شناسهٔ خبر: 75916532 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

فلسفه نقش قطب‌نمای اخلاقی و معنایی بشریت را ایفا می‌کند

حوزه/ عضو هیئت علمی گروه فلسفه موسسه امام خمینی(ره) گفت: فلسفه نه‌تنها منسوخ نشده، بلکه در جهان معاصر، نقش قطب‌نمای اخلاقی و معنایی بشریت را ایفا می‌کند و وظیفه‌ی فلسفه این است که آن نقشه‌ی راه و نظام ارزشی منسجم و غایت نهایی را ترسیم کند تا علم و تکنولوژی بتوانند در خدمت کمال انسان قرار گیرند.

صاحب‌خبر -

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سربخشی، عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، در پاسخ به این سؤال که فلسفه در جهان معاصر چه جایگاهی دارد و باتوجه ‌به غلبه علم و تکنولوژی، آیا فلسفه هنوز می‌تواند راهنمای اندیشه و عمل انسان باشد، اظهار کرد: این پرسش، یک پیش‌فرض پنهان دارد و آن این است که علم و فلسفه رقیب یکدیگرند و در یک میدان بر سر کسب مرجعیت می‌جنگند و به نظر من این بزرگ‌ترین خطای استراتژیک در فهم جایگاه هر دو است و این دو، رقیب نیستند، بلکه دو بال یک پرنده‌اند که در دو ارتفاع مختلف پرواز می‌کنند و به دو نوع سؤال کاملاً متفاوت پاسخ می‌دهند.

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) با طرح موضوع «تفکیک قلمرو؛ پرسش از چگونگی در برابر پرسش از چرایی و برای چه‌» بیان کرد: علم به ما می‌گوید که جهان «چگونه» کار می‌کند، قوانین فیزیک، واکنش‌های شیمیایی، الگوریتم‌های هوش مصنوعی؛ این‌ها همه توصیف سازوکار هستی هستند و علم در اوج قدرتش، یک نقشه‌ی دقیق از ماشین جهان به ما ارائه می‌کند.

فلسفه به پرسش‌های بنیادین «چرایی» و «برای چه‌» (غایت) پاسخ می‌دهد

وی اضافه کرد: فلسفه اما، به این نقشه نگاه می‌کند و می‌پرسد که حالا با این ماشین قرار است به کجا برویم؟ و فلسفه به پرسش‌های بنیادین «چرایی» و «برای چه‌» (غایت) پاسخ می‌دهد؛ معنای زندگی چیست؟ عدالت چیست؟ خوب و بد را چگونه تعریف کنیم؟ هدف نهایی انسان چیست؟

حجت‌الاسلام والمسلمین سربخشی تصریح کرد: علم می‌تواند قدرتمندترین ابزارهای تکنولوژیک را در اختیار ما بگذارد، اما هرگز به ما نمی‌گوید که «باید» از این ابزارها در چه راهی استفاده کنیم و اینجاست که جایگاه فلسفه نه‌تنها تضعیف نشده، بلکه حیاتی‌تر از هر زمان دیگری جلوه می‌کند.

ضرورت مضاعف فلسفه در عصر تکنولوژی

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر ضرورت مضاعف فلسفه در عصر تکنولوژی عنوان کرد: امروز ما با قدرت بی‌سابقه‌ی تکنولوژی، مثل هوش مصنوعی، مهندسی ژنتیک و سلاح‌های کشتار جمعی، روبرو هستیم و این قدرت، یک شمشیر دو لبه است و علم به ما قدرت «توانستن» را می‌دهد، اما فلسفه به ما حکمت «بایستن» را یاد می‌دهد.

وی ادامه داد: بحران‌هایی مثل بحران محیط‌ ‌زیست یا چالش‌های اخلاقی هوش مصنوعی، اساساً بحران‌های علمی نیستند، بحران‌های فلسفی‌اند و ریشه‌ی آن‌ها در یک جهان‌بینی معیوب است که طبیعت را یک منبع بی‌جان برای استثمار می‌بیند یا انسان را به یک ماشین محاسبه‌گر تقلیل می‌دهد و پاسخ این بحران‌ها هم نه در تکنولوژی بیشتر، که در یک فلسفه‌ی عمیق‌تر و انسانی‌تر نهفته است.

فلسفه در جهان معاصر، نقش قطب‌نمای اخلاقی و معنایی بشریت را ایفا می‌کند

حجت‌الاسلام والمسلمین سربخشی اذعان کرد: بنابراین، فلسفه نه‌تنها منسوخ نشده، بلکه در جهان معاصر، نقش قطب‌نمای اخلاقی و معنایی بشریت را ایفا می‌کند و وظیفه‌ی فلسفه این است که آن نقشه‌ی راه و نظام ارزشی منسجم و غایت نهایی را ترسیم کند تا علم و تکنولوژی بتواند در خدمت کمال انسان قرار بگیرند، نه در خدمت ویرانی آن.

