دومين سال رياست سيد پرويز فتاح؛ رييس كميته امداد در حالي رو به پايان است كه در اين مدت، مددجويان امداد هم از فراز و نشيب مشكلات اقتصادي دولت بينصيب نبودهاند.
به گزارش اعتماد، تا امروز كه تصويب برنامه ششم توسعه، دولت را مكلف به افزايش مستمري مددجويان تحت پوشش نهادهاي حمايتي كرده، جمعيت نيازمندي كه در تمام اين سالها تحت حمايت كميته امداد و سازمان بهزيستي بودهاند، چوب سوءمديريت دولتهاي وقت در متعادل كردن درآمدها و هزينهها را خوردهاند كه همين سوءمديريت مانع از افزايش مستمريها و برابري با ٢٠ درصد حداقل دستمزد سالانه تعيين شده از سوي وزارت كار شده است.
فتاح در گفتوگويي كه با «اعتماد» دارد البته، تاثير مستمري و يارانههاي ماهانه را در رفع فقر نيازمندان و مددجويان تحت پوشش، صفر نميبيند اما معتقد است كه با اين ارقام، آنها صرفا محتاج نان شب نخواهند بود اما قطعا يك انسان، غير از نان به بسياري مواد غذايي ديگر هم نياز دارد. نخستين رييس كميته امداد كه مدتهاست خيال خود و بازيگران عرصه سياست را از بابت ورود به انتخابات رياستجمهوري دوازدهم راحت كرده، معتقد است كه بايد در مواجهه با نياز مددجويان و نيازمندان جامعه، رويكردهاي جديدي اتخاذ شود چرا كه فقر، امروز زيرواژههاي متفاوتي دارد. زيرواژههايي كه مولود تزريق خواستههاي جديد به جامعه و آن هم به دست دولتهاي گذشته و اكنون است.
ابتداي امسال خبري از تعطيلي دو دفتر كميته امداد به دليل كارشكني بعضي كشورهاي آسياي ميانه شنيديم. آخرين وضعيت اين دفاتر به چه مرحلهاي رسيد؟
ما از ٢٠ سال قبل يك دفتر در تاجيكستان و دفتري هم در كشور كومور داشتيم. سال قبل در بازديد از اين دفاتر، سفراي ما اعلام رضايت كردند و حتي وزارت امور خارجه سال گذشته در مورد هر دو دفتر، در نامهاي به بنده خواستار آن شد كه اين دفاتر داير باشد. ما هم بر همين روال بوديم تا اينكه از ابتداي امسال به دلايل مختلف بين كشور ما و آنها مسائل سياسي پيش آمد و حتي دفاتر ارگانهايي غير از كميته امداد هم در اين كشورها دستخوش مشكلات شد.
ما به دفعات با سفرايمان در هر دو كشور مشورت كرديم و بنده، شخصا خدمت دكتر ظريف (وزير امور خارجه) رفتم و توضيح دادم و ايشان همكاري خوبي داشت اما فكر كنم رايزنيهاي سياسي كه انجام شد، در آن حد كافي نبود كه دفاتر ما داير بماند و ما به صلاحديد خودمان و وزارت امور خارجه، فعلا مصلحت را در اين ديديم كه فعاليت دفاتر تاجيكستان و كومور را به صورت تعليق دربياوريم تا ببينيم روابط دو كشور از نظر سياسي به چه سمت و سويي ميرود. اگر بهبود نسبي پيدا كرد و نظر وزارت امور خارجه و دولت، موافق بود، دفاتر را دوباره احيا ميكنيم.
گفته بوديد كه در باقي كشورها هم، دولتهاي متبوع بايد براي ايجاد صندوق امداد مستقل اقدام كنند. به خصوص در مورد عراق اين تاكيد را داشتيد.
ما در تاجيكستان يا كومور هم صندوق جمعآوري صدقه نداشتيم چون مردم آن كشورها از نظر مذهبي با ما متفاوتند و اعتقاد به اين مدل جمعآوري صدقه ندارند بلكه در قالب زكات مال كمك ميكنند اما در عراق، و به خصوص بخش جنوبي عراق كه شيعه مذهب و معتقد به صدقه هستند، دولت عراق صندوقهايي شبيه به صندوق صدقات ما توزيع كرده و پول عراقي جمع ميكند و براي خود عراقيها هم خرج ميشود. ما فقط تجربياتمان را به عراق منتقل كرديم كه استقبال هم شد. در لبنان هم همين طور است و حتي يك كارمند ايراني در لبنان نداريم و تمام كمكها در خود لبنان، جمعآوري و توزيع ميشود و از نظر قانوني و شرعي، مجاز نيستيم كمك و صدقه و انفاق مردم ايران را به كشور ديگري منتقل كنيم.
چندي قبل در همايشي اعلام شد كه فقر باعث ركود نميشود. اما اين جمله با مشاهدات ما از وضعيت مددجويان امداد در تناقض است. ما در همراهي با مسوولان امداد، مددجوياني را ديديم كه در آن حد فقير بودند كه اصلا انگيزهاي براي تحرك نداشتند.
ما نبايد جامعه تحت پوشش يا نيازمندان را در يك طيف ببينيم. وضعيت هر خانواده منحصر به فرد است. سرپرست يك خانواده فوت كرده، سرپرست يك خانواده از همسر جدا شده، سرپرست يك خانواده، از كار افتاده است، سرپرست يك خانواده، معتاد و متواري يا مفقود است، سرپرست يك خانواده، زن و بيمار است. آيا اين خانوادهها وضعيت مشابهي دارند؟ چه انتظاري داريم؟ قطعا بعضي خانوادهها بايد تحت پوشش باشند و ما بايد مشكلات و معيشت شان را حل كنيم اما در بعضي خانوادهها، فرزندان پسر، به سن كار رسيدهاند و اين خانوادهها بايد از يكديگر تفكيك شوند.
شما در ابتداي حضورتان در امداد مشكلاتي با بدنه دولت داشتيد. از جمله با وزارت كشور و سازمان بهزيستي. آيا تعامل شما باعث شد با تمام نهادها به همسويي برسيد؟
واقعا دوطرفه بود. دولت هم به ما عنايت داشت به خصوص، شخص رييسجمهوري و معاون اول. با وزير رفاه هم سابقه دوستي ديرينه داريم و وزير كشور هم از دوستان خوب قديمي ما است و بحثهايي هم كه پيش آمد حل شد و امروز، در فضايي هستيم كه همسويي و همافزايي و كمك بر آن حاكم است و واقعا مشكل خاصي نداريم.
اين امكان وجود دارد كه بخشي از وظايف امداد به خيريهها واگذار شود؟ براي اين كار به مجوز دولت يا مجلس نياز داريد؟
واگذاري، در وظايف ما است و نيازي به مجوز نداريم و واگذاريها هم در حال انجام است. يك موسسه خيريه براي اهداي جهيزيه پيشقدم ميشود و يك موسسه براي حل مشكل مسكن مددجويان ميآيد. آنها آوردهاي دارند و اتفاقا در اغلب موارد ميگوييم شما مجري باشيد و بار انجام كار را بر دوش خيريهها ميگذاريم. از قبل هم اين تعامل بود اما ما آن را پررنگ كرديم. چون معتقديم امداد نبايد تصديگري كند. امداد بايد فرهنگ خير و احسان را عام كرده و در كشور توسعه دهد و كار، از طريق ديگران انجام شود. ما مخالف خيريهها نيستيم و اتفاقا ميخواهيم رونق بگيرند چون بهتر از ما ميتوانند كار كنند.
اين امكان هست كه خيريهها به زيرمجموعه امداد تبديل شوند؟
نميخواهيم اين اتفاق بيفتد. صلاح هم نيست. خيريه، خيريه است. ما بايد فقط تعامل و همسويي داشته باشيم. موازيكاري نكنيم و آنها هم بايد تحت نظارت باشند.
