شناسهٔ خبر: 76132464 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

یک روانشناس در گفت‌و‌گو با آناتک:

ترک شبکه‌های اجتماعی می‌تواند علائمی مشابه ترک اعتیاد ایجاد کند

قطع موقت حضور در شبکه‌های اجتماعی بسیار دشوارتر از تصور رایج است؛ زیرا ترک فضای آنلاین برای بسیاری از افراد با نشانه‌هایی، چون بی‌قراری، تحریک‌پذیری و افکار مداوم درباره رویداد‌های دیجیتال همراه می‌شود. ترس از عقب ماندن از اخبار، نگرانی از حذف شدن از جمع دوستان و اضطراب از دست دادن فرصت‌های حرفه‌ای، این دشواری را تشدید می‌کند و وابستگی روانی به حضور پیوسته در فضای مجازی را بازتاب می‌دهد. در این گفت‌و‌گو، ابعاد پنهان عدم حضور در شبکه‌های اجتماعی و پیامد‌های روانشناختی و رفتاری آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.

صاحب‌خبر -

هر اعلان، لایک یا کامنت منجر به ترشح میزان کمی دوپامین و تولید لذت کوتاه‌مدت می‌شود. تکرار این چرخه موجب شرطی‌سازی کلاسیک می‌شود؛ به این معنا که گوشی به محرک شرطی و اعلان‌ها به محرک غیرشرطی تبدیل می‌شوند. بنابراین هنگام قطع حضور، فرد علائمی مشابه ترک اعتیاد را تجربه می‌کند.

لیلا ملائی، روانشناس و مشاور، در گفت‌و‌گو با خبرنگار آناتک درباره سازوکار‌های پیچیده دشواری قطع حضور در شبکه‌های اجتماعی و عدم احساس امنیت در غیاب پلتفرم‌ها و علل اضطراب ناشی از بی‌خبری، توضیحات جامعی ارائه می‌کند.

چرا قطع موقت حضور در شبکه‌های اجتماعی معمولا دشوارتر از تصور ما است؟

دشواری قطع موقت حضور در شبکه‌های اجتماعی حاصل تعامل مجموعه‌ای از مکانیزم‌های نورولوژیک، روانشناختی و رفتاری است که نظامی قدرتمند از وابستگی را ایجاد می‌کنند. از منظر نورولوژیک، مغز طوری طراحی شده که به دنبال پاداش باشد و شبکه‌های اجتماعی با ساختاری که دارند، به طور مستقیم سیستم پاداش دوپامینرژیک (Dopaminergic Reward System) را فعال می‌کنند.

حذف مقایسه‌های اجتماعی ناسالم عزت نفس درونی را تقویت می‌کند و به فرد فرصت می‌دهد هویت خود را بر اساس ارزش‌های شخصی بازتعریف کند. مجموعه این تاثیرات حالتی را ایجاد می‌کند که در روانشناسی بالینی امنیت وجودی نامیده می‌شود

در سطح روانشناختی، پدیده ترس از دست دادن نقش بسیار مهمی دارد. این اضطراب سه لایه دارد: لایه اطلاعاتی شامل ترس از عقب ماندن از اخبار، لایه اجتماعی شامل نگرانی از حذف شدن از گروه دوستان، و لایه حرفه‌ای که به ترس از از دست دادن فرصت‌ها مربوط می‌شود. به یاد دارم دانشجویی ۲۲ ساله حتی در میان امتحانات نهایی نمی‌توانست از شبکه‌ها فاصله بگیرد و این موضوع بر عملکردش اثر منفی گذاشته بود.

در حوزه هویتی، وابستگی به شبکه‌های اجتماعی بخشی از خودپنداره افراد شده است. برای برخی، قطع حضور معادل تهدید هویت دیجیتال تلقی می‌شود و تایید اجتماعی به منبع اصلی عزت نفس تبدیل شده است. 

در سطح رفتاری، الگو‌های شرطی‌شده در زندگی روزمره به صورت عادت‌های پایدار شکل می‌گیرند؛ از جمله چک کردن شبکه‌ها پس از بیدار شدن، اسکرول هنگام بی‌حوصلگی، یا ارسال پست در زمان استرس.

عوامل فردی مانند عزت نفس پایین، اضطراب اجتماعی، افسردگی زمینه‌ای و ضعف مهارت‌های ارتباطی، آسیب‌پذیری نسبت به وابستگی دیجیتال را افزایش می‌دهند. نوجوانی ۱۶ ساله را به خاطر دارم که تنها در فضای مجازی احساس امنیت می‌کرد و جدایی از آن برای او غیرممکن بود. عوامل محیطی مانند فشار برای پاسخ‌دهی سریع، فرهنگ حضور دائم و هنجار‌های اجتماعی مربوط به دسترس‌پذیری مداوم نیز این وابستگی را تقویت می‌کنند.

