شناسهٔ خبر: 1655850 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

رصد رسانه های کاغذی؛

دانشگاه باشگاه احزاب نیست / فرجام یک سال جنجال سیاسی درباره 3500 بورسه

روزنامه های امروز از قول روحانی نوشتند : اینجا دانشگاه است، باشگاه سیاسی نیست. مرکز فعالیت احزاب نیست. ضمن اینکه هر کسی می تواند در مسائل سیاسی و اجتماعی حضور یابد ، این جمله مورد توجه رسانه های کاغذی امروز هم قرار گرفت .

صاحب‌خبر -
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، حسن روحانی دیروز  به مناسبت آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور در دانشگاه تهران حضور یافت و سخنرانی کرد. روحانی گفت:اینجا دانشگاه است، باشگاه سیاسی نیست. مرکز فعالیت احزاب نیست. ضمن اینکه هر کسی می تواند در مسائل سیاسی و اجتماعی حضور یابد. حضور دانشگاه و دانشجو در مسائل سیاسی و اجتماعی فقط به این معنا نیست که صرفاً درباره مسائل سیاست داخلی و خارجی اظهارنظر شود. محیط زیست و شرایط آب و هوایی چه می شود؟بخشهایی از  این سخنان تیتر یک تعداد قابل توجهی از روزنامه های صبح امروز شد.
 وزیر اطلاعات نیز صحبتهایی در جمع نمایندگان مجلس  درباره فعالیتهای این وزارتخانه داشت که رد پای آنها صفحه اول روزنامه ها دیده می شد .

«روحانی: به نجفی گفتم بورسیه‌ها را با جدیت بررسی کند نجفی: 2580 مورد بدون اشکال است »
در میان  بخشهای متعدد صحبتهای رییس جمهور درباره  دانشگاه ،  کیهان موضوع بورسیه ها را مورد توجه قرار داد   با انتخاب این رو تیتر «فرجام یک سال جنجال سیاسی درباره 3500 بورسه»   این نکته را بولد کرد که در حالی که روحانی صحبت از پی گیری جدی بورسیه ها می کند ،  سرپرست وزارت علوم از بلا اشکال بودن عمده این بورسیه ها می گوید .
«نارنجکهای دودزا »

کیهان امروز  همچنین به موضوع صاحبان خوردوهای میلیاردی پرداخته و نوشته است : جای این سؤال است که علی‌رغم تاکید صریح شرع و عقل و امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و گواهی بی‌چون و چرای تجربیات سی و چند ساله اخیر که همه بدون استثناء از نقش اصلی و بی‌نظیر توده‌های محروم و عادی مردم در رسیدن انقلاب و نظام به جایگاه برجسته و بی‌بدیل و معجزه‌آسای کنونی حکایت می‌کند این طیف یعنی همان‌ها که به قول حضرت امام(ره) ولی‌نعمت‌های انقلاب هستند در برخورداری از مواهب و امکانات نظام- که دستاورد خودشان است- تا چه اندازه سهم دارند و آیا سهم اندک این صاحبان اصلی نظام با سهم انبوه‌ مرفهان بی‌درد و کلان‌سرمایه‌داران مفت‌خور و نق‌زن، حتی قابل مقایسه نیز هست؟ و اگر نیست - که نه فقط نیست، بلکه نزدیک به هیچ نیز هست- چرا نباید  برای احقاق حق پایمال شده آنان دستی از آستین همت مسئولان محترم بیرون بیاید؟! نگاه‌ها فقط به دولت نباشد. مگر مجلس،  دستگاه قضایی  و مراکز عریض و طویل  نظارتی و... در این میان چه اقدام قابل توجه - که هیچ بلکه- قابل اشاره‌ای انجام داده‌‌اند؟!
فلان خانواده مستضعف و شهید داده برای دریافت یک وام چند میلیون تومانی و تهیه جهیزیه و یا تأمین هزینه ازدواج فرزند خویش هر روز به این بانک و آن بانک سر می‌زند و در همان حال مجموع معوقات بانکی یعنی وام‌هایی که عده‌ای محدود از بانک‌ها دریافت داشته و هنوز پرداخت نکرده‌اند مبلغ 150 هزار میلیارد تومان است! به گفته برخی از مقامات آگاه یک سوم معوقات بانکی متعلق به 73 پرونده است. خب! این عده چه کسانی هستند و با 150 هزار میلیاردی که از بیت‌المال در اختیار دارند چه کرده‌اند؟! یک نمونه از رانت 650 میلیون یورویی که اخیرا به صورت اعتبار در اختیار یکی از همین کلان سرمایه‌داران قرار گرفته و خوشبختانه با پی‌گیری و افشاگری‌های بعدی متوقف شد در حالی است که سرمایه‌دار یاد شده مبلغ 1000 میلیارد تومان بدهی معوقه بانکی دارد! باید اشاره کرد که بر باد دادن بیت‌المال مسلمین از این طریق در دولت‌های قبلی نیز سابقه داشته و دارد.

