، با اشاره به حضور یک میلیون سرباز، اظهار می دارد: «مسائل را به گونه ای بگویید که بتوان برای حل آنها اقدامی انجام داد. مثلاً سپاه می آید یگان درست می کند که به مدت یک روز در یک جا باشد [ و آن وقت برای آن امکانات می خواهد ]. یک چنین قدرتی را هیچ کشوری ندارد که این گونه یگان را تأمین کند؛ آمریکا هم نمی تواند یک چنین ارتشی را درست کند. الآن یک میلیون سرباز داریم که باید تدارک شوند.»10 آیا داشتن یک میلیون سرباز، به معنای کمبود نیروی نظامی است ؟! شهید غلامرضا صالحی، قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نیز در یادداشت 4 اردیبهشت 67 خود ـ یعنی یک هفته پس از سقوط فاو ـ می نویسد: «به خواست خداوند، حمله آمریکا به سکوهای نفتی و ناوچه های نیروی دریایی ارتش و همزمانی اش با حمله به فاو، در حد زیادی سقوط فاو را تحت تأثیر خود قرار داده و همچنین باعث حضور گسترده مردم در جبهه ها گردیده است.» یعنی یک هفته پس از سقوط فاو، شهید صالحی از حضور گسترده مردم در جبهه ها خبر می دهد. وی همچنین در یادداشت روز 14 اردیبهشت 67 یعنی ده روز بعد، می نویسد: «در مراسم باشکوه صبحگاه لشکر شرکت کردم. با حضور وسیع رزمندگان در این مقطع زمانی، در لشکر شور و حال والایی برقرار است و جوش و خروش خوبی در لشکر به وجود آمده. به همین دلیل، تصمیم به گسترش سازمان رزم گرفته و چهار گردان جدید به نام های ابوذر، جعفر طیار، میثم و انصارالمؤمنین را تشکیل دادیم».11 گسترش سازمان رزم و اضافه کردن چهار گردان جدید، یعنی دروغ بودن ادعای عدم استقبال مردم از جبهه ها. همچنین آقای هاشمی در یادداشت روز 5 اردیبهشت 1367 خود، به مناسب بودن سطح اعزام نیروها چنین اعتراف می کند : «ساعت 30/8 صبح برای شرکت در جلسه شورای عالی پشتیبانی جنگ به دفتر آیت الله خامنه ای رفتم. در باره اعزام نیرو به جبهه ها بحث شد. گفتند سطح اعزام خوب است و قرار شد تبلیغات برای تداوم اعزام، ادامه یابد.»12 هاشمی اما در تضاد با گزارش خلاف واقعی که در خرداد 67 به امام خمینی داده بود، در تاریخ 14 آذر 88 می گوید: «مردم در قالب بسیج به سوی جبهه ها هجوم آوردند. مردم در جبهه و موقع عملیات، داوطلبانه و عاشقانه سد دفاعی دشمن را می شکستند. ما به عنوان مسئولان جنگ، ظرفیت پذیرش بیشتر مردم را نداشتیم و امکانات پذیرش و آموزش و لجستیک محدود بود. اگر می توانستیم بپذیریم، همیشه سراسر جبهه ها پر از رزمندگان داوطلب از جوانان پانزده شانزده ساله به بالا بود».13 یعنی که ایشان اعتراف می کند در طی جنگ، تعداد داوطلبین برای حضور در جبهه، بیشتر از ظرفیت پذیرش یگان های نظامی بوده است. یعنی ادعای عدم استقبال مردم از جبهه ها، کذب بوده است. رئیس جمهور وقت ( حضرت آیت الله خامنه ای ) نیز در هفته اول فروردین 67 در مراسم مانور سپاهیان امام حسین (ع) خراسان می فرمایند: «از ابتدای جنگ تا امروز، هر زمان که مسئولین جنگ به مردم حتی به اشاره ای نیاز جبهه ها را اعلام کرده اند، مردم با کمال شوق و رغبت، بدون اندکی درنگ به جبهه ها شتافته و سنگرها را پر کرده اند... مردم ما هر چه پیش می رویم، نسبت به ادامه دفاع مقدس خود مصمم تر می شوند.»14 آقای محسن رفیق دوست، وزیر سپاه در دوران جنگ، نیز در مصاحبه ای می گوید: «زمانی که قطعنامه را پذیرفتیم، در بهترین شرایط عِدّه و عُدّه بودیم.»15 ایشان در جای دیگر نیز اظهار می دارد: «ما هیچ وقت در جنگ مشکل عِدّه و نیروی انسانی نداشتیم.»16 وی در مصاحبه دیگری نیز در پاسخ به این سؤال که آیا استقبال مردم از جبهه ها خوب بود؟ می گوید: «بله، مشکل نیروی مردمی هیچ وقت در جنگ نداشتیم.»17 لذا با توجه به موارد فوق، ملاحظه می شود که ادّعای عدم استقبال مردم از جبهه ها نیز صحت نداشته و ساخته ذهن کسانی بوده که قصد داشتند با گزارشات کذب خویش، امام را وادار به پذیرش قطعنامه کنند. ادامه دارد پی نوشت 1. نگاهی به روند پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598. 2. محمد رضا موحدی." مناقشه هایی برای تمام فصول ". ص 30 3. پذیرش جام زهر. ص 110 4. اکبر هاشمی رفسنجانی. پایان دفاع، آغاز بازسازی. ص 579 5. امیر صدیقیان." توسعه کمی سپاه متوقف شده بود ". روزنامه ایران. ویژه نامه سالروز پذیرش قطعنامه 598. 27 تیر 1389. ص 30 6. اکبر هاشمی رفسنجانی. دفاع و سیاست. ص 359 7. تکاپوی جهانی برای توقف جنگ. ص 240 8. همان. ص 292 9. همان. ص 340 10. همان. ص 509 11. غلامرضا صالحی. " تک آخر: دست نوشته های شهید غلامرضا صالحی ". ص 192 12. پایان دفاع، آغاز بازسازی. ص 96 13. هاشمی در سال 88. ص 215 14. چهار ساله دوم؛ گزارشی از دومین دوره ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای. ص 286 15. مصطفی شوقی." از قذافی و امام موسی صدر تا اختلاس ". هفته نامه مثلث. 3 مهر 1390. ص 51 16. علیرضا شاکر." امام و رهبری هیچ کس را از قطار انقلاب پیاده نکردند ". هفته نامه مثلث. 8 خرداد 1390. ص 66 17. امید کرمانی ها." می گفتند جنگ را رها کنید ". هفته نامه مثلث. 4 مهر 1389. ص 23

نظر شما