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال که بزرگ‌ترین چالش فلسفه اسلامی در دوران کنونی چیست؟ تصریح کرد: به نظر بنده بزرگ‌ترین چالش فلسفه‌ی اسلامی در دوران ما، شکاف عمیق میان «قوت در نظر» و «فقر در عمل» است و ما یک گنجینه‌ی عظیم از مباحث عمیق متافیزیکی و هستی‌شناختی داریم، به‌ویژه در حکمت متعالیه ملاصدرا، که ظرفیت پاسخگویی به بسیاری از بحران‌های انسان معاصر را دارد، اما این گنجینه، به دلایل مختلف تاریخی و اجتماعی، عمدتاً در کتابخانه‌ها و حلقه‌های بسیار تخصصی باقی‌مانده و نتوانسته به یک «برنامه عمل» برای زندگی، فرهنگ، سیاست و اجتماع تبدیل شود و به‌عبارت‌دیگر، فلسفه‌ی ما در مرحله‌ی بحث‌های انتزاعی متوقف شده است.

وی ادامه داد: راه حل این چالش، ایجاد یک «نهضت روشمند برای گذار از فلسفه‌ی محض به فلسفه‌های مضاف و کاربردی» است و این گذار باید در دو مرحله صورت بگیرد که مرحله‌ی اول، تدوین نظام‌مند فلسفه‌های مضاف است؛ ما باید باتکیه‌بر مبانی مستحکم فلسفی (مثل حکمت صدرایی)، به‌صورت جدی به تدوین «فلسفه‌ی اخلاق»، «فلسفه‌ی دین»، «فلسفه‌ی سیاست»، «فلسفه‌ی حقوق»، «فلسفه‌ی هنر» و… بپردازیم و این یعنی نظریات انتزاعی را بر حوزه‌های مشخص و ملموس تطبیق دهیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین سربخشی گفت: مرحله‌ی دوم، ورود به حوزه‌ی کاربردی کردن آن فلسفه‌های مضاف است. به عبارت دیگر، در گام بعدی، باید از دل این فلسفه‌های مضاف، راه‌حل‌های عملی و کاربردی برای مسائل روز استخراج کنیم؛ برای مثال، «فلسفه‌ی اخلاق» ما باید به تدوین «اخلاق کاربردی» در حوزه‌هایی مثل اخلاق پزشکی، اخلاق محیط‌زیست، اخلاق کسب‌وکار و اخلاق هوش مصنوعی منجر بشود.

امروز با یک بحران درونی با عنوان «بحران گسست و تجزیه‌شدگی در نظام دین» مواجهیم

وی افزود: ما امروز با یک بحران درونی مواجه هستیم که من اسم آن را «بحران گسست و تجزیه‌شدگی در نظام دین» می‌گذارم، یعنی عقاید، فقه و اخلاق به سه جزیره‌ی جدا از هم تبدیل شده‌اند و نتیجه‌اش این شده است که گاهی به نام دین، کارهای غیراخلاقی توجیه می‌شود یا اخلاق به‌عنوان رقیب دینداری معرفی می‌شود.

عضو هیئت‌علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: راه حل دقیقاً همان نقشه‌ی راه است و اگر ما با استفاده از مبانی حکمت متعالیه، به بازسازی «فلسفه‌ی دین» و «فلسفه‌ی اخلاق» اسلامی بپردازیم، به «وحدت دین و اخلاق» خواهیم رسید که گمشده‌ی ماست. در این نگاه، اخلاق نه یک جزء در کنار دین، بلکه روح حاکم بر تمام اجزای دین (عقاید و فقه) معرفی می‌شود. این بازسازی نشان خواهد داد که باور به توحید عمیق‌ترین فعل اخلاقی است و احکام فقهی کالبد بیرونی همان فضائل اخلاقی هستند و این رویکرد، آن گسست را از بین می‌برد و دینی را عرضه می‌کند که عین اخلاق و کمال انسانی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سربخشی عنوان کرد: البته باید منصف بود که این حرکت در سال‌های اخیر شروع شده و ما امروز شاهد تلاش‌های ارزشمندی در حوزه‌ی فلسفه اخلاق، فلسفه دین و فلسفه سیاسی اسلامی هستیم، اما این حرکت هنوز دو نقص عمده دارد؛ اولاً، هنوز به یک جریان غالب و نظام‌مند تبدیل نشده و همه‌گیر نیست و ثانیاً، در بسیاری از حوزه‌ها هنوز در گام اول (تدوین فلسفه مضاف) باقی مانده و به مرحله‌ی دوم، یعنی کاربردی‌سازی و ارائه‌ی راه حل‌های ملموس برای مسائل روز جامعه، نرسیده است.

عضو هیئت علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: پس بزرگترین چالش ما تبدیل این «سرمایه‌ی بالقوه فلسفی» به «دارایی بالفعل تمدنی» است و این کار تنها از مسیر توسعه نظام‌مند فلسفه‌های مضاف و کاربردی کردن آنها می‌گذرد.