خودروهای وارداتی لوکس با قیمت‌های بالای یک یا چند میلیارد تومانی را چه کسانی سوار می‌شوند؟ و هزینه خرید آن را از کجا آورده‌اند؟  تعداد اتومبیل‌هایی که حجم موتور آنها بالای 3500 سی‌سی است و از سال 88 تاکنون وارد کشور شده است نزدیک به 100 هزار دستگاه است. برخی از آنها نظیر «مازاراتی» بالای 2میلیارد تومان قیمت دارد! در 3 ماهه اول سال 93 واردات خودروهای لوکس خارجی 261 درصد افزایش داشته است. اکثر کسانی که این خودروها را سوار می‌شوند به یقین در خانه‌های چند ده میلیارد تومانی هم سکونت دارند.
آسمان زر نریخته به سرش!             یا خودش دزد بوده یا پدرش!هر روز صبح مأموران سخت‌کوش نیروی انتظامی را می‌بینیم که در برخی از چهارراه‌ها، موتورسیکلت‌های اکثرا قراضه و زهوار در رفته که معمولا متعلق به شهروندان کم‌بضاعت است- و بسیاری از آنان به عنوان وسیله امرار معاش از آن استفاده می‌کنند - را به دلایل البته موجه قانونی- جمع‌آوری می‌کنند ولی هیچ دستگاه مسئولی از دولت و مجلس و قوه قضائیه به  نیروی فداکار انتظامی مأموریت نداده است که فلان اتومبیل لوکس چند میلیارد تومانی را متوقف کند و بپرسد؛ تو کیستی؟! و از کجا آورده‌ای؟! قراردادهای چندمیلیارد تومانی باشگاه‌های فوتبال، سوءاستفاده‌های کلان از بیت‌المال، هزینه‌های نجومی برای برپایی همایش‌های -اکثرا- بی‌خاصیت و... دهها نمونه دیگر که بماند.

6- راهکار اما، دشوار نیست، فقط به جرأتی آمیخته به غیرت و برنامه‌ریزی همراه با بصیرت و در یک کلمه، عمل به نسخه امام راحل(ره) و خلف حاضر ایشان نیاز است...مسئولان محترم که اکثریت قریب به اتفاق آنان فرزند انقلاب و دامانی پاک از آلودگی‌ها دارند باید به این واقعیت ایمان داشته باشند که در روزهای حادثه -نظیر دفاع مقدس، فتنه آمریکایی اسرائیلی 88، تحمل سختی‌ها و...- آنهایی که در میدان حاضرند، همین اقشار محروم و مردم عادی کوچه و بازارند و کلان سرمایه‌داران نه فقط، «یار شاطر» نیستند که «بار خاطرند» و اگر به مراکز تفریحی لوکس و پرهزینه کشورهای اروپایی کوچ نکنند، در گوشه‌ای پنهان شده و فقط نظاره‌گر می‌مانند، هر چند که در موارد بسیاری با دشمنان هم‌پیاله بوده‌اند.
... و این رشته سر دراز دارد.


اما انتخاب موضوعات اقتصادی از در سرمقاله بیشتر روزنامه ها از نکات جالب توجه در رسانه های کاغذی امروز بود .



«وارونگی در بازار پول»

روزنامه خراسان به موضوع عقد مشارکت مدنی در بانکها پرداخته و آن را خلاف کارکرد بازارهای مالی دانسته است : در‌حالی‌که در بازارهای مالی کلیه بازیگران و از جمله بانک‌ها وظیفه دارند دارایی‌های واقعی را به دارایی‌های مالی تبدیل کنند و به این ترتیب موجبات انتقال سریع آن دارایی‌ها، کاهش هزینه‌های معاملات و افزایش کارآیی منابع را فراهم آورند، تفسیر رسمی از بانکداری اسلامی در ایران که روشن‌ترین تجلی آن در قانون عملیات بانکی بدون ربا (مصوب 1362) مشاهده می‌شود، کارکرد معکوسی برای نظام بانکداری اسلامی در نظر گرفته است که عبارت است از تبدیل دارایی‌های مالی به دارایی‌های واقعی. چنین دستور کاری باعث خواهد شد که بانک‌ها و موسسات اعتباری برخلاف جهت طبیعی و متداول بازارهای مالی عمل کنند و عجیب نیست اگر این بانک‌ها انتظارات منطقی و معقول بازارها و سیاست‌گذاران را برآورده نمی‌کنند.

 مساله از آنجا آغاز می‌شود که قانون به بانک دستور می‌دهد در پروژه‌ای که تسهیلات برای آن گرفته شده است، با مشتری شریک شود (عقد مشارکت مدنی) و پوشیده نیست که حاصل مشارکت مدنی، ایجاد مال مشاع است. یعنی در رویکردی استثنایی و خلاف کارکرد بازارهای مالی، به بانک که یک بازیگر اصلی این بازار است، دستور داده می‌شود که یک دارایی مالی (سپرده) را به دارایی واقعی (مال مشاع) تبدیل کند. این همان چیزی است که می‌توان آن را حرکت خلاف جهت در جاده یک طرفه نامید. این یعنی بازگشت به عقب. یعنی بالا بردن هزینه‌های معامله که بازارهای مالی برای کاستن از آنها ایجاد شده‌اند؛ یعنی از میان بردن ریسک اعتباری و تبدیل آن به ریسک‌های اقتصاد واقعی و در نهایت؛ یعنی از میان برداشتن حالت استاندارد، کندی فرآیند تبادل منابع و کاستن از کارآیی بازار مالی. در چنین حالتی، اختلافات میان شرکا، لزوم اذن تمامی شرکا برای تصرف در مال مشاع، مسائل مربوط به افراز و تقسیم و بسیاری مسائل دیگری که در بازار دارایی‌های واقعی وجود دارند مجددا و این بار در قالب رابطه میان بانک و تسهیلات گیرنده قابل طرح خواهند بود. جالب اینجاست که قانون فوق‌الذکر به همین حد نیز قناعت نمی‌کند و با تفسیر رابطه میان بانک و سپرده‌گذار در قالب عقد وکالت، تلاش می‌کند تا وجود رابطه داین و مدیون – یا رابطه اعتباری – را در اینجا نیز انکار کند.

رضایت‌بخش نبودن وضعیت نظام بانکی کشور که در جنبه‌های مختلفی نظیر مطالبات معوق، انحراف تسهیلات از مصرف مورد نظر آنها، صوری بودن بسیاری از عقود و مانند اینها کاستی‌های خود را نشان داده و باعث شده است که کمتر کسی یارای دفاع از وضعیت موجود را داشته باشد و همچنین ناکارآمد بودن نسخه‌هایی که تا کنون برای اصلاح این نظام ارائه شده‌اند، می‌تواند این دیدگاه را تقویت کند که مشکل اساسی، نه صرفا در عملکرد سوء برخی کارکنان و مقامات این نظام، بلکه در ساختارهای نادرست و توقعات نامتناسبی است که از آن وجود دارد و از این راننده در جاده نمی‌توان انتظار داشت که به موقع و به سلامت به مقصد برسد.


«ورزش، بهره‌وری و اقتصاد مقاومتی»

رسالت اما از منظری دیگر به اقتصاد مقاومتی پرداخته و نوشته است : مسئولان ورزش می‌توانند از موج‌آفرینی ورزش قهرمانی در جهت انگیزش عمومی برای ورزش، سلامت و پویایی استفاده كنند.
ظرفیت‌های عظیم و كم نظیر ورزش در جهت پیشرفت و توسعه كشور بسیار فراتر از آن است كه به دستاوردهایی از قبیل مدال‌های به دست آمده در مسابقات بین‌المللی بسنده كنیم و دستگاه ورزش در جاذبه دوربین‌ها و فلاش‌ها و عكس‌های یادگاری متوقف شود.

دشمنان استقلال این ملت كه از به كارگیری روش‌های گوناگون تهدید و فشار، به خاطر مقاومت مردم، طرفی نبستند، اكنون به تحریم اقتصادی روی آورده‌اند.

ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری، نشانه عزم جدی این ملت برای زانو نزدن در برابر رفتار غیرانسانی ستمگرانی است كه برای سلطه بر جهان و غارت ذخایر ملت‌ها به هر اقدامی مبادرت می‌كنند.

پایداری ملت ایران نه تنها این حربه را ناكارآمد می‌سازد، بلكه به سایر كشورها و ملت‌ها جسارت و شجاعت مقاومت در برابر تهدید تحریم را، به عنوان یك تجربه هدیه می‌كند.

اكنون لازم است از همه ظرفیت‌های كشور از جمله ورزش برای تحقق سیاست‌های ابلاغی یادشده بهره‌گیری به عمل آید.

در بند 3 سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، بر محور قرار دادن رشد بهره‌وری با تقویت عوامل تولید و توانمندسازی نیروی كار و  به كارگیری ظرفیت و قابلیت‌های متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق كشور تاكید شده است.

اگر براساس همین ضرورت «ورزش بهره‌وری» تعریف شود، نقش مهمی در بهبود كارآمدی عوامل تولید و توانمندسازی نیروی كار ایفا خواهد كرد. ورزش بهره‌وری محدود به عرصه تولید نمی‌شود و به عرصه خدمات و خوداتكایی و اعتماد به نفس و باورداشت توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی نیز، تسری می‌یابد.

در كشورهای مختلف جهان نیروهای مسلح برای افزایش كارآمدی و توان مقاومت سربازان در شرایط دشوار، ورزش‌های دفاعی و رزمی تعریف كرده‌اند.

عوامل آتش‌نشانی و امدادگران هلال‌احمر و نیروهای سایر خدمات فوریتی، ورزش‌های مخصوص به مشاغل خود را دارند تا بتوانند در ایفای نقش سازمانی خود، چابك‌تر، كارآمدتر ، دقیق‌تر و سریع‌تر عمل كنند. گاهی یك دقیقه تاخیر منجر به از دست رفتن جان چند انسان می‌شود. حتما امدادگر «ورزیده» كه در كمترین زمان بهترین و بیشترین خدمت را در عملیات نجات ارائه می‌كند از دیگران مطلوب‌تر و موثرتر است. موفقیت و كارآمدی در بسیاری از مشاغل از یك نانوا تا بنا و كارگر ساختمان و نقاش، كارگر تاسیسات و باغبان و كشاورز و آهنگر و نجار و تكنیسین و مهندس كارخانه‌های بزرگ و كوچك صنعتی و تولیدی و... برای انجام درست كارها و بهبود هماهنگی بین هوش و حركت و دقت و سرعت عمل و بهبود كیفیت تولید یا خدمت، تحت تاثیر میزان «ورزیدگی» است.


با توجه به اینكه در اكثریت قریب به اتفاق دستگاه‌ها و نهادها و مجموعه‌های صنعتی و تولیدی، برای امر ورزش كاركنان ساختار سازمانی نظیر اداره، اداره كل، مركز، كانون و... تعریف شده است،‌ فدراسیون ورزش بهره‌وری با همكاری بخش ورزش هر یك از سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی نسبت به استانداردسازی ورزش تخصصی هر یك از مشاغل می‌تواند اقدام نماید.

ادارات كل ورزش دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌ها و نهادها كه نوعا تاكنون كاركردهای خود را به برگزاری چند مسابقه مناسبتی برای كاركنان در برخی رشته‌های پرطرفدار مثل فوتبال، والیبال و... و همچنین مدیریت بهره‌برداری از سالن‌ها و امكانات ورزشی دستگاه خودمحدود كرده بودند براساس ضرورت‌های فعلی اقتصادی و توسعه كشور،لازم است مسئله  ورزش بهره‌وری رادر اولویت وظایف خود قرار دهند.

در عرصه اقتصادی، رشد بهره‌وری فقط منجر به بهبود و افزایش تولید نمی‌شود و آثار دیگری از قبیل افزایش انگیزه كاری، بهبود زندگی كاری، رقابت سالم، امنیت شغلی و ارتقای شغلی را نیز در پی خواهد داشت.

به فعلیت رساندن ظرفیت‌های عظیم و كم‌نظیر و ناشناخته منابع انسانی كشور و تبدیل كار و تلاش به عنوان نمادبالندگی، از عوامل زیرساختی برای انقلاب در عرصه تولید ودستیابی به استقلال اقتصادی است و البته در این زمینه دستگاه‌های دیگری مثل آموزش و پرورش نیز مسئولیت مهمی برعهده دارند.

یكی از اهداف هشت‌گانه تعلیم و تربیت مصوب شورای عالی آموزش و پرورش، «تربیت اقتصادی» است كه چندان به آن اعتنا نشده است.
موضوع تربیت اقتصادی از دوران كودكی، و زمینه‌سازی برای فهم و مشاركت فكری و عملی در تولید و مصرف، و درآمد و هزینه خانواده با بهره‌گیری از ظروف و محمل‌های متناسب سن دانش‌آموزان و بذری كه باید در فصل كاشت نهاده شود تا در بزرگسالی، در حوزه بهره‌وری و رقابت سالم اقتصادی محصول دهد، در یادداشت دیگری مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

به امید روزی كه در جشن مدال‌آوری استقلال اقتصادی از وزرای محترم آموزش و پرورش و ورزش و جوانان نیز دعوت به عمل آید و آنان نیز مشاركت و تاثیر وزارت خود را در درخشش قهرمانان و مدال‌آوران این عرصه باور كنند.

با امید به ترسیم چشم‌انداز جدید از سوی وزارت ورزش و جوانان در 26 مهرماه آغاز هفته ورزش، و از سوی وزارت آموزش و پرورش در 13 آبان آغاز هفته تربیت.


«چرا روي پل صدر خلاف نمي‌شود؟»

 دنیای اقتصاد هم نوشت :  در باره‌ی درس مديريتي از يك رفتار اجتماعي و در یادداشتی به قلم اشكان خواجه‌نوري نوشته: صرف نظر از همه سوال‌هایی که احداث طبقه دوم بزرگراه صدر برانگیخته است، سوال اساسی در مورد رانندگانی که از طبقه دوم عبور می‌کنند مطرح است؛ آیا رانندگان طبقه دوم از فرهنگ بالاتری نسبت به طبقه اولی‌ها برخوردارند؟!

اگر چه طرح این سوال بیشتر شبیه به یک شوخی است، اما اگر بنا را بر مشاهده و مقایسه رفتار رانندگان دو طبقه بگذاریم، ممکن است چنین نتیجه‌ای را بپذیریم، اما مشاهده دقیق‌تر چیز دیگری می‌گوید.

اولا رانندگان طبقه دوم همان طبقه اولی‌ها هستند. دوما طبقه دومی‌ها تا لحظه‌ای که روی پل هستند بین خطوط رانندگی می‌کنند، بوق نمی‌زنند، کمتر جلوی هم می‌پیچند و صبر دارند، اما به محض اینکه از روي پل صدر وارد طبقه اول–اتوبان صدر- می‌شوند تغییر رفتار می‌دهند و همه کارهایی را که در طبقه دوم انجام نمي‌د ادند، مرتكب مي‌شوند. رانندگان طبقه دوم با مسافران ایرانی در فرنگ قابل مقایسه‌اند، شهروندانی قانون‌مند و منظم که نه تنها صف را محترم می‌شماریم که ممکن است بفرما هم بزنیم، اما همین که وارد فرودگاه امام خمینی می‌شویم رفتاری دیگر از ما سر می‌زند.

