شناسهٔ خبر: 14679625 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: فدراسیون تکواندو | لینک خبر

وقتي سونامي، آرزويش بدست آوردن 4 مدال تكواندو در المپيك ريو است؛

به نشانه تمام سختی‌ها، در ریو فریاد می‌زنم

صاحب‌خبر -

وقتي سونامي، آرزويش بدست آوردن 4 مدال تكواندو در المپيك ريو است؛
به نشانه تمام سختی‌ها، در ریو فریاد می‌زنم



شناسه خبر: 14176   دوشنبه 25 مرداد 1395 - 13:55

با 19 سال سن و با پشتوانه طلاي جهان، طلاي بازيهاي آسيايي و طلاي آسيا در دو سال گذشته؛ او حالا برجسته‌ترین و ممتازترین سبک‌وزن تکواندوی جهان است. اینک فقط در كارنامه افتخارات فرزان عاشورزاده که خیلی‌ها او را با نام "سونامي تكواندوي جهان" می‌شناسند، جاي يك مدال المپيك خالي است، مدالي كه قرار است براي این جوان خوش قد و قامت مازني با يك فرياد بلند در ریو بدست آيد؛ فريادي به نشانه تمام سختي‌ها، دردها و محنت‌ها...


***


بازيهاي المپيك، پيكارهاي سختي است، به خصوص براي آن‌هايي كه اولين بار آن را تجربه مي‌كنند. براي چنين رويدادي، تنها تكرار و تمرين كافي نيست، آمادگي ذهني هم براي ورزشكار بسيار مهم است. خودم را آماده چنين رويدادي كرده‌ام تا بتوانم با شرايط و محيط كنار بيايم. من تلاشم را خواهم كرد تا حداقل پیش وجدان خودم راحت باشم.


***


باتوجه به عملكردي كه طي دو سال داشتم، جدا از اينكه مردم، جامعه ورزش و جامعه تكواندو از من انتظار داشتند، خودم هم از خودم انتظار داشتم! اينكه بايد تمامي مبارزاتم را با اختلاف ببرم و كافي بود تا در زمين، كوچكترين اتفاقي بيفتد تمركزم بهم بريزد. هيچ‌وقت شرايط سخت را براي خودم نمي‌ديدم. اما امروز اينطور نيستم! تفكر و ذهنيتم تغيير كرده است. اينكه تمام ورزشكاران ديگر هم در حال تلاش هستند. همه آناليز مي‌كنند و تمرين، تا به موفقيتي كه مد نظرشان هست، دست پيدا كنند. تمامي اين‌ها باعث شد تا ظرفيت خودم را بالاتر ببرم. اينكه اگر در ميداني مثل المپيك عقب افتادم، بتوانم از پس شرايط بر بيايم. اينكه من توانمندم، مي‌توانم و جبران مي‌كنم. خدا را شكر اين روزها از بابت تمرين، خيالم راحت است.


***


كسي براي گرفتن نتيجه مطلوب به المپيك نمي‌آيد. المپيك جاي مدال گرفتن است نه نتيجه مطلوب! و همه هم با آمادگي صددرصد به مسابقات مي‌آيند. من تلاش و تمرينم را كرده‌ام، اگر خدا برايم بخواهد حضورم در المپيك ريو با يك مدال خوش‌رنگ به پايان مي‌رسد. اما اين را هم از خدا هم خواسته‌ام كه به من ظرفيت كسب مدال هم بدهد تا گذشته‌ام را فراموش نكنم. اگر تو قهرمان جهان، قهرمان آسيا، قهرمان بازيهاي آسيايي و قهرمان المپيك بشوي اما رفتار و وجهه خوبي در بين مردم نداشته باشي، هيچ نميارزد.


***


روزهاي تكواندويي به يك شكل مي‌گذرد، من ساعت 7:45 بيدار ميشوم و بعد از صرف صبحانه راهي تمرين مي‌شوم، در تمرينات نوبت صبح كه از ساعت 10 تا 12 است يا تمرينات بدنسازي را انجام مي‌دهم و يا تمرينات اصلاحي تكواندو. بعد از آن نهار، استراحت و بعد پيگيري تمرينات نوبت عصر كه از ساعت 16:30 تا 18:30 است. با پايان تمرينات نوبت عصر تا شب وقت آزادتري دارم و كمي با موبايل سرگرم مي‌شوم و يا فيلم نگاه مي‌كنم و كتاب مي‌خوانم.






***


درست است كه من وزن زيادي را كم مي‌كنم اما رژيم اين روزها براي من خيلي راحت است طوريكه وسوسه مي‌شوم، مبارزاتم را در همين وزن 58- كيلوگرم ادامه بدهم! يكسال قبل برايم سخت بود اما الان نه! قبلا پرخوري مي‌كردم اما ياد گرفته‌ام كه درست غذا بخورم و همين رژيم را برايم راحت‌تر كرده است.


