روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور امریکا اگر برای مردم این کشور، اروپاییها و برخی دولتیهای خودمان و به طور کامل همه دنیا آب نداشت، برای اصغر فرهادی نان داشت. به تعبیر بهتر اصغر فرهادی برای همیشه به خاطر این رکوردشکنی و گرفتن دومین جایزه اسکار خود، مدیون رئیسجمهور بدخلق آمریکا خواهد بود.
اصغر فرهادی دقیقا به خاطر بدترین فیلم سالهای اخیرش جایزهای را گرفت که خودش هم میداند نقش سینما در آن کمتر از همیشه بوده است و اتفاقا این «سیاست» بوده که نام او را از تریبون اسکار اعلام کرده است.
«سیاست» واژهای که همیشه فرهادی از آن به ظاهر متنفر بوده و همه مشکلات جنگها و بدبختیها را از عملکرد جماعت سیاسی داخلی و آن طرف آبیها میدانسته است. حالا همین سیاست در قامتی دیگر، جایزه اسکار را به او هدیه داده است.
قطعا کسانی که این روزها در پوست خود نمیگنجند و در پیامهای خود و یا در صفحات شبکههای مجازی بر طبل شادانه میکوبند، اگر کمی با وجدانشان کنار بیایند به این نتیجه میرسند که فیلم آخر فرهادی چه به لحاظ فنی و چه به جهت گافهای محتوایی جزو آثار ضعیف او قلمداد میشود. فقط کافی است به فاصلهای نزدیک دو فیلم «درباره الی» و «فروشنده» را تماشا کنند تا متوجه شوند، آیا واقعا «فروشنده» فیلمی بوده که لایق اسکار باشد یا خیر؟
موفقیت امروز «فروشنده» مرهون قانون احمقانهای بود که ترامپ پای آن را امضا کرد.
روزی که رئیسجمهور امریکا با صدور دستوری اجرایی صدور روادید و ورود اتباع هفت کشور ایران، عراق، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی را به بهانه جلوگیری از ورود تروریستها به خاک ایالات متحده آمریکا به مدت ۹۰ روز ممنوع اعلام کرد، بارقههای امید در دل عوامل فروشنده ایجاد شد. وقتی هم ترانه علیدوستی در یک رفتار قابل تحسین، از عدم حضور خود در مراسم اسکار به بهانه این قانون کذایی سخن گفت و توجه رسانهها را به خود جلب کرد. همه منتظر موضع کارگردان بودند که او هم با انتشار نامهای اعلام کرد که «متاسفم که از طریق این نوشته اعلام میکنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد.»
چند روز مانده به اسکار هم او نمایندگان خود را برای حضور در مراسم اسکار معرفی کرد. فیروز نادری و انوشه انصاری که هر دو هم در ایران و هم در امریکا جزو چهرههای شناخته شده هستند. افرادی ایرانی که جز طبقه نخبگان امریکایی قرار دارند. این هم رفتار سیاستمدارانه فرهادی در قبال اسکار بود. انتخابهایی که دیگر «احتمال» دریافت اسکار را به «قطعیت» میرساند.
اصغر فرهادی با رفتاری کاملا سیاستمدارانه با استفاده از فضای سیاسی حاکم بر این روزهای امریکا توانست برای دومین بار مجسمه طلایی اسکار را از آن خود کند. خواه در جو خوشحالی این جایزه باشیم یا نه، باید بپذیریم که بعد از صدور دستور ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور از جمله ایران به خاک آمریکا توسط ترامپ و اجماع جهانی علیه این تصمیم او مسیر فروشنده برای کسب اسکار هموارتر شد.
هرکسی که سینمای بینالملل را تاحدودی رصد کرده باشد، به این امر واقف است که بدنه هالیوود و طبقه روشنفکران آمریکایی جزئی از پایگاه فکری دموکراتها هستند و هیچگاه هم میانه خوبی با حزب مقابل نداشتهاند.
طبیعی بود که چنین جامعه مشخصی در مقابل رئیسجمهور جدید و جمهوریخواه امریکا یک موضع مشخص داشته باشند و از استیج و تریبون اسکار برای اعتراض به سیاستهای رئیسجمهور جدید کشورشان استفاده کنند.
اهدای اسکار به اصغر فرهادی یک پیام واضح برای دونالد ترامپ بود. همانطور که برای اولین بار جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به «ماهرشلا علی» بازیگر سیاهپوست و مسلمان امریکایی همان پیام را تداعی میکرد. همانطور که لباس بهترین بازیگر نقش اول مرد تبدیل به تابلویی برای اعتراض به ترامپ بود. همانطور که حتی مجری مراسم هم با رئیسجمهور امریکا شوخی کرد.
متن پیام فرهادی را هم باید قطعه آخر این پازل دانست. متنی که در آن نوشته شده بود:
«افتخار بزرگیست که برای دومین بار این جایزه با ارزش را دریافت میکنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیهکنندهام الکساندر ماله-گی و پخشکنندگانم کوهن مدیا و آمازون تشکر میکنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی. متاسفم که امشب در کنار شما نیستم، من به احترام مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیرانسانی منع ورود مهاجران مورد بیاحترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم. تقسیمبندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی، باعث ترس میشود، ترسی که توجیهیست دروغین برای خشونتها و جنگها. جنگهایی که مانع بزرگی بودهاند برای رسیدن به دموکراسی و رعایت حقوق بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شدهاند.
سینماگران میتوانند با چرخش دوربینهایشان به مشترکات انسانی، کلیشههایی که از ملیتها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه همدردی و به دنبال آن همبستگی مردمان جهان را فراهم کنند. همدردی چیزیست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم.»
بعد از پایان این هیاهوها و جوگیریهای طبیعی در بین مردم و مسئولان، قطعا زمانی فرا میرسد که میشود با دقت بیشتری به این انتخاب نگریست. آنوقت است که میشود از خودمان بپرسیم آیا درباره ردپای پررنگ سیاست در این پیروزی صحبت نخواهیم کرد؟ آیا این اسکار را مشابه همان اسکاری که به خاطر مسائل سیاسی به آرگو رسید نخواهیم دانست؟ و اینکه اگر دونالد ترامپ و فرمان احمقانهاش نبود باز هم اسکار به فروشنده میرسید؟ اینها سوالاتی است که باید از خودمان بپرسیم. سوالاتی که نمیتوان به سادگی از کنارشان گذشت. سالها بعد که گرد و غبار امروز فرو نشیند و این روزهای سیاستزده تمام شوند باید بتوانیم به این سوالات پاسخ دهیم. آیا میتوانیم؟
واکنش سرمایهگذار قطری فیلم فروشنده: افتخار میکنم که اسکار بهترین فیلم خارجی را گرفتیم
پس از دریافت جایزه اسکار توسط اصغر فرهادی برای فیلم فروشنده و بازتاب موج وسیعی شادی و شعف توسط سیاستمداران و هنرمندان، خواهر امیر قطر و حامی مالی فیلم فروشنده خوشحالی خود را در دریافت جایزه اسکار به صورت رسمی اعلام کرد.
خواهر امیر قطر سرمایهگذار فیلم فروشنده در صفحه رسمی خود نوشت: افتخار میکنم که به عنوان اولین بنیاد سینمایی عربی، در سه سال متوالی ۴ بار نامزد اسکار شدیم و امشب اسکار بهترین فیلم خارجی را گرفتیم.
وقتی اسکار مشتری فیلم «فروشنده» شد
هدیه غیر مستقیم دونالد به اصغر
صاحبخبر -
∎
نظر شما