راز این تغییر رفتار در چیست و چگونه است که رفتار ما در شرایط ظاهرا یکسان، متفاوت است؟ و البته نکته مهم‌تر اینکه چگونه می‌توانیم با پاسخ دادن به این سوال، نگاهی متفاوت به کسب و کار و تجارت خود داشته باشیم.

ساختمان خالی از سکنه‌ای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد، در حالی که شیشه‌ یکی از پنجره‌هایش شکسته است تصور کنید. مشاهده‌های علمی نشان می‌دهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان می‌گیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد. پس شیطنت شروع می‌شود و پنجره‌های سالم ساختمان مورد هدف قرار می‌گیرند و ساختمان تغییر شکل می‌دهد و البته ادامه این روند می‌تواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بی‌صاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بوده‌ایم.

توصیف فوق، خلاصه‌ای است از یک نظریه جرم شناسی به نام «پنجره شکسته». نظریه‌ای که در دهه هشتاد و نود میلادی به کمک شهردار نیویورک آمد تا جرم‌خیزترین مترو جهان را که شهر زیرزمینی خلافکاران و اشرار به حساب می‌آمد سر و سامان بدهد. شهرداری نیویورک، در اولین اقدام خود به بازسازی واگن‌های مترو پرداخت و دستور داد تا واگن‌هایی که طی روز با اسپری رنگ، نوشتن یادگاری و... آسیب می‌بینند، شبانه از خط خارج شوند و تاصبح روز بعد رنگ‌آمیزی و تعمیر‌شده به خط برگردند.

در واقع همه این کارها، یک پیغام داشت؛ حواسمان به همه چیز هست و هیچ خلافی را تحمل نمی‌کنیم و این چنین بود که مترو ناامن نیویورک تبدیل به یکی از امن‌ترین متروهای جهان شد.

حال با این تفکر، به کیفیت رانندگی در اتوبان صدر نگاهی دوباره داشته باشید. تعمیرات و نگهداری مستمر، گشت‌زنی نیروهای امداد، تابلوهای هشدار دهنده فعال، تغییر سقف سرعت مجاز بنا به حجم ترافیک و البته دوربین‌های كنترل سرعت همگی علاوه بر کارکرد اولیه‌شان، حاوی یک پیام هستند؛ «حواسمان به شهر هست».

و البته حضور چاله‌ها و دست اندازها، غیبت تابلوهای هشدار دهنده و اطلاع‌رسان فعال، دوربین و... (همه آن چیزهایی که در طبقه دوم دیده نمی‌شوند) پیغام دیگری به رانندگان طبقه اول صدر می‌دهد؛ «راحت باشید، حواسمان نیست».

تئوری پنجره شکسته علاوه بر زندگی شخصی و تربیت کودک و... در تجارت و کسب‌‌و‌کار نیز کارآیی دارد. ناديده گرفتن تاخیرهای یک کارمند از سوی مدیرش، می‌تواند منجر به گسترش فرهنگی نادرست و توقعاتی نابجا در کل سازمان شود که کیفیت کار سازمان و نحوه تعامل کارمندان با مشتریان را تحت تاثیر قرار دهد. در شکلی افراطی، رستورانی را تصور کنید که مدیرش گارسون‌ها را زیر ذره‌بین قرار نمی‌دهد و حواس‌پرتی گارسون‌ها را نمی‌بیند، از یک سو این پیغام را به مشتریان می‌دهد که نظارت دقیقی روی جزییات نیست و معلوم نیست در آشپزخانه چه می‌گذرد و از سوی دیگر آشپز و خدمه هم این پیغام را می‌گیرند که خیلی هم لازم نیست تلاش کنند و بهترین باشند، پس آهسته آهسته، آشپزخانه و کیفیت غذا تبدیل به همانی می‌شود که مشتریان تصورش را می‌کنند؛ فاجعه. پنجره‌های تجارت خود را بیابید و شکسته‌ها را تعمیر کنید و مطمئن باشید اوضاع بهتر خواهد شد.



