شناسهٔ خبر: 76093477 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

آیا نیکوکارِ بی‌دین، عاقبت به خیر می‌شود؟

حوزه/ گاهی انسان کارهای خیری انجام می‌دهد و خود را بی‌نیاز از پیامبر و دین می‌بیند؛ اما پرسش اساسی این است که نیکیِ بدون تکیه بر وحی و هدایت، تا چه اندازه می‌تواند مسیر حقیقت را برای او روشن کند؟

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، وقتی برخی نیکی‌های فراوان انجام می‌دهند اما خود را بی‌نیاز از پیامبر و دین می‌دانند، پرسشی تازه سر برمی‌آورد که ریشه و سمت‌وسوی این نیکی‌ها بر چه پایه‌ای استوار است.

مقدمه

گاهی با افرادی مواجه می‌شویم که کارهای خیر فراوانی انجام می‌دهند. بیمارستان می‌سازند، مدرسه بنا می‌کنند، به نیازمندان کمک می‌رسانند، اما می‌گویند: «من فقط خدا را قبول دارم، پیامبر و اهل بیت را نه.» یا حتی برخی می‌گویند: «من اصلاً دین را قبول ندارم، فقط انسان‌دوستی می‌کنم.»

سؤال این است: آیا چنین کسی عاقبت به خیر می‌شود؟

قبل از ورود به بحث اصلی، باید تأکید کنیم که خداوند رحمان و رحیم است. او هیچ کار خیری را بی‌پاداش نمی‌گذارد. حتی اگردیندار نباشد و کار خوبی کند، خداوند در همین دنیا پاداش او را می‌دهد، چه با ثروت، چه با نام نیک، چه با سلامتی و آرامش خاطر.

اما مسئله اصلی این است که آیا این پاداش دنیوی، تمام ماجراست یا چیز بیشتری هم وجود دارد؟

وقتی کسی می‌گوید «من فقط خدا را قبول دارم، اما قرآن، پیامبر و امامان را نه»، اولین سؤال این است: شما از چه راهی به خدا رسیده‌اید؟ چگونه فهمیدید که خدا یکی است؟ چطور از بت‌پرستی یا تثلیث مسیحیت روی گرداندید و به توحید رسیدید؟

پاسخ روشن است: از طریق عقل. چون خدا را نمی‌توان با حواس پنج‌گانه تجربه کرد، پس تنها راه شناخت او، استفاده از عقل است. اما همان عقلی که یکتایی خدا را به شما نشان داد، یک چیز دیگر هم به شما می‌گوید: انسان در زندگی، علاوه بر عقل، به دین و وحی نیاز دارد.

چرا؟ چون حیطه فعالیت عقل محدود است. عقل در محدوده تجربه و مشاهده بشری کار می‌کند، اما گستره وحی فراتر از معلومات بشری است. قرآن می‌فرماید: «کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ... وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» (بقره/۱۵۱) یعنی «همان‌طور که در میان شما پیامبری از خودتان فرستادیم... تا آنچه را که نمی‌دانستید به شما بیاموزد.»

اگر وحی نبود، بسیاری از معارف برای همیشه ناشناخته می‌ماند. انسان از آغاز و پایان جهان بی‌خبر می‌ماند. نمی‌دانست چرا آفریده شده، از کجا آمده و به کجا می‌رود. دین است که به این پرسش‌های اساسی پاسخ می‌دهد و به زندگی معنا می‌بخشد.

حال اگر کسی در موردی (مثل وجود خدا) از عقل پیروی می‌کند، اما در مورد دیگری (مثل نبوت) از حکم عقل سرباز می‌زند، آیا این منطقی است؟ چرا عقل در یک جا معتبر است و در جای دیگر نه؟

اگر دین نباشد، اعتقاد به خدا چه فایده‌ای دارد؟

فرض کنید کسی فقط به خدا اعتقاد دارد، اما به پیامبر، دین، آخرت و قیامت ایمان ندارد. این اعتقاد چه مشکلی از او حل می‌کند؟ اگر به آخرت معتقد نیست، پس چه فرقی می‌کند که خدا هست یا نیست؟

به نظر می‌رسد این نوع اعتقاد، بیشتر برای فرار از عنوان «کافر» یا «بی‌خدا» است. یک نوع فرار به جلو است تا از مسئولیت‌های دینی شانه خالی کند، بدون اینکه متهم به بی‌دینی شود. این اعتقاد به خدایی است که مخلوقاتش را به حال خودشان رها کرده، و این با خدای حکیم و رحیم سازگار نیست.

کارهای خیر بدون ایمان، چه سرنوشتی دارد؟

حال به سؤال اصلی برمی‌گردیم: اگر کسی بیمارستان بسازد، به مردم خدمت کند، اما به خدا، پیامبر و قیامت ایمان نداشته باشد، چه می‌شود؟

قرآن کریم پاسخ روشنی دارد:

«مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ» (هود/۱۵)

«کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را می‌خواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در همین دنیا به آنان می‌دهیم و در آن چیزی از آنان کم نمی‌شود.»

«أُولَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَ بَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (هود/۱۶)

«اینان کسانی هستند که در آخرت سهمی جز آتش ندارند و آنچه از کار خیر کرده‌اند در آخرت تباه و بی‌اثر می‌شود و آنچه انجام می‌دادند باطل است.»

این آیات نکته مهمی را بیان می‌کنند: پاداش عمل، بستگی به نیت و اعتقاد دارد. اگر کسی کار خیری را برای دنیا انجام دهد (برای شهرت، احترام مردم، یا نام نیک)، پاداشش را در همین دنیا می‌گیرد. خداوند که ارحم‌الراحمین است، او را از این پاداش محروم نمی‌کند.

او در دنیا محبوب می‌شود، نامش ماندگار می‌شود، شاید ثروتمند شود. اما در آخرت چیزی ندارد، چون کارش برای خدا نبوده است.

نقش اخلاص: فرق بین کار برای دنیا و کار برای خدا

آیت‌الله جوادی آملی می‌فرماید: قیامت، عالمی است که در آن حقیقت هر چیز آشکار می‌شود. در اسلام، کار برای خدا پذیرفته است و اگر کاری برای غیر او باشد، فایده اخروی ندارد.

حُسن فعلی (خوب بودن ظاهر کار) به تنهایی کافی نیست. حُسن فاعلی (نیت و ایمان انجام‌دهنده) هم لازم است. یعنی کار باید با اخلاص و برای رضای خدا انجام شود، و لازمه اخلاص، ایمان است.

اخلاص یعنی کار برای خدا. این همان محرکی است که مانند اکسیر عمل می‌کند و ارزش کار را تعیین می‌کند. یک عمل کوچک اما با اخلاص، آنقدر ارزشمند می‌شود که فقط خدا مزد آن را می‌داند.

منبع:

حوزه نت

پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی