بهزاد چوپانکاره در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: درباره خوراکیهای سنتی شب چله در خراسان، باید به این نکته توجه داشته باشیم که ذائقه مردم این منطقه متأثر از کشاورزی و باغداری است؛ خراسان نه به شدت کوهستانی مانند خراسان شمالی و نه کاملاً بیابانی مانند خراسان جنوبی است و همین موضوع باعث شکلگیری ترکیبی متنوع از خوراکیها شده است.
وی افزود: بسیاری از خوراکیهای یلدای خراسان با سایر مناطق اشتراک دارد، اما هرکدام ویژگیها و باورهای خاص خود را دارند. برای مثال، خوردن هندوانه در شب چله بر اساس اعتقاد قدیمیها باعث میشد فرد در تابستان دچار گرمازدگی نشود. یا مصرف انجیر خشک و انجیر قیسی به این نیت بود که مانع از نیش زدن حشرات به انسان میشد.
چوپانکاره ادامه داد: انار و خوراکیهای ترکیبی با آن نیز جایگاه ویژهای داشتند و باور عمومی بر این بود که «جگر را لک نمیاندازد»؛ یعنی خون را صاف کرده و به سلامت بدن کمک میکند. این باورها بیشتر جنبه آیینی و نمادین داشتند و مستند علمی دقیقی برای آنها وجود نداشت اما بخشی از جهانبینی مردم محسوب میشدند.
این خراسانپژوه با اشاره به اقلام رایج سفره یلدایی در خراسان گفت: نخودچی و کشمش، دانه زردآلو، توت خشک، انجیر خشک و انواع خربزهها از خوراکیهای مرسوم بودند. در گذشته گونههای متنوعی از خربزه در خراسان وجود داشت که با روشهایی مانند آویزانکردن در تورهای دستباف از خرپشته یا پشتبام خانهها، برای مصرف در زمستان نگهداری میشدند.
وی اضافه کرد: آویزان کردن انگور نیز یکی دیگر از روشهای نگهداری خوراکی برای شب چله بود. خراسان از نظر تنوع انگور بسیار غنی بوده و بیش از ۳۵ گونه انگور در مناطق مختلف آن کشت میشده که هر منطقه از محصول بومی خود استفاده میکرده است.
چوپانکاره، درباره تفاوتهای منطقهای خوراکیهای یلدایی در استان گفت: ترکیب کلی خوراکیها در مناطق مختلف خراسان مشابه بوده، اما جغرافیا بر جزئیات تأثیر داشته است. برای مثال، تهیه کف از شیره انگور و گردو بیشتر در شهرهای نزدیک به خراسان جنوبی رواج داشته و جوانان با کوبیدن این ترکیب، کف سفیدرنگی تهیه میکردند که بخشی از آیین شب چله بود.
این خراسانپژوه با اشاره به آیینهای اجتماعی شب یلدا افزود: یکی دیگر از رسوم مهم، هدیه بردن برای عروسها توسط خانواده داماد بوده که بخشی از فرهنگ شب چله در خراسان محسوب میشده و خوراکیها نقش محوری در این آیینها داشتند که امروزه نیز این رسم در میان مردم دیده میشود.
وی با بیان اینکه آیینهای یلدایی در خراسان امروز دچار تغییر شکل شدهاند، تصریح کرد: این تغییر لزوماً به معنای آسیب نیست. فرهنگ اگر نو نشود و پوستاندازی نکند، فراموش میشود. دگردیسی آیینها میتواند نشانه زنده بودن فرهنگ باشد، به شرط آنکه معنا و هویت آن حفظ شود.
چوپانکاره ادامه داد: مشکل اصلی اینجاست که نتوانستهایم مفهوم شب چله و فلسفه آن را به نسلهای بعد منتقل کنیم. خانوادهها هستهای شدهاند، گفتوگو کمتر شده و ارتباط نسلها کاهش یافته است. پدربزرگها و مادربزرگها کمتر فرصت دارند روایتها، افسانهها، اشعار و واژگان قدیمی را برای نوهها بازگو کنند.
این خراسانپژوه با اشاره به تأثیر فضای مجازی در آیین و رسومات شب چله گفت: سرعت بالای ارتباطات دیجیتال فرصت این انتقال فرهنگی را کاهش داده است. از سوی دیگر، رقابتهای اجتماعی و تجملگرایی باعث شده مهمانیهای شب یلدا گاهی پرهزینه و سنگین شود و روح اصیل مهماننوازی خراسانی که در سفرنامهها نیز به آن اشاره شده، تحتتأثیر قرار گیرد.
وی افزود: در گذشته بسیاری از خوراکیها توسط خود مردم تهیه و نگهداری میشد، اما امروز با کاهش تنوع محصولات بومی مانند خربزه و دشواری نگهداری آنها، خوراکیهای نوین جایگزین شدهاند که گاه با جلوههای ظاهری همراه است.
چوپانکاره تأکید کرد: اگر بخواهیم خوراکیهای یلدایی خراسان را به نسلهای جدید معرفی کنیم، همه آنها ظرفیت احیا و بازآفرینی دارند. مسئله اصلی، انتقال آگاهانه و معنادار این آیینهاست تا شب یلدا همچنان بهعنوان نمادی از همدلی، گرما و هویت فرهنگی زنده بماند.
انتهای پیام