«اختلاف خاتمی و احمدی‌نژاد عمیق‌تر از آن است که با هم دیدار کنند»

اما روزنامه اصلاح طلب اعتماد   به شایعه دیدار احمدی نژاد و خاتمی پرداخته  و نوشته است : ... آنچه ديروز مورد ادعاي خبرآنلاين بود ديدار نزديكان احمدي نژاد با خاتمي و درخواست آنها از رييس دولت اصلاحات براي ملاقات با احمدي نژاد بوده است. آخرين ملاقات دوجانبه احمدي نژاد و خاتمي همان روزي بود كه او كليد دفتر رييس جمهور را از خاتمي تحويل گرفت. حالا9 سال پس از آن روز احمدي نژاد واسطه هايي مي فرستد كه برايش وقت ملاقات با سيد محمد خاتمي بگيرند؟ يكي از نزديكان احمدي نژاد در گفت وگو با «اعتماد» ضمن رد كردن اين شايعه گفت: آقاي احمدي نژاد مرزهاي بسيار روشني با آقاي خاتمي دارند و چنين ديداري بين اين دو اتفاق نمي افتد. وي اضافه كرد: تا آنجا كه من اطلاع دارم هيچ يك از نزديكان احمدي نژاد به ديدار آقاي خاتمي نرفته اند و تقاضاي ملاقات او با احمدي نژاد هم طرح نشده است. ديدار با ناطق نوري نيز بخش ديگري از گزارش سيد صادق روحاني در خبرآنلاين بود كه با تكذيب يكي ديگر از اطرافيان احمدي نژاد همراه بود.

در ادامه اين گزارش آمده است: «اما تلاش هاي احمدي نژاد براي نزديكي به اصلاح طلبان به همين جا ختم نشده است. آخرين مساله جنجالي در دوره احمدي نژاد مساله دانشگاه ايرانيان بود كه در آخرين روزهايي كه احمدي نژاد در پاستور بود مجوز آن صادر شد. حالاخبرها حاكي از اين است كه احمدي نژاد در گفت وگو با صادق خرازي رسما به وي پيشنهاد داده است كه رياست دانشگاه ايرانيان را برعهده بگيرد. اينكه چرا احمدي نژاد خرازي را انتخاب كرده هم كاملامشخص است. اين روزها تشكل «ندا» كه جمعي از جوانان اصلاح طلب هستند با حمايت هاي صادق خرازي اعلام موجوديت كرده و رسما فعاليت هاي خود را آغاز كرده است و عملاتنها تشكل اصلاح طلبي فعال است.»سيد صادق خرازي در پاسخ به خبرنگار «اعتماد» در تماسي تلفني ضمن ابراز تعجب از شكل گيري اين شايعه اظهار كرد: هرگز چنين پيشنهادي به وي نشده است.

  احمدي نژاد به دنبال چتري فراتر از اين حرف هاست. احمدي نژاد راي اصولگرايان سنتي را هم مي خواهد.

آن طور كه عبدالله ناصري، عضو بنياد باران به «اعتماد» مي گويد به برخي چهره هايي كه پتانسيل كانديداتوري از سوي اصلاح طلبان دارند پيشنهاد شده در ازاي تقبل تمام هزينه هاي انتخاباتي از سوي طرفداران احمدي نژاد با تابلوي آنها وارد رقابت انتخاباتي شوند. خبرآنلاين در پايان گزارش روز گذشته خود اين گونه نتيجه گرفت: «آن چيزي كه در انتخابات رياست جمهوري گذشته احمدي نژاد را از اصولگرايان تندرو دور كرد اين روزها و به خاطر وجود يك نيروي سياسي قوي به نام دولت يازدهم آنها را دوباره گرد هم آورده است. جبهه پايداري و آنهايي كه به دنبال آنچه گفتمان سوم تير مي خواندند، بودند دوباره به سمت احمدي نژاد برگشته اند. آنها مي دانند هيچ چهره يي مانند احمدي نژاد پتانسيل راي آوري ندارد. اين مساله را در انتخابات رياست جمهوري با سعيد جليلي آزموده بودند. از سوي ديگر خود احمدي نژاد نيز به دنبال اين است كه بگوید بيشترين راي را در تاريخ ايران داشته و خواهد داشت و به همين خاطر سعي دارد بخشي از اصلاح طلبان را نيز با خود همراه كند.»




























نظر شما