مدل درمانی سه فاز دارد: آگاهی‌بخشی، جایگزین‌سازی و تعدیل تدریجی. در فاز آگاهی، الگوی استفاده و محرک‌ها شناسایی می‌شوند. در فاز جایگزین‌سازی، مهارت‌های تنظیم هیجان و راهبرد‌های سالم آموزش داده می‌شود. در فاز تعدیل، کاهش زمان استفاده به صورت پلکانی انجام می‌گیرد و تحمل ناراحتی تقویت می‌شود. قطع موقت در واقع نوعی بازآموزی مغز برای یافتن منابع پاداش در جهان واقعی است.

سکوت دیجیتال چه فواید فوری و بلندمدتی برای ذهن دارد؟

فواید سکوت دیجیتال فراتر از تصور عمومی است و در دو بازه زمانی اثرات قابل توجهی دارد.

در ساعات نخست، کاهش محرک‌های محیطی باعث کاهش کورتیزول و فعال شدن سیستم عصبی پاراسمپاتیک (Parasympathetic Nervous System) می‌شود. بهبود خواب یکی دیگر از پیامد‌های فوری است، زیرا نور آبی صفحه‌نمایش تولید ملاتونین را مختل می‌کند. افزایش تمرکز از همان ساعات نخست قابل مشاهده است. در دوره بلندمدت، نوروپلاستیستی (Neuroplasticity) فرصت بازسازی مسیر‌های توجه و تمرکز را پیدا می‌کند.

بهبود تنظیم هیجانی، کاهش وابستگی به تایید بیرونی، افزایش خودکارآمدی، تقویت احساس کنترل، و ارتقای کیفیت ارتباطات انسانی از دیگر فواید بلندمدت است. همچنین تفکر انتقادی و خلاقیت رشد می‌کند، زیرا مغز از الگوریتم‌های از پیش تعیین شده رها می‌شود.

در نهایت، مهم‌ترین دستاورد سکوت دیجیتال، بازیابی حس حضور در لحظه است.

آیا عدم حضور در پلتفرم‌ها می‌تواند احساس امن بودن و آرامش را تقویت کند؟

بله، عدم حضور در پلتفرم‌ها قطعا احساس امنیت و آرامش را تقویت می‌کند، و این اثر از طریق مجموعه‌ای از مکانیزم‌های نوروفیزیولوژیک، روانشناختی و هویتی رخ می‌دهد.

در سطح نوروفیزیولوژیک، کاهش فعال‌سازی سیستم عصبی سمپاتیک باعث کاهش کورتیزول، آدرنالین و نوراپی‌نفرین می‌شود. همچنین مغز پس از رفع بمباران محرک‌های دیجیتال، آستانه تحریک‌پذیری خود را بازسازی می‌کند و حساسیت نسبت به استرس کاهش می‌یابد.

در سطح روانشناختی، فرد از نظارت اجتماعی دائمی فاصله می‌گیرد و حریم خصوصی ذهنی بازسازی می‌شود. بار شناختی ناشی از مدیریت هویت‌های متعدد در فضای مجازی کاهش می‌یابد و احساس خودمختاری تقویت می‌شود.

در سطح اجتماعی و هویتی، حذف مقایسه‌های اجتماعی ناسالم عزت نفس درونی را تقویت می‌کند و به فرد فرصت می‌دهد هویت خود را بر اساس ارزش‌های شخصی بازتعریف کند. مجموعه این تاثیرات حالتی را ایجاد می‌کند که در روانشناسی بالینی امنیت وجودی نامیده می‌شود.

چرا برخی افراد در برابر بی‌خبری دیجیتال دچار اضطراب شدید می‌شوند؟

این اضطراب مجموعه‌ای از نشانه‌های رفتاری، روانشناختی، شناختی، بین‌فردی و فیزیولوژیک دارد.

نشانه‌های رفتاری: استفاده اجباری و غیرارادی از گوشی حتی در موقعیت‌های نامناسب، افزایش تدریجی زمان مصرف، و پنهان‌کاری درباره میزان استفاده. این رفتار‌ها نشان می‌دهند فرد از مشکل آگاه است، اما توان تغییر ندارد.

نشانه‌های روانشناختی: اضطراب جدایی دیجیتال، بی‌قراری هنگام دوری از شبکه‌ها، کاهش لذت از زندگی واقعی و وابستگی به فضای مجازی برای تنظیم خلق.

نشانه‌های شناختی: کاهش توجه و تمرکز، افت حافظه کاری به دلیل سیل اطلاعاتی، و کاهش تفکر انتقادی.

نشانه‌های بین‌فردی: تضعیف روابط حضوری، افزایش تعارضات ناشی از استفاده مفرط از تکنولوژی، و فاصله عاطفی از نزدیکان.

نشانه‌های فیزیولوژیک: اختلال خواب، سردرد‌های تنشی، خشکی چشم، درد‌های عضلانی و خستگی مزمن ذهنی.

انتهای پیام/