***


شب قبل از بازي و بعد از اينكه وسايلم را براي مبارزه جمع كردم، تا هنگام خواب با خانواده‌ام صحبت مي‌كنم، موسيقي شاد گوش مي‌كنم و يا در فضاي مجازي كليپ‌هاي خنده‌دار نگاه مي‌كنم تا سرگرم شوم و خوابم ببرد. سعي مي‌كنم استرس نداشته باشم. اصلا به فردا فكر نمي‌كنم. راحت مي‌خوابم اما صبح كه بيدار مي‌شوم، استرس مي‌گيرم (با خنده) البته سريعا اين استرس را كنترل مي‌كنم و بعد دوباره همه چيز برايم عادي مي‌شود.


***


در راه سالن مسابقات يا موسيقي گوش مي‌دهم و يا با مربي پايه‌ام مهرداد ساعدي صحبت مي‌كنم. بحث استرس براي ورزشكاران مطرح است اما تو بعنوان يك ورزشكار، هرچه كه بايد، تمرين و تلاش ميكرده‌اي، انجام داده‌اي و تمام. ديگر امروز روز مبارزه تو است. تو وزن‌كشي كرده‌اي و حالا در راه سالن مسابقه هستي. تو بايد مبارزه كني، چه بااسترس و چه بي‌استرس! پس داشتنِ استرس فقط راندمان كاري را پايين مي‌آورد.


***


به نظرم وارم آپ (گرم كردن) براي ورزشكاران خيلي مهم است و تاثير بسيار مثبتي براي شروع مبارزه دارد. در وارم آپ هميشه يك نوع تمرين مي‌كنم. براي من كه هميشه خوب بوده است. گرم مي‌شوم، عرق مي‌كنم و تنفسم خوب مي‌شود. كادرفني هم هميشه به ما گوشزد مي‌كند كه در وارم آپ چه كاري انجام بدهيم.


***


اين روزها هميشه به خدا مي‌گويم، تو خودت ميبيني كه ما چقدر تمرين و تلاش مي‌كنيم. آن روز نيايد كه يك نفر از ما دست خالي از المپيك برگرديم، چراكه خيلي سخت است. دوست دارم هر 4 نفرمان مدال بگيريم. از ته قلبم آرزو كردم، هيچكدام‌مان دست خالي نباشيم. خيلي سخت است كه يكي مدال بگيرد و يكي ديگر نه.






***


مي‌خواهم وقتي مدال المپيك را گرفتم يك فرياد بلند بزنم. اين قول را ميدهم. اما نمي‌دانم با اشك همراه است يا نه. فرياد مي‌زنم چون در آن لحظه مهم، خانواده‌ام كنارم نيستند و پدر و مادرم از تلويزيون مبارزه من را تماشا مي‌كنند. مي‌خواهم فرياد بزنم به نشانه تمام سختي‌هايي كه بوده است. حالا نمي‌دانم تا آن روز چه اتفاقي بيفتد.


***


من به آمدن و بودن روزهاي خوب اعتقاد دارم. شايد آن طور كه مي‌خواهم نباشد، شايد بدون مدال المپيك بمانم، نمي‌دانم ... شايد يكسري افتخارات قسمتم نشود اما مطمئنم از همان روزها هم، روزهايي خوب براي خودم مي‌سازم.


***


بعد از المپيك ريو تغيير وزن مي‌دهم و در وزن المپيكي، يك وزن بالاتر و در وزن جهاني، دو وزن بالاتر مبارزه مي‌كنم. من در رنكينگ 68- كيلوگرم، هيچ امتيازي ندارم و قطعا مسابقات گرندپري سال 2016 را از دست مي‌دهم اما اين آغازِ از صفر برايم لذت بخش است. دوباره همه چيز از نو شروع مي‌شود و من چطور شروع كردن را ياد گرفته‌ام. بايد دوباره با خوب‌هاي وزن 68- كيلوگرم مبارزه كنم و خودم را ثابت كنم. تمرينِ بيشتر و تلاشِ بيشتر كنم تا شايسته حضور در المپيك بعدي باشم.


***


هيچ‌وقت دوست نداشته‌ام، دو سالي در تكواندو باشم و بعد بروم. مي‌خواهم حضورم مستمر باشد و در تكواندو جايگاه خوب و درستي داشته باشم. تمام سختي‌ها و تلاش‌هاي من براي تكواندو است. آن روز را نمي‌بينم كه در تكواندو نباشم. اين را با غرورم نمي‌گويم بلكه با پشتكار، تلاش و عملكردم مي‌گويم. سن و سالي ندارم و مي‌خواهم براي جايگاه و هدفم بجنگم. اگر روزي ببينم تلاشم را كرده‌ام و ديگر نمي‌توانم، آن موقع وجدانم هم پيش خودم راحت است و فعاليت‌هاي ديگري را در تكواندو انجام مي‌دهم، مثل داشتن سالن ورزشي تكواندو، مربيگري و ... خودم را هيچ‌وقت دور از تكواندو نمي‌بينم.