خيلي آرماني و ايدهآل است كه فكر كنيم يك روزي پشتنوبتيهاي نهادهاي حمايتي به صفر ميرسند؟
خيلي سخت است چون آن وقت بايد ببينيم خط فقر و نياز چيست. من از شما ميپرسم. فرزند يك خانواده واقعا نيازمند، كامپيوتر ميخواهد. شما بگوييد كه آيا نداشتن كامپيوتر نشانه فقر است؟ ولي او ميخواهد و دوست دارد داشته باشد و در مدرسه هم ميگويند كه تكاليف مدرسه بايد با نرمافزارهاي جديد انجام شود. امروز بايد فقر را بازتعريف كنيم چون نيازها متفاوت شده و جامعه و دولت هم نيازهاي جديد وارد خانوادهها كرده.
اگر فقط بحث خورد و خوراك مطرح بود من به شما ميگفتم و همين طور هم هست كه ما ادعايي در اين باره نداريم و با رقم يارانهاي كه دولت ميدهد و با مستمريهاي ما، فقر حل نميشود. البته كسي در ايران محتاج نان نيست اما آيا افراد با نان خالي زنده ميمانند؟ قطعا خير و به ساير مواد غذايي هم نياز دارند اما كف نياز اوليه غذاييشان، نان است. فكر كنم فضايي در حال ايجاد است كه تمام افراد از امكانات اوليه بهرهمند شدهاند. همه دفترچه بهداشت و درمان دارند، همه برق دارند، همه آب دارند...
همه آب ندارند.
من ميگويم همه، يعني مجموع ٨٠ ميليون نفر اما در اين كل، ٥ ميليون نفر هم آب ندارند. اما همين كه امروز بيماريهاي ناشي از نبود آب شرب بهداشتي از بين رفته يعني نظام ما توانسته بعضي نيازها را به طور كل مرتفع كند و اين اقدامات هم مربوط به اين دولت نيست و تمام دولتها زحمت كشيدند. اگر براي ساير نيازهاي اساسي هم اين اقدامات انجام شود، ميماند مساله اشتغال و معيشت نيازمندان.
واقعا فكر ميكنيد جامعهاي هست كه در آن فقر صفر باشد؟
بعيد است. وقتي حتي در جوامع پيشرفته هم خيريهها فعاليت دارند به اين معناست كه در تمام كشورها، عدهاي هستند كه به هر دليلي نيازهايي دارند.
به گزارش اعتماد، تا امروز كه تصويب برنامه ششم توسعه، دولت را مكلف به افزايش مستمري مددجويان تحت پوشش نهادهاي حمايتي كرده، جمعيت نيازمندي كه در تمام اين سالها تحت حمايت كميته امداد و سازمان بهزيستي بودهاند، چوب سوءمديريت دولتهاي وقت در متعادل كردن درآمدها و هزينهها را خوردهاند كه همين سوءمديريت مانع از افزايش مستمريها و برابري با ٢٠ درصد حداقل دستمزد سالانه تعيين شده از سوي وزارت كار شده است.
فتاح در گفتوگويي كه با «اعتماد» دارد البته، تاثير مستمري و يارانههاي ماهانه را در رفع فقر نيازمندان و مددجويان تحت پوشش، صفر نميبيند اما معتقد است كه با اين ارقام، آنها صرفا محتاج نان شب نخواهند بود اما قطعا يك انسان، غير از نان به بسياري مواد غذايي ديگر هم نياز دارد. نخستين رييس كميته امداد كه مدتهاست خيال خود و بازيگران عرصه سياست را از بابت ورود به انتخابات رياستجمهوري دوازدهم راحت كرده، معتقد است كه بايد در مواجهه با نياز مددجويان و نيازمندان جامعه، رويكردهاي جديدي اتخاذ شود چرا كه فقر، امروز زيرواژههاي متفاوتي دارد. زيرواژههايي كه مولود تزريق خواستههاي جديد به جامعه و آن هم به دست دولتهاي گذشته و اكنون است.
