شناسهٔ خبر: 13780451 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

رمزگشایی پرونده احمد متوسلیان/ کمپین بازپس‌گیری دو میلیارد دلار از امریکا به دبیری پرویز پرستویی

فرهنگ > تلویزیون - بیست و پنجمین قسمت ماه عسل شب گذشته با حضور محمدحسین مهدویان به همراهی خانواده و برخی از همرزمان حاج احمد متوسلیان روی آنتن شبکه سه سیما رفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بیست و پنجمین قسمت ماه عسل شب گذشته در حالی روی آنتن رفت که همان طور که پیش از برنامه اطلاع‌رسانی شده بود محمدحسین مهدویان و چند تن از همرزمان حاج احمد متوسلیان مقابل احشان علیخانی نشستند.

 «ماه عسل» که قسمت بیست و پنجم آن در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان 95 روی آنتن شبکه سه رفت در ابتدا میزبان محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم «ایستاده در غبار» بود. او حرفهایش را بعد از پخش آیتم بازدید رییس سازمان صدا وسیما دکتر علی عسگری از پشت صحنه برنامه «ماه عسل» آغاز کرد و گفت:« من دهه شصتي هستم و وقتي درباره آدم‌هايي از جنس حاج احمد متوسليان و شهيد حسن باقري تحقيق مي‌كردم، نوع مواجهه آنها با مرگ توجه من را جلب مي‌كرد. من مي‌ديدم آنها با مرگ شوخي مي‌كردند و من از مرگ مي‌ترسيدم. آنقدر كه وقتي به آن فكر مي‌كردم هرشب نزديك به دو ساعت طول مي‌كشيد تا خوابم ببرد.»

 احسان عليخاني از او پرسید؛ چطور شد كه احساس كردي بايد حتما فيلم احمد متوسليان را بسازي؟، مهدويان در پاسخ گفت:«احمد متوسليان شخصيتي درون گرا، تنها و منزوي داشت كه در لحظاتي چنان برافروخته مي‌شد كه اين را در كودكان مي‌ديدم. احمد يك معصوميت كودكانه‌ای داشت و حس مي‌كردم اين شاخصه فوق العاده اوست. در اولين نسخه، اسم فيلمنامه را گذاشتم «كودكي ناتمام»، چرا که تصور می‌کنم كسي كه بتواند اين ويژگي را در خود حفظ كند خيلي مي‌تواند شخصيت شيريني داشته باشد.»

پس از این صحبت‌ها يكي از دوستان حاج احمد هم به صحنه «ماه عسل» آمد. او گفت:«اولين باری كه او را ديدم فهميدم كه تعريف ها از او درست است، پهلوان سياه چرده‌ای كه خشن بود، البته خشن به معني باصلابت. حاج احمد در كار با كسي شوخي نداشت. اگر اشتباه مي‌كرديم كاري مي‌كرد كه آن اشتباه،  اولين و آخرين اشتباه باشد. اما روح پر از عشق و بزرگي داشت. شما تصور کنید مي‌رود به همسر كسي كه با او دشمن است كمك مي‌كند. آن زن هم همان زمان براي شوهرش نامه مي‌نويسد كه همه من را رها كردند در اين شهر و دشمن تو به من كمك كرد!»

 در همان لحظه مهدويان خطاب به عليخاني گفت:«تو اين چيزها را درباره احمد باور ميكني؟ من خيلي موارد را در فيلم نياوردم براي اينكه تصور مي‌كردم مردم باور نمي‌كنند.فكر مي‌كنند دارم دروغ مي‌گویم.»

در ادامه، عسگری که حاج احمد فرمانده اش بود با بیان خاطره‌ای گفت:«حاج احمد يك روز از دست من عصباني بود، گفته بود که اگر ببينمت ميكشمت! اين شد كه همسرم را با خودم بردم بيمارستان. به همسرم گفتم سي ثانيه ديرتر وارد شو. وقتي همسرم وارد شد به من گفت مجتبي چرا اينو آوردي؟ با شوخی گفتم :«يا وجيها عند الله اشفع لنا عندالله.»

 او ادامه داد :«احمد هميشه مي‌گفت من نه به دست نيروهاي صدام مي‌ميرم نه منافقين. من به دست ظالم ترين أفراد كه إسرائيلي ها باشند كشته مي‌شوم.»

 در این دقایق مهتدي یکی از کشانی که در روز ربوده شدن حاج احمد متوسلیان در بیروت حضور داشت هم به جمع اضافه شد. او نيز اين ماجرای آن سالها را چنين روايت کرد:«در آن زمان سفيري آمده بود كه هيچ چيز نمي دانست و تازه كار بود. ماه رمضان بود ، غذا گير نمي آمد، آب و برق نبود و كاملا شهر جنگ زده بود. اقاي سفير آمد و به من گفت محسن موسوي آمد به ما كمك كند. بعد ديديم كه آنها را گرفتند و به نوعي ربوده شدند. من با وزير خارجه لبنان تماس گرفتم و داستان را شرح دادم و حتي بعد با نخست وزير هم تماس گرفتم و ماجرا را تعريف كردم.» عليخاني سوال کرد:«چرا سفير خودمان ماجرا را پيگيري نمي‌كرد؟» مهتدي گفت«چون نه زبان مي‌دانست و نه حرف زدن بلد بود!»

 پسر محسن موسوي کاردار ایران در لبنان هم که جزو میهمانان دیشب بود به علیخانی گفت:«هيچ كس نمي‌تواند قسم برخورد و بگويد حاج احمد شهيد شده است. من دلم مي‌گويد حاج احمد زنده است و برمي‌گردد. در آن سال اوضاع خاصي بر بيروت حاكم بود و اينكه آنها به بيروت بروند ضروري به نظر مي‌رسيد. پدرم در آن اوضاع نمي‌دانست چه كار كند. براي همين او و همراهانش با اسكورت ويژه قرار بود به بيروت برسند. البته قبل از اين تصميم نهايي، حاج احمد قرار بود بماند و اوضاع منطقه را بررسي كند تا با دست پر برود، اما در لحظات آخر تصميم مي‌گيرد كه همان موقع برود.»

 عسگری با کمی تامل در پاسخ به این سوال که فکر می کند سرنوشت حاج احمد چه شده، گفت:«قباي اسارت براي او دوخته نشده ، قباي شهادت براي او دوخته شده بود. او تحت هيچ شرايطي حاضر نبود اسير شود.»

مهدويان هم گفت:«ما با يك پرونده طرف هستیم كه هيچ مطالبه جمعي درباره اش وجود ندارد. من اين فيلم را ساختم تا حاج احمد را ياد همه بياندازم. احسان عليخاني هم در پايان صحبت‌هايش از كمپيني كه به دبيري پرويز پرستويي به تازگي راه اندازي شده گفت. او عنوان كرد:«به دنبال صدور رای دادگاه‌های امریکا برای تصاحب حدود دومیلیارد دلار از اموال ملت ایران ، کمپین مردمی به دبیری پرویز پرستویی عزيز راه اندازی شده است و هنرمندان زيادي نظير استاد علي نصيريان، فاطمه معتمدآريا و .... در آن شركت كردند. اين اتفاق براي همه ما جدي است و نبايد آن را شوخي بگيريم. فردا از اين موضوع بيشتر صحبت خواهيم كرد.»

58245

 

 

نظر شما