***


جدا از بحث تمرين و تكرار تمرين، براي قهرمان شدن فاكتورهاي ديگر هم لازم است. تمام ورزشكاراني كه به سطح ملي مي‌رسند، تمرين و تلاش كرده‌اند كه امروز اينجا هستند اما اگر مي‌خواهي قهرمان شوي نياز به پشتكار هست. بايد از آرزوهايت بگذري، بايد پا روي نفس خودت بگذاري... اگر اينطور نباشي يك قهرماني كوتاه‌مدت داري. نه يادي از تو مي‌ماند و نه اسمي. البته اين‌ها نظر شخصي من است.






***


در ورزش انفرادي و تكواندو خودت هستي و خودت و يك زمين 10*10 و زحماتي كه در طول اين سالها كشيده‌اي اما در ورزش‌هاي گروهي شرايط متفاوت است، اگر روز، روزِ تو نباشد ساير هم‌تيمي‌هايت به تو كمك مي‌كنند، نقص‌هايت را پوشش مي‌دهند اما در ورزش انفرادي شرايط فرق مي‌كند، مربي مي‌تواند به تو بگويد چه كاري انجام بدهي اما لحظه‌اي مي‌رسد كه ديگر ذهنت هم فرمان نمي‌دهد. در اين لحظات هركس به چيزي كه معتقد است، چنگ مي‌زند. من در طول اين سالها هميشه در لحظات سخت خدا را ديده‌ام.

در مسابقات قهرماني آسيا، مقابل حريف قزاق من خدا را ديدم. در نيمه‌نهايي مسابقات قهرماني جهان، برابر نماينده روسيه واقعا حضور او را حس كردم. من در آن مبارزه صداي استاد مقانلو و بي‌باك را مي‌شنيدم، به من مي‌گفتند چه ضربه‌اي بزنم، چه استراتژي داشته باشم اما نمي‌توانستم، عضلاتم كمك نمي‌كرد، ذهنم فرمان نمي‌داد. وقتي كه راند آخر شد و در 25 ثانيه، اختلاف من با تكواندوكار روسيه 6 امتياز شد. همه، مبارزه را تمام شده مي‌دانستند. در آن لحظه فقط با خداي خودم صحبت مي‌كردم «خدايا؛ تو كه ديده‌اي، زحمات من را ديده‌اي ... نگذار زحماتم هيچ و پوچ شود.» بعد واقعا دست خودم نبود. به خاطر تكرار زياد در زمان تمرينات، فقط ضربه مي‌زدم و امتياز مي‌گرفتم، ولي واقعا دست خودم نبودم، به خداونديِ خدا كه اگر من در آن لحظه، تمركزم برروي زدن ضربه بود. در المپيك ريو هم همه صددرصد هستند و آماده مي‌آيند اما كسي موفق‌تر است كه ذهنش و فكرش آماده‌تر باشد و من به شما مي‌گويم در لحظات حساس فقط آن اعتقاد است كه كمكت مي‌كند.


***


بايد از كادرفني تيم‌ملي تشكر كنم، به نظر من كادرفني تيم‌ملي ايران بهترين كادرفني است. خير و صلاح ما را مي‌خواهند و من از بودن در كنار اين عزيزان لذت مي‌برم. «بيژن مقانلو» واقعا بهترين مربي جهان بوده و هست. او دِين خودش را به تكواندوي ايران ادا كرده است و اميدوارم قدرش را بدانند و برايش آرزوي موفقيت مي‌كنم. ان‌شاءالله كه در المپيك آنطور كه شايسته است، جواب زحماتش را بدهم. «مهدي بي‌باك» مربي‌اي كه هميشه در قلب من جا دارد. جدا از ورزش از او چطور زندگي‌كردن را هم ياد گرفته‌ام. هم در بحث ورزش و هم در بحث زندگي از او مشاوره مي‌گيرم و براي من فرد تاثيرگذاري بوده است. سبك زندگي مهدي بي‌باك را دوست دارم چرا كه هم در ورزش و هم در زندگي موفق بوده است. «مهرداد يوسفي» در اين مدت براي ما خيلي زحمت كشيده است و هميشه از نظر آمادگي جسماني ما را در بهترين شرايط نگاه داشته است. من بازيكني بودم كه روزهاي اول، تمرينات بدنسازي را اشتباه انجام مي‌دادم اما او انقدر كمك كرد كه حالا مي‌توانم به خيلي‌ها برنامه تمريني بدهم.

هيچ موقع زحمات اين سه عزيز از يادم نمي‌رود. شايد من تا 10 سال ديگر در تكواندو باشم و شايد هم اتفاقي بيفتد و اصلا بعد از المپيك نباشم اما اين كادرفني هيچوقت از ذهن من بيرون نخواهد رفت. مديون زحماتشان هستم، از آنها مي‌خواهم اگر جايي از دست من به سبب نتيجه نگرفتن در مبارزه‌اي و يا در تمرينات، ناراحت شده‌اند من را ببخشند.





نظر شما