ابتداي امسال خبري از تعطيلي دو دفتر كميته امداد به دليل كارشكني بعضي كشورهاي آسياي ميانه شنيديم. آخرين وضعيت اين دفاتر به چه مرحلهاي رسيد؟
ما از ٢٠ سال قبل يك دفتر در تاجيكستان و دفتري هم در كشور كومور داشتيم. سال قبل در بازديد از اين دفاتر، سفراي ما اعلام رضايت كردند و حتي وزارت امور خارجه سال گذشته در مورد هر دو دفتر، در نامهاي به بنده خواستار آن شد كه اين دفاتر داير باشد. ما هم بر همين روال بوديم تا اينكه از ابتداي امسال به دلايل مختلف بين كشور ما و آنها مسائل سياسي پيش آمد و حتي دفاتر ارگانهايي غير از كميته امداد هم در اين كشورها دستخوش مشكلات شد.
ما به دفعات با سفرايمان در هر دو كشور مشورت كرديم و بنده، شخصا خدمت دكتر ظريف (وزير امور خارجه) رفتم و توضيح دادم و ايشان همكاري خوبي داشت اما فكر كنم رايزنيهاي سياسي كه انجام شد، در آن حد كافي نبود كه دفاتر ما داير بماند و ما به صلاحديد خودمان و وزارت امور خارجه، فعلا مصلحت را در اين ديديم كه فعاليت دفاتر تاجيكستان و كومور را به صورت تعليق دربياوريم تا ببينيم روابط دو كشور از نظر سياسي به چه سمت و سويي ميرود. اگر بهبود نسبي پيدا كرد و نظر وزارت امور خارجه و دولت، موافق بود، دفاتر را دوباره احيا ميكنيم.
گفته بوديد كه در باقي كشورها هم، دولتهاي متبوع بايد براي ايجاد صندوق امداد مستقل اقدام كنند. به خصوص در مورد عراق اين تاكيد را داشتيد.
ما در تاجيكستان يا كومور هم صندوق جمعآوري صدقه نداشتيم چون مردم آن كشورها از نظر مذهبي با ما متفاوتند و اعتقاد به اين مدل جمعآوري صدقه ندارند بلكه در قالب زكات مال كمك ميكنند اما در عراق، و به خصوص بخش جنوبي عراق كه شيعه مذهب و معتقد به صدقه هستند، دولت عراق صندوقهايي شبيه به صندوق صدقات ما توزيع كرده و پول عراقي جمع ميكند و براي خود عراقيها هم خرج ميشود. ما فقط تجربياتمان را به عراق منتقل كرديم كه استقبال هم شد. در لبنان هم همين طور است و حتي يك كارمند ايراني در لبنان نداريم و تمام كمكها در خود لبنان، جمعآوري و توزيع ميشود و از نظر قانوني و شرعي، مجاز نيستيم كمك و صدقه و انفاق مردم ايران را به كشور ديگري منتقل كنيم.
چندي قبل در همايشي اعلام شد كه فقر باعث ركود نميشود. اما اين جمله با مشاهدات ما از وضعيت مددجويان امداد در تناقض است. ما در همراهي با مسوولان امداد، مددجوياني را ديديم كه در آن حد فقير بودند كه اصلا انگيزهاي براي تحرك نداشتند.
ما نبايد جامعه تحت پوشش يا نيازمندان را در يك طيف ببينيم. وضعيت هر خانواده منحصر به فرد است. سرپرست يك خانواده فوت كرده، سرپرست يك خانواده از همسر جدا شده، سرپرست يك خانواده، از كار افتاده است، سرپرست يك خانواده، معتاد و متواري يا مفقود است، سرپرست يك خانواده، زن و بيمار است. آيا اين خانوادهها وضعيت مشابهي دارند؟ چه انتظاري داريم؟ قطعا بعضي خانوادهها بايد تحت پوشش باشند و ما بايد مشكلات و معيشت شان را حل كنيم اما در بعضي خانوادهها، فرزندان پسر، به سن كار رسيدهاند و اين خانوادهها بايد از يكديگر تفكيك شوند.
شما در ابتداي حضورتان در امداد مشكلاتي با بدنه دولت داشتيد. از جمله با وزارت كشور و سازمان بهزيستي. آيا تعامل شما باعث شد با تمام نهادها به همسويي برسيد؟
واقعا دوطرفه بود. دولت هم به ما عنايت داشت به خصوص، شخص رييسجمهوري و معاون اول. با وزير رفاه هم سابقه دوستي ديرينه داريم و وزير كشور هم از دوستان خوب قديمي ما است و بحثهايي هم كه پيش آمد حل شد و امروز، در فضايي هستيم كه همسويي و همافزايي و كمك بر آن حاكم است و واقعا مشكل خاصي نداريم.
