ارزشگذاری سهام دلاری در بازار ریالی ایران، پدیدهای است که مستقیماً به انتظارات تورمی و نرخ ارز آزاد گره خورده است. در شرایطی که نوسانات نرخ ارز شدید و صعودی است، سرمایهگذاران برای حفظ ارزش واقعی داراییهای خود، به سمت داراییهایی روی میآورند که ارزش ذاتی آنها به دلار محاسبه میشود؛ در بورس ایران این داراییها عمدتاً شامل شرکتهای صادراتمحور و شرکتهایی با ترازنامه ارزی قوی هستند.
ارزشگذاری سهام دلاری در بازار ریالی یک شاخص پیشرو از عدم اطمینان اقتصادی و انتظارات تورمی آتی است. هرگونه افزایش پایدار در نرخ ارز، سیگنالی قوی برای افزایش مجدد قیمتها در این بخش از بازار خواهد بود، مگر اینکه مداخله ساختاری در سیاستهای ارزی صورت گیرد.
فردین آقابزرگی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، به تشریح تفاوتهای بنیادین در معیارهای پذیرش شرکتها در بازار اول و دوم بورس، نحوه ارزشگذاری سهام دلاری و نقش ابزارهای مشتقه در مدیریت ریسک پرداخت و در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت اصلی معیارهای پذیرش در بازار اول و بازار دوم و تأثیر آن بر ریسک سرمایهگذاری، گفت: تفاوت تابلوها از حیث طبقهبندی شرکتها بر اساس سود، طبیعتاً مبتنی بر درجهبندی ریسک سرمایهگذاری است. این طبقهبندی یک فاکتور مهم برای تقلیل یا کاهش ریسک محسوب میشود و هدف آن، اثبات تداوم و قابلیت پیشبینی سودآوری شرکتها است.
وی افزود: به همین دلیل، تابلوهای شرکتهایی که نه تنها سود دارند، بلکه سود انباشته دارند و مشمول ماده ۴۱ نیستند، یک طبقهبندی کارشناسی مناسب تلقی میشود، همانطور که در رویه معمول جهانی نیز به همین ترتیب است.
ریسک و مزیت شرکتهای دلاری در شرایط تورمی
در مورد مزیت سرمایهگذاری در شرکتهای صادراتمحور با درآمد دلاری در مقابل ریسک نوسانات نرخ ارز، آقابزرگی دیدگاه متفاوتی را مطرح کردو اظهار داشت: وضعیت سرمایهگذاری برای شرکتهای ارز محور صادراتمحور، به تنهایی نمیتواند یک مزیت مطلق تلقی شود و ممکن است در برخی ابعاد حتی به عنوان ریسک و پارامتر منفی دیده شود. این امر به دلیل نظام قیمتگذاری و دخالتهای بانک مرکزی و دولت است؛ شرکتها اغلب مجبورند ارز حاصل از صادرات را با نرخ دستوری به فروش برسانند، در حالی که برای تأمین منابع ارزی مورد نیاز خود باید بر اساس نرخ بازار آزاد، به علاوه پریمیوم تأمین مالی، اقدام کنند.
کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: بنابراین، ما نمیتوانیم این ویژگی را به طور مطلق یک مزیت بدانیم. با این حال، گستردگی حجم فروش محصولات در خارج از کشور یک مزیت ذاتی است؛ اما دخالت در قیمتگذاری و نرخ تسعیر، یک نکته منفی محسوب میشود که باید در تحلیلها لحاظ گردد.
ارزشگذاری دقیقتر سهام دلاری در بازار ریالی
در پاسخ به این سؤال که با وجود ریالی بودن معاملات، ابزار ارزیابی دقیق ارزشگذاری سهام دلاری چیست، آقابزرگی بر اهمیت شاخصهای ترکیبی تأکید کردو گفت: بحث ارزش دلاری شرکتها و صنایع یک نکته بسیار مهم است. یکی از شاخصهایی که ما در ارزیابیهای کارشناسی در نظر میگیریم، شاخص ارزیابی ارزش جایگزینی و ارزش دلاری داراییهای شرکت است، اما این شاخص به تنهایی کفایت نمیکند.
آقابزرگی افزود: ما شاخصهای دیگری مانند تداوم در سودآوری، رشد در سود خالص و سود عملیاتی را نیز در کنار شاخصهای عمومی بورس (مانند کل، هموزن و شناور آزاد) لحاظ میکنیم. ترکیب این المانها، دید بهتری ارائه میدهد. برخلاف تصور عمومی که شاید فکر شود، چون معامله ریالی است به مسائل ارزی توجه نمیشود، اتفاقاً فاکتور مهمی است. برای مثال، توانمندی هلدینگ خلیج فارس در تحصیل منابع ارزی حاصل از صادرات، فارغ از تبدیل ریالی سود و زیانش، یک معیار کلیدی و رتبه مهم در مقایسه با شرکتهای با حجم صادرات کمتر است.
نقش صندوقها و ابزارهای مشتقه در کنترل ریسک
آقابزرگی در پایان، در خصوص نقش صندوقها در کاهش ریسکها، به ضرورت ابزارهای مکمل اشاره کردو توضیح داد: انواع ابزارهای مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری، آپشنها و فیوچرز، ابزارهای مکملی هستند که در تمام دنیا به عنوان یکی از درجات کنترل نوسان قیمت و کاهش ریسک سرمایهگذاری شناسایی شدهاند.
آقابزرگی با مقایسه وضعیت ایران و بازارهای جهانی خاطرنشان ساخت: ما نسبت به اکثر بورسهای دنیا، جایگاه مناسبی در حجم معاملات ابزارهای مشتقه نداریم. در دنیا، حداقل با قاطعیت میتوان گفت بیش از ۵۰ درصد حجم معاملات مربوط به مشتقات است یا عمدتاً در دستهٔ سرمایهگذاری غیرمستقیم، یعنی صندوقهای سرمایهگذاری و اداره دارایی توسط مدیران دارایی انجام میشود. این ابزارها مکملهایی هستند که در کنار هم، ریسک نوسان قیمت بازار را کنترل میکنند.
انتهای پیام/