به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر کیهان برزگر، رئیس پژوهشکده مطالعات خاورمیانه در یادداشتی با اشاره به مواضع و سیاست های ترامپ در قبال ایران می نویسد: ترامپ خواهان بازگشت به سیاست سنتى آمریکا یعنى مهار ایران از طریق «تحریم و تهدید» است. موضوع مهار قدرت ایران در منطقه همواره محور اصلی سیاست خاورمیانهای آمریکا در دهههای اخیر بوده است. تمرکز بر این موضوع بر مبنای این نگاه غالب در تفکر استراتژیک آمریکاست که بهترین راه حفظ منافع و امنیت آمریکا، حفظ نوعی توازن قوا بین قدرت های عمده خاورمیانه است.
برزگر با بیان اینکه در سالهای اخیر "به شکل بیسابقهای بر نقش و نفوذ منطقهای ایران افزوده است"، میافزاید: این تحول متحدین سنتی آمریکا در منطقه از جمله عربستان سعودی، اسرائیل، ترکیه و حتی مصر را نگران کرده، به گونه ای که هر یک از این کشورها با روشهای خاص خود، خواستار محدود کردن نقش ایران از سوی آمریکا شده اند. بنابراین، یکی از انتظارات عمده دولت باراک اوباما از توافق هستهای، جلب همکاری ایران در موضوعات منطقهای از جمله بحرانهای سوریه و عراق، مذاکره روی جایگاه حزبالله و حماس و یا حتی بر محدودیت موشکی ایران با هدف مهار نفوذ ایران بود. اوباما و وزیرخارجهاش، جان کری بارها بر این موضوع تأکید کردند که برجام فراتر از موضوع اشاعه هستهای، نقطه عطفی در گشایش موضوعات گستردهتر منطقهای نیز هست.
وی با بیان اینکه ترامپ به نوعی به دنبال «اوبامازدایی» از سیاست منطقهای آمریکا نسبت به ایران است، معتقد است: اوباما سعی داشت در قبال امضای توافق هستهای، ضمن جلوگیرى از تسلیحاتى شدن برنامه اتمى ایران، همکارى این کشور را در مسائل منطقهای به دست آورد.
رئیس پژوهشکده مطالعات خاورمیانه ادامه میدهد: جو ضد ایران در ساختار سیاسی و بوروکراسی آمریکا، قویتر از آن بود که به عمر دولت اوباما اجازه تغییر نگاه به ایران در سیاست آمریکا قد بدهد. درست همان گونه که معامله نیکسون با چین در دهه 1970 تا مدتها متحدان منطقه ای آمریکا مثل ژاپن، کره جنوبی، هند و ... را نسبت به سیاست های آمریکا سرخورده کرد. نهایتا دولت اوباما به همان برجام به عنوان یکی از مهمترین میراث خود بسنده کرد.
وی می افزاید: اکنون ترامپ با حمله به میراث اوباما، بیشترین انرژی خود را به مخالفت با ایران اختصاص داده و به همان روش قدیمی محافظهکاران آمریکایی، یعنی تهدید و فشار، برای مهار نقش و نفوذ منطقه اى ایران، روی آورده است. او گفت که «هیچ گزینهای از روی میز برداشته نشده» که اشاره به احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران است، یا اینکه اوباما بیش از حد با ایرانیها مهربان بوده و اینکه او این گونه رفتار نخواهد کرد.
برزگر مینویسد: موفقیت این سیاست ترامپ، اکنون با دو مشکل اصلی روبهروست؛ نخست، چگونگى مبارزه با تروریسم و دوم، قانع کردن سایر قدرتهای جهانی. در مورد تروریسم، ترامپ اولویت سیاست خارجی خود را حفاظت از امنیت آمریکا از طریق جنگ با تروریست ها و افراطگرایی باهمکاری با روسیه به خصوص در سوریه اعلام کرده است. اما واقعیت این است که این ائتلاف ایران ـ روسیه ـ عراق، سوریه و لبنان در زمین و هواست که نقش اساسی در تضعیف تروریسم داعش و القاعده و سایرین داشته است. تردیدی هم نیست که ایران نقطه اتصالدهنده این ائتلاف، یعنی نقطه تماسی زمینی و حفظ خط ارتباطی با نیروهای مخالف را ایفا مى کند. از این لحاظ، روسیه بدون نظر مثبت ایران در پیشبرد طرحهای صلح در سوریه و مبارزه با تروریسم موفق نخواهد بود؛ بنابراین، نزدیکی احتمالى ترامپ به روسیه با هدف انزواى ایران در معادلات منطقه اى، آن گونه که بعضى از تحلیلگران مطرح مى کنند، در نهایت به موفقیت منجر نمیشود. این مسأله شعار ترامپ در مبارزه با تروریسم را در نزد رأى دهندگان آمریکایى توخالی جلوه میدهد.
وی در پایان نوشت: سیاست ترامپ در حوزههایی چون بحران سوریه، برجام، روابط با روسیه و چین و متحدین منطقهای مثل عربستان سعودی و ترکیه و حتی مبارزه با تروریسم هنوز در حد حرف و شعار است و به استراتژی مشخصی تبدیل نشدهاند. اکنون بوروکراسی، ساختار سیاسی و رسانه ای آمریکا در برابر به کارگیری و نهادینه کردن این سیاست ها شدیداً مقاومت می کند.
منبع: دیپلمات
انتهای پیام/.
نظر شما