اين امكان وجود دارد كه بخشي از وظايف امداد به خيريهها واگذار شود؟ براي اين كار به مجوز دولت يا مجلس نياز داريد؟
واگذاري، در وظايف ما است و نيازي به مجوز نداريم و واگذاريها هم در حال انجام است. يك موسسه خيريه براي اهداي جهيزيه پيشقدم ميشود و يك موسسه براي حل مشكل مسكن مددجويان ميآيد. آنها آوردهاي دارند و اتفاقا در اغلب موارد ميگوييم شما مجري باشيد و بار انجام كار را بر دوش خيريهها ميگذاريم. از قبل هم اين تعامل بود اما ما آن را پررنگ كرديم. چون معتقديم امداد نبايد تصديگري كند. امداد بايد فرهنگ خير و احسان را عام كرده و در كشور توسعه دهد و كار، از طريق ديگران انجام شود. ما مخالف خيريهها نيستيم و اتفاقا ميخواهيم رونق بگيرند چون بهتر از ما ميتوانند كار كنند.
اين امكان هست كه خيريهها به زيرمجموعه امداد تبديل شوند؟
نميخواهيم اين اتفاق بيفتد. صلاح هم نيست. خيريه، خيريه است. ما بايد فقط تعامل و همسويي داشته باشيم. موازيكاري نكنيم و آنها هم بايد تحت نظارت باشند.
خيلي آرماني و ايدهآل است كه فكر كنيم يك روزي پشتنوبتيهاي نهادهاي حمايتي به صفر ميرسند؟
خيلي سخت است چون آن وقت بايد ببينيم خط فقر و نياز چيست. من از شما ميپرسم. فرزند يك خانواده واقعا نيازمند، كامپيوتر ميخواهد. شما بگوييد كه آيا نداشتن كامپيوتر نشانه فقر است؟ ولي او ميخواهد و دوست دارد داشته باشد و در مدرسه هم ميگويند كه تكاليف مدرسه بايد با نرمافزارهاي جديد انجام شود. امروز بايد فقر را بازتعريف كنيم چون نيازها متفاوت شده و جامعه و دولت هم نيازهاي جديد وارد خانوادهها كرده.
اگر فقط بحث خورد و خوراك مطرح بود من به شما ميگفتم و همين طور هم هست كه ما ادعايي در اين باره نداريم و با رقم يارانهاي كه دولت ميدهد و با مستمريهاي ما، فقر حل نميشود. البته كسي در ايران محتاج نان نيست اما آيا افراد با نان خالي زنده ميمانند؟ قطعا خير و به ساير مواد غذايي هم نياز دارند اما كف نياز اوليه غذاييشان، نان است. فكر كنم فضايي در حال ايجاد است كه تمام افراد از امكانات اوليه بهرهمند شدهاند. همه دفترچه بهداشت و درمان دارند، همه برق دارند، همه آب دارند...
همه آب ندارند.
من ميگويم همه، يعني مجموع ٨٠ ميليون نفر اما در اين كل، ٥ ميليون نفر هم آب ندارند. اما همين كه امروز بيماريهاي ناشي از نبود آب شرب بهداشتي از بين رفته يعني نظام ما توانسته بعضي نيازها را به طور كل مرتفع كند و اين اقدامات هم مربوط به اين دولت نيست و تمام دولتها زحمت كشيدند. اگر براي ساير نيازهاي اساسي هم اين اقدامات انجام شود، ميماند مساله اشتغال و معيشت نيازمندان.
واقعا فكر ميكنيد جامعهاي هست كه در آن فقر صفر باشد؟
بعيد است. وقتي حتي در جوامع پيشرفته هم خيريهها فعاليت دارند به اين معناست كه در تمام كشورها، عدهاي هستند كه به هر دليلي نيازهايي دارند.
نظر شما