به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،تورم دیگر یک عدد روی جدول اقتصاددانان نیست؛ واقعیتی است که هر روز سفرهها را کوچکتر، زندگیها را ناپایدارتر و جامعه را از امید تهی میکند. امروز، ۴۰.۴ درصد تورم، ایران را درگیر بحرانی اجتماعی کرده است؛ بحرانی که آموزش، سلامت، فرهنگ، محیطزیست و حتی پیوندهای انسانی را به شدت تهدید میکند.
بیدار شدن با کابوس تامین معیشت
خانوادهها در کشور با کابوس دائمی «فردا چه خواهیم خورد؟» بیدار میشوند. تورم ۴۰ درصدی، سفرهها را کوچک کرده و اضطراب مزمن را به زندگی روزمره تزریق کرده است. هر خرید کوچک، هر تصمیم ساده برای تأمین نیازهای زندگی، تبدیل به یک مبارزه میشود. افق فردا برای جوانانی که میخواهند ازدواج کنند یا تحصیل کنند، مهآلود و تاریک است.
دانشآموزان کمدرآمد مجبورند بین درس و کار انتخاب کنند
مدارس دولتی با کمبود منابع و کاهش کیفیت آموزشی، شکاف طبقاتی را بازتولید میکنند. دانشآموزان کمدرآمد مجبورند بین درس و کار انتخاب کنند. آموزشهای مکمل و ابزارهای دیجیتال، که برای طبقه متوسط و بالا یک ضرورت شده، برای دهکهای پایین تنها آرزوست. نتیجه، نسلی است که از امروز به حاشیه رانده میشود و فردا جامعهای نابرابرتر تحویل میدهد.
صداهای بیماران خسته از ناتوانی مالی
در مطبهای پزشکی، صداهای بیماران خسته از ناتوانی مالی در پرداخت هزینه درمان شنیده میشود. داروها و درمانها از دسترس دهکهای پایین خارج شده و بیماریهای ساده، به مشکلات مزمن تبدیل میشوند. تورم، سلامت جامعه را به میدان مین تبدیل کرده و شکاف سلامت بین ثروتمند و فقیر هر روز عمیقتر میشود.
سنتهای خانوادگی قربانی فشار اقتصادی شده و دید و بازدیدها کاهش یافتهاند
کتابها خاک میخورند، سینماها نیمهخالیاند و تئاترها کم تماشاگر شدهاند. روابط انسانی به اندازه بقا محدود شده و همدلی جای خود را به رقابت برای تأمین حداقلها داده است. سنتهای خانوادگی نیز قربانی فشار اقتصادی شده و دید و بازدیدها کاهش یافتهاند. جامعهای که روزی بر پایه پیوندهای انسانی و مشارکت جمعی بنا شده بود، آرامآرام در حال فرسایش است.
درختان قطع و مراتع تخریب می شود
در روستاها و حاشیه شهرها، مردم به دلیل فقر و نیاز معیشتی، درختان را قطع میکنند، مراتع را تخریب و حیاتوحش را تهدید میکنند. تورم، حفاظت از محیطزیست را به یک دغدغه لوکس بدل کرده است و خسارتهای ناشی از این بیتوجهی، سالها طول خواهد کشید تا جبران شود.
جامعه از مسیر توسعه خارج و مردم در چرخه بقا گرفتارند
تورم ۴۰ درصدی، جامعه را از مسیر توسعه خارج کرده و مردم را در چرخه بقا گرفتار کرده است. امید، خلاقیت و مشارکت اجتماعی تحلیل رفته و تنها چیزی که باقی مانده تلاش برای روزمرگی است. این بحران اجتماعی نادیده گرفته شده، در صورت ادامه سیاستهای فعلی، هزینهای جبرانناپذیر بر ایران تحمیل خواهد کرد.
تورم، شکست اقتصادی صرف نیست، هشدار قرمز است
تورم، شکست اقتصادی صرف نیست؛ یک هشدار قرمز برای مسئولانی است که جامعهای در آستانه فروپاشی را نادیده گرفتهاند. اگر اقدامی عاجل انجام نشود، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی آن برای ایران، غیرقابل جبران خواهد بود.
راه حل پیشرفته و نهایی این است که دولت یک برنامه اصلاح ساختاری اقتصاد ملی با محوریت کاهش تورم مزمن و افزایش تابآوری جامعه اجرا کند؛ این برنامه شامل اصلاح نظام مالیاتی و بودجهای برای کاهش کسری، افزایش بهرهوری تولید داخلی با تشویق صنایع دانشبنیان و کشاورزی پایدار، حذف مقررات دستوپاگیر که مانع فعالیت کسبوکارها میشوند، و ایجاد صندوقهای اطمینان معیشتی برای حمایت مستمر از دهکهای پایین بدون اتکا به یارانههای پراکنده است. همزمان، بازسازی اعتماد عمومی با شفافیت کامل، مشارکت مردم در تصمیمگیری و پاسخگویی دورهای به جامعه باید پایه این برنامه باشد؛ زیرا بدون اعتماد و مشارکت مردم، هیچ سیاست حمایتی و اقتصادی، حتی اگر کامل اجرا شود، اثر واقعی